آوردگاه قطر حجت را تمام کرد
ضرورت اصلاحات همهجانبه در فوتبال (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
در آستانه شروع جام ملتهای آسیا نوشتیم و تیتر زدیم که «اگر قهرمان آسیا هم شویم، وضعیت فوتبال باید اصلاح شود.» حالا که قهرمان نشدیم، راحتتر و صریحتر میتوانیم این سخن- که نظر همیشگی ما و دیدگاهی مبتنی بر واقعیات غیر قابل انکار است – را تکرار کنیم.
در روزهای اخیر پس از حذف تیم ملی فوتبال، بحثها و مطالب زیادی در رسانهها از سوی کارشناسان دلسوز و خوش انصاف و یا
شبه کارشناسان مغرض و بیماردل مطرح شده که در اینجا نمیخواهیم به تکرار و یا تحلیل آنها بپردازیم. این بر مسئولان فوتبال و ورزش کشور است که از میان مطالب مطرح شده، بیاعتنا به حرفهای مفت و مغرضانه، به نظرات دقیق و نقدهای کارشناسانه و پیشنهادات سازنده و گرهگشا توجه کنند تا حداقل در آینده، فوتبال ایران از یک موضع گزیده نشود. این حرف ما شاید خیلی بدیهی و ساده به نظر برسد اما متاسفیم بگوییم که سالهای سال است مدیران فوتبالی و مسئولان ورزشی ما خواسته و ناخواسته، اغلب برخلاف این حرف بسیار ساده و این رویه خیلی بدیهی و عقلایی، عمل میکنند! به این معنی که بیش از آنکه به حرفهای منطقی و دلسوزانه توجه کنند و درباره عملی کردن آنها دغدغه داشته باشند و تلاشی بکنند، عملا مجری اوامر و نسخههای غلط آلوده به غرض و منفعت و کینهتوزی جریانات و باندهای مخرب و آویزان فوتبال هستند که هنر اصلی آنها راه انداختن «بحثهای انحرافی» است، چرا که اگر غیر از این بود و طور دیگری عمل میشد، الان وضعیت فوتبال ما به گونهای دیگر بود و بلای «ناکامیهای تکراری» و «مفتبازیهای» پیاپی دست از سر این فوتبال برمی داشت.
در دوره پیش همین جام ملتها، در مرحله نیمه نهائی در برابر ژاپن با ناشیگریهای ابتدائی، بازی را واگذار کردیم و امسال نیز در عین برتری فیزیکی و فنی، باز در کمال تعجب، خودمان طوری بازی را به قطر واگذار و راه را برای احیا و بازیابی روحی تیم حریف باز کردیم که بعد از دریافت گل اول، روحیه و تمرکز خود را از دست دادیم و به همین دلیل هم بود که تیم ملی بعد از گل اول، دو سه فرصت پیاپی و عالی به دست آورد. شکست اخیر چنان تعجبآور و گیجکننده بود که هنوز آنهائی که فنی و فوتبالی- نه سیاسی و مغرضانه یا جانبدارانه- آن را تحلیل میکنند، درباره این بازی و نتیجهای که رقم خورد گیج و متحیر و در عین حال متاسف هستند. تاسف از آنجا که بار دیگر یک فرصت عالی را برای رسیدن به مقام قهرمانی آسیا و پاسخگویی به انتظارات به حق مردم طرفدار ورزش از دست دادیم و در رقم خوردن این اتفاق- با احترام به همه حریفان- بازهم خودمان بیشترین نقش را داشتیم. برای اثبات این ادعا باید دامنه تحلیل و دایره عوامل تاثیرگذار را از نود دقیقه بازی و اتفاقات داخل زمین گسترش دهیم و به اصطلاح فراتر از«عوامل نزدیک» (مثل تاکتیک و ترکیب و تعویض و داوری و شانس و بدشانسی و...)، «عوامل دورتر»(مثل ساختار و سازمان و کیفیت لیگ و وضعیت اخلاقی و نحوه مدیریت و...) را از نظر دور نگاه نداریم.
با این نوع تحلیل و نگاه، به نتیجهای میرسیم که بالاتر عرض شد. فوتبال ما به «خودش» باخت، چون این فوتبال « بیمار» بوده و از دردها و آفات خطرناکی در رنج است، دردها و آفاتی که علیرغم تواناییهای ذاتی و داشتههای غیرقابل انکار، سر بزنگاه مانع از حرکت رو به جلو و احیای افتخارات و بزرگی کردن آن میشود. ساختار این فوتبال، معیوب است و باید حتما اصلاح شود. این موضوع بار دیگر در میدان قطر و ناکامی فوتبال ایران ثابت شد .
در این مسابقات معلوم شد که دلیل قهرمان نشدن و عدم صعود فوتبال ایران، قدرت و نام حریفان نیست. علت ناکامیها بیش از هر چیز، خودمان هستیم. بزرگترین و خطرناکترین حریف فوتبال ایران، خود فوتبال ایران است. امثال ما سالهاست که میگویند و مینویسند کاریترین و کشندهترین ضربات بر پیکر فوتبال ایران ضرباتی است که از «درون» بر آن وارد میشود. ما اعتقاد راسخ داریم که علت اصلی شکست تیم ملی در بازی با قطر و ناکامی در رسیدن به فینال، هر چه بود، «فنی» نبود. این قدرت و تاکتیک و سابقه و اسم و رسم و امکانات فوتبال قطر نبود که سد راه رسیدن ما به فینال شد، این بیماری درونی و ساختار معیوب این فوتبال است که بزرگترین مانع برای پاسخگویی به انتظارات و خلق افتخارات به شمار میرود. سخن را جمع کنیم.
ما یک بار دیگر فینال و مهمتر از آن، قهرمانی را «مفت» از دست دادیم. به سهم خود از همین حالا هم مینویسیم و تاکید میکنیم که اگر مسئولان و متولیان فوتبال فراتر از روزمرگیها، رویه و روش خود را تغییر ندهند و اصلاح نکنند و به جای شنیدن و عمل کردن به حرف کارشناسان و دلسوزان، به دنبال اجرای اوامر دلالها، رمالها و فرصتطلبها باشند، در آینده نیز این شکستهای تلخ و «مفت بازی»ها برای فوتبال و تیم ملی ما تکرار خواهد شد.