اخبار ویژه
آمریکا باید برای کاهش خطر جنگ نیروهایش را از خاورمیانه خارج کند
مجله تخصصی سیاست خارجی در آمریکا تاکید کرد: چاره کاهش خطر جنگ در خاورمیانه، خروج نیروهای آمریکایی از این منطقه است.
فارینپالیسی با اشاره به تشدید تنشها نوشت: با تشدید تنشها در خاورمیانه و تکرار حملات به نیروهای آمریکایی، سربازان آمریکایی در معرض خطر بیشتری نسبت به سالهای گذشته قرار میگیرند. با بیش از ۱۰۰ حمله گزارششده از زمان آغاز درگیری غزه، زمان آن فرا رسیده که بپرسیم آیا خطرات حفظ پایگاهها و نیروهای آمریکایی در منطقه بیش از مزایای آن است؟
پس از اتفاق اخیر خواستههای جدیدی برای مقابله با ایران مطرح شده که هدف آن بازدارندگی و قدرتنمایی است. مستقر نگهداشتن نیروهای آمریکایی در منطقه باعث تقویت امنیت ایالاتمتحده نمیشود بلکه آن کشور را در معرض خطر بیشتری قرار خواهد داد.
در واشنگتن این آمادگی به منظور کماهمیت جلوهدادن خطرات برای سربازان آمریکایی در عراق و سوریه وجود داشته است. با این وجود، حمله اخیر علیه نیروهای آمریکایی در پایگاهی در اردن باید یک زنگ خطر باشد. درست است که اکثر حملات به جای قصد کشتن آمریکاییها به منظور بههم زدن بازی صورت گرفته، اما با توجه به ماهیت سلاحهای بهکار رفته از خمپارهها گرفته تا پهپادهای با پیچیدگیهای مختلف که به سوی نیروهای آمریکایی پرتاب میشوند، شلیککنندگان آن تسلیحات نمیتوانند اطمینان کسب کنند که حملاتشان تلفاتی وارد نمیسازد و از آستانه تشدید تنش عبور نمیشود.
چنین حملاتی قبلا باعث ایجاد آسیبهای مغزی تروماتیک برای تعداد زیادی از سربازان آمریکایی شده بودند. همچنین، یک پیمانکار آمریکایی جان خود را از دست داده و شش پرسنل آمریکایی دیگر اعزامی به سوریه در مارس سال گذشته مجروح شدهاند. این وضعیت شکننده مشکل گستردهتر نیروهای مستقر در خطمقدم را نشان میدهد. هرچه آنان جلوتر باشند بیشتر در معرض حمله قرار میگیرند. حتی پیش از حمله اخیر در اردن یک چرخه تشدید از قبل آغاز شده بود. یک حمله هوائی ایالاتمتحده در اوایل ژانویه در بغداد باعث کشته شدن مشتاق جواد کاظم الجواری یکی از رهبران گروه النجبا همراه با کشته شدن فرد دیگری شده بود. آن قتل هدفمند در بحبوحه تیرگی روابط بین واشنگتن و بغداد رخ داد.
سفر وزیر دفاع ایالاتمتحده که به عنوان یک هشدار اولیه به عراق تلقی میشد به طور مستقیم در گفتوگوهایش با سودانی در دسامبر ۲۰۲۲ به حملات کتائب حزبالله و گروه النجبا پرداخت. آن هشدار از سوی بغداد مورد توجه قرار نگرفت. دولت بایدن احتمالا با حملاتی قدرتمند در عراق و سوریه پاسخ خواهد داد. این اقدام روابط با بغداد را که از قبل تیره شده بود، بدتر خواهد کرد و سودانی را در موقعیت دشواری قرار خواهد داد. او نمیتواند شبهنظامیان عراقی که نیروهای آمریکایی را هدف قرار میدهند، مهار کند.
با این وجود، درگیر شدن در یک چرخه تلافیجویانه برای احیای بازدارندگی آمریکا، در نهایت بیاثر خواهد بود. همچنین، وضعیت مشابهی برای حدود ۹۰۰ نیروی آمریکایی در سوریه نیز صدق میکند. دوران افزایش نیروها و نبردهای فعال ایالاتمتحده به پایان رسیده است. با کاهش قابلتوجه تهدید جهانی متوجه از سوی داعش، حملات آن گروه در مقایسه با سال ۲۰۲۲، بیش از ۵۰درصد کاهش یافته است. مزایای عملیاتی که سربازان ایالاتمتحده برای شرکای عراقی ارائه میدهند، به سادگی ارزش خطر تشدید تنش در صورت کشته شدن نیروهای آمریکایی را ندارد. برخی ممکن است استدلال کنند که خروج نظامی از عراق به نفع ایران و نیروهای نیابتی آن خواهد بود. اما با ارائه نیروهایی به آنان برای هدف قرار دادن آمریکا، ناخواسته دلیل وجودی شبهنظامیان را تایید میکند در حالی که همزمان خطر جنگ نامطلوب با ایران را تداوم میبخشد.
ایالاتمتحده باید مقدمات خروج اکثریت نیروهای خود را از عراق آغاز کند تا خطر ایجاد جنگ بزرگتر را کاهش دهد. این فرآیندی است که زمانبر خواهد بود، اما به تأخیر انداختن آن تنها خطرات ناشی از ماندن نیروهای آمریکایی را تشدید میکند. آمریکا در آینده به جای حضور مستقیم نیروها باید با مرکز دفتر همکاری امنیتی عراق در بغداد کار کند. یک مأموریت محدود تحت فرماندهی مرکزی ایالاتمتحده میتواند به آموزش و تبادل اطلاعات با نخبهترین واحدهای عراق کمک کند، اما روند خروج باید آغاز شود و باید به عادیسازی مأموریت دیپلماتیک ایالاتمتحده در عراق منجر شود.
اگر نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه همراه با نیروهای حامی آنان به چیزی بیش از یک ضربهگیر دائمی تبدیل شوند، هیچکس به جز نیروهای نزدیک به ایران پیروز میدان نخواهد بود.
محسنهاشمی: روحانی نمیتواند جای آیتالله هاشمی را پر کند
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: حسن روحانی نمیتواند جای آیتالله هاشمی را پر کند.
روزنامه آرمان در گزارشی نوشت: حضور حسن روحانی در انتخابات خبرگان میتوانست عامل مؤثری در افزایش مشارکت انتخابات باشد اما ردصلاحیت شد. پیش از ردصلاحیت روحانی، برخی مطرح کردند که این نقشآفرینی قابل تحقق است و برخی دیگر به الزاماتی برای ایفای این نقش از سوی روحانی اشاره کردند. آنچه هاشمی انجام داد بر اساس تعاملی بود که برقرار کرد. یدا... طاهرنژاد عضو شورای مرکزی کارگزاران به «ایلنا» گفته است: «در دولت ایشان، همه گرایشهای سیاسی حضور داشتند و با کمترین تنش و بگو و مگو امور اجرائی کشور پیش میرفت. یعنی با استفاده از ظرفیت بزرگ همه جناحهای سیاسی توانست اکثر خرابیهای کشوری که ۸ سال و ۱۰ استان آن درگیر جنگ بود را جبران کرده و تا حدود زیادی کاستیها را از بین ببرد و کشور را به یک کارگاه بزرگ سازندگی در عرصههای مختلف تبدیل کرد. به شدت صنعت فولاد و پتروشیمی را گسترش داد و آنها را به کمک اقتصاد ملی آورد و اتکای کشور به نفت را کاهش داد. در همان شرایط جنگی در حوزههای فرهنگی توانست دانشگاه آزاد را ایجاد کرده و توسعه دهد. صدها هزار نفر در این دانشگاهها در سراسر کشور مشغول تحصیل شدند، بدون آنکه یک ریال بر بودجه عمومی تحمیل شود. ایجاد دانشگاه آزاد یک کار واقعا مردمی و با اتکای به آوردههای مردم بود که توانست چنین ظرفیت بزرگی را ایجاد کند.» انصافنیوز هم مینویسد که «تغییر نگاه اصلاحطلبان به روحانی ضرورت و شرط لازم برای نقشآفرینی هاشمیگونه روحانی است و...» یا خبرآنلاین که در مقام مقایسه روحانی و هاشمی نوشته است: «روحانی را باید از لحاظ سیاسی اشبهالناس به هاشمی رفسنجانی دانست. هر چند که او عضو مجمع روحانیون مبارز نیست و از اعضای تشکل محافظهکار جامعه روحانیت مبارز است اما سالهاست که تقریبا دیگر ارتباط ارگانیکی با جامعه روحانیت ندارد.»
محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران، و پسر ارشد مرحوم هاشمی درباره الزامات تحقق مشارکت بالا در انتخابات و ایفای نقش پدرش از سوی حسن روحانی، به روزنامه آرمان گفت: تصور نمیکنم بتوان چنین نقشی را در شرایط عادی برای آقای روحانی یا هر شخصیت دیگری متصور بود. آنچه آقای هاشمی انجام داد، محصول کار آقای هاشمی تنها نبود و موضوعات دیگری دخیل بودند که باید به آنها توجه شود. بدون کامل کردن شرایط لازمی که سبب شد، آقای هاشمی از وزن بالا و تاثیرگذاری مؤثر برخوردار شود، نمیتوان مدعی ایفای نقش ایشان شد. آقای روحانی اگر میخواهد نقشی مانند آقای هاشمی ایفا کند، باید بتواند بقیه را با خودش همراه کند. افرادی که از آقای روحانی میخواهند نقش آقای هاشمی را ایفا کند، باید بدانند نقش آقای هاشمی همراه با دیگران است که نقش هاشمی میشود. آقای هاشمی میتوانست همه گروههای اصلاحاتی، اعتدالی و فرهیختگان را با خودش همگام کند.
وی افزود: اکنون که در مورد نقش آقای روحانی صحبت کردید، باید بگویم آقای روحانی هم اگر درصدد اجرای نقش آقای هاشمی است، باید این همراهی را ایجاد کند. همه از افراد کاریزمای رده بالا انتظاراتی دارند. شخصیتهایی مانند آقایان: ناطق نوری، خاتمی و سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری و عبدا... نوری به میدان بیایند و به سازماندهی حرکت جدی بپردازند. این همدلی است که به مردم امید میدهد. مردم دوست دارند رهبران کاریزمای آنها اگر لازم بود ریسک خطر هم داشته باشند. اگر آنها، خودشان را در فضای امن قرار بدهند، طبیعی است که مردم از آنها ناراضی میشوند.