در دانشگاه تهران چه خبر است؟
سرقت علمی، تألیف یا ترجمه؟!
به دنبال ارسال اخبار و گزارشهای مختلفی که از سوی برخی از اساتید در دانشگاه تهران مبنی بر احراز تخلفات علمی و عدول از قانون برخی از اساتید این دانشگاه، برای روشنگری یکی از مهمترین پروندههای تخلفات صورت گرفته و مطروحه در«کارگروه اخلاق در پژوهش» دانشگاه تهران، که وظیفه رسیدگی به تخلفات اعضای هیئت علمی را به عهده دارد، نسبت به جرم پژوهشی صورت گرفته توسط دکتر «م-ش» از اساتید دانشگاه تهران و برخی از همکاران ایشان به گفتوگو نشستیم.
ماجرا از این قرار است که براساس اظهارات یکی از اساتید این دانشگاه و همچنین از«اعضای کارگروه اخلاق در پژوهش» -که بنا به خواسته این عضو کارگروه، نام و مشخصات وی نزد این رسانه محفوظ است- فرد متخلف بر مبنای مستندانی که در ادامه گزارش آورده خواهد شد، مرتکب به جرم پژوهشی شده است. بر مبنای این اظهارات، افزون بر احراز تخلف فوق، چشمپوشیها و تسامحات غیرقانونی و بعضاً فشارهایی که از سوی برخی مسئولین رده بالای این دانشگاه بر اعضای این کارگروه برای مختومه کردن موضوع وارد شده است؛ درخور توجه بوده و در ادامه مشروح آن را از زبان این منبع آگاه میخوانید.
این استاد گمنام گفت: دانشگاه یک کارگروه دارد به نام اخلاق و پژوهش که زیر نظر معاونت پژوهشی است و تخلفات و جرایمی که در امور پژوهش دانشگاه صورت میگیرد آنجا مطرح میشود. اگر این کمیته نظر به وقوع تخلف داد، پرونده را برای هیئت رسیدگی به هیئت تخلفات کارمندان و اعضای هیئت علمی میفرستد یا اگر تشخیص داد جرمی اتفاق افتاده، قاعدتاً برای مراجع قضائی ارسال میشود. این کارگروه حتی این اختیار را دارد که به معاونت آموزشی دستور دهد امتیاز مقاله یا کتابی را حذف کند، خصوصاً با توجه به افزایش تقلبهای علمی که بیشتر در دانشگاههای غیردولتی رخ میدهد، اهمیت این کمیتهها بیشتر شده است.
وی در ادامه افزود: من نیز عضو این کمیته بودم. یکی از مهمترین پروندههایی که مطرح شد همین پرونده دکتر «م-ش» بود و ایشان دو شکایت داشت؛ یک شکایت از طرف یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اراک بود که گزارش داد کتابی که ترجمه کرده است چند نفر به عنوان تألیف منتشر کردهاند.
این استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: یک شکایت دیگر از طرف مدیریت وقت دانشکده تربیت بدنی بود مبنی بر اینکه نامبرده به یکی از نزدیکانش بدون رعایت مسائل مربوط به تعارض منافع اقداماتی انجام داده است. مثلا در مقالاتی که ایشان استاد راهنمای دکتری بوده اسم فردی از نزدیکانش را به عنوان همکار مقاله آورده است.
وی گفت: از طرف دیگر تعداد زیادی از مقالاتی که از طرف دکتر «م-ش» در یکی از مجلات ورزشی دانشکده چاپ شده بود با داوری آشنای نزدیک به ایشان بوده است و برعکس؛ من وقتی مجله را نگاه کردم دیدم ایشان حدود ۲۸ مقاله فقط در همین مجله دارد که به همین ترتیب دانشیار و استاد تمام شده است.
این عضو کارگروه اخلاق در پژوهش دانشگاه تهران گفت: درباره آن کتاب باید گفت بعضی از اعضای کارگروه اخلاق در پژوهش از مسئولین اجرائی دانشگاه هستند، معاون آموزشی عضو است، معاون پژوهشی، رئیس دانشگاه که ریاست کمیته را برعهده دارد، و دو تن دیگر از اساتید دانشگاه. این مسئله توسط رئیس به صورت حاشیهای مطرح شد اما موضوع حساسیتبرانگیزی بود. اولاً گزارشها بسیار موجه و قابل بررسی بود، ثانیاً مربوط به مسئولین رده بالای دانشگاه بود از همین رو اعضا دقت بیشتری داشتند.
این استاد گمنام دانشگاه تهران افزود: سؤال این بود که پرونده را به هیئت تخلفات خودمان ارجاع دهیم یا به مراجع قضائی؟ آیا اگر بخواهیم چشمپوشی کنیم آیا به لحاظ اداری ممکن است؟ هر شخصی دو کتاب را مقایسه کند میفهمد تخلفی روی داده و ایشان اتفاقاً بر همین اساس دانشیار شده است؛ رئیس میگفت اینها اطلاع نداشتند کتاب ترجمه شده و ترجمه کردهاند. گفتیم اولاً نوشته سه نفر این کتاب را تألیف کردهاند، ثانیاً واژگان عیناً یکی است!
وی بیان داشت: من خودم مترجم هستم. امکان ندارد دو نفر مثل هم بنویسند و ترجمه کنند. جوابی که شنیدیم آن بود که اشتباه ناشر بوده که به عنوان تألیف چاپ کرده، پرسش ما این بود پس خود ایشان چطور به عنوان تألیف در رزومهاش ذکر کرده است! کارشناس آموزش گفت این کتاب در سال ۸۷ برای اولین بار به عنوان تألیف ثبت شده و دو سال پیش تبدیل به ترجمه شده است.
استاد دانشگاه تهران در اظهاراتی دیگر گفت: برخی در جلسه اجازه نمیدادند جمعبندی انجام شود. دو بار که درباره تخلف اجماع شد اما جلسه را ختم کردند. یکی از اعضای جلسه میگفت این قابل اغماض نیست و این ننگ دامن ما را میگیرد. من هم میگفتم اصلاً تقلب محرز است؛ نمیشود این همه تخلف را ندیده گرفت، ولی در ناباوری میگفتند اگر نیاز باشد دستور میدهیم همه نسخههای موجود را بسوزانند.
وی ادامه داد: من در موارد مکرر پروندههایی که اقدام نشد با برخی اختلاف نظر داشتم اما دیدم اینجا قرار است حیثیت من خدشهدار شود و اشخاصی دارند رویههای غیرحرفهای را پیاده میکنند. دیدم شخصی که بارها تخلفاتش را خودم بررسی کرده بودم زنگ زد و گفت دارد برای مدیریت میرود! من همان روز رفتم و استعفا کردم.
به نقل از خبرنامه دانشجویان؛ استاد گمنام دانشگاه تهران و عضو کارگروه اخلاق در پژوهش دانشگاه تهران در پایان گفت: متأسفانه در دانشگاه باب شده که طرف صد مقاله علمی دارد اما همه را دانشجویانش نوشتهاند. مثل آقای (...) که استاد تمام است اما یک عدد از مقالاتش را خودش ننوشته است. ما فکر میکردیم در دوران آقای رئیسی میتوانیم با تخلفات اینها برخورد کنیم، اما قشر مذهبی و انقلابی در دانشگاه اتفاقاً تضعیف شده است. اینها نمیتواند ناشی از نفوذ نباشد.