بیماری حسادت و راه درمان آن
فرشته محیطی
حسود کسی است که با آرزوی زوال نعمت دیگران، همواره در تب و تاب است و هرگز آسوده خاطر نیست؛ زیرا وقتی نعمت دیگری را میبیند، از نظر روانی و روحی فرو میپاشد و از خشم به خویش میپیچد؛ چون کاری نمیتواند بکند، بسیار رنج میبرد و در اندوه و غم فرو میرود. البته گاه حسادت از یک حالت روانی و روحی و امری نفسانی و باطنی، به مرحله فعلیت و ظهور میرسد و شخص در رفتارها و فعل خویش حسادت را بروز میدهد؛ این مرحله که بس خطرناک است، همان حسادت فعلی است که مانند فعلی از افعال انسانی، تجسمات و ظهورات خارجی دارد که از جمله اقدام برای حذف نعمت دیگری یا حتی حذف شخص است.
به سخن دیگر، در حسادت فعلی، حسود به سه ساحت شخص و شخصیت و شاخصهای دارنده نعمت وارد میشود و سعی در حذف دارد. اینگونه است که گاه شاخصها را با اتهامات و بهتان مورد حمله قرار میدهد و گاه دیگر شخصیت را میکوبد و اگر موفقیتی نیابد به حذف شخص میپردازد و او را میکشد تا اینگونه خشم خویش را فرونشاند و از رنج درونی، خود را رها کند. خدا در قرآن بیان میکند که چگونه حسودان در عرصههای گوناگون پیش گفته ورود کرده و حتی قابیل به حذف و کشتنهابیل اقدام کرد؛ زیرا موفقیتها و کامیابیهای برادرش را نزد خدا تاب نیاورد. چنین فردی به سبب حسادت چنان دچار بحران میشود که در شکل بغی و تجاوز علیه قوانین قیام میکند و رفتار مجرمانهای را در پیش میگیرد. بنابراین، نوعی ارتباط میان حسادت فعلی و بغی ایجاد میشود.
آثار زیانبار حسادت
بیگمان برای شناخت ارزشمندی و ضدارزشی بودن هر امری از جمله حالات و امور باطنی و نفسانی، شناخت آثار خوب و بد آن، نقش اساسی دارد. با نگاهی به آثار زیانبار بلکه خطرناک حسادت میتوان گفت که حسادت حتی در ساحت ذهنی و قلبی و نفسانی میتواند خطرناک و امری ضد ارزشی باشد، چه رسد که به مقام فعلیت برسد و در رفتار حسود ظهور یابد. از نظر آموزههای قرآن، مهمترین آثار زیانبار و خطرناک حسادت نفسانی و فعلی عبارتند از:
1.قتل: خطرناکترین اثر حسادت، حسادتی است که زمام امور اراده و فعل شخص را در اختیار گیرد و در مقام رفتار و افعال به نمایش دارد. حسادت فعلی، دیگر حالت نفسانی باطنی نیست، بلکه همانند دزدی یک عمل و رفتار خارجی و ظاهری است. شخص در هنگام ابتلا به حسادت فعلی، کارهای خطرناکی انجام میدهد که از جمله آنها قتل است؛ در این حالت حسود، به حذف شخص دارنده نعمت اقدام میکند و او را میکشد. این حالت بین فرزندان آدم(ع) اتفاق افتاد و یکی از آنان دیگری را به خاطر قبولی قربانی در پیشگاه خدا میکشد(مائده، آیات 27 و 30)؛ بر اساس روایتی از امام صادق(ع) قتلهابیل توسط برادرش قابیل به سبب حسادت قابیل بوده است.(تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 610؛ حدیث، آیه 125) همچنین بر اساس گزارشهای قرآنی، همین اتفاق پس از خواب پیامبری حضرت یوسف(ع) در میان فرزندان حضرت یعقوب(ع) افتاد تا جایی که پیشنهاد حذف شخص یوسف(ع) به عنوان یکی از گزینهها مطرح میشود، هر چند که اقدام عملی انجام نمیشود و او را نمیکشند و فقط در چاه میاندازند.(یوسف، آیات 5 تا 9)
2. کفر: حسادت نسبت به دیگری میتواند شخص را از پذیرش حق و ایمان بازدارد و به کفر مبتلا کند؛ یعنی با آنکه حق را میشناسد، ولی چون نمیتواند آن را در دیگری و از دیگری بپذیرد، از روی حسادت، ایمان نمیآورد و کفر میورزد. خدا بیان میکند که ریشه کفر ورزی یهود نسبت به پیامبر(ص) همین حسادت آنها نسبت به آن حضرت بود؛ چون نمیتوانستند بپذیرند که از فرزندان اسماعیل(ع) کسی به پیامبری برسد و دوست داشتند که پیامبر آخرزمان از نسل اسحاق(ع) باشد. بنابراین، با آنکه حقانیت آن حضرت(ص) را میدانستند و به طور کامل نسبت به ایشان شناخت داشتند، اما صرفا به سبب حسادتورزی ایمان نیاوردند و به اسلام و پیامبری آن حضرت کفر ورزیدند.(بقره، آیات 89 و 90) اصولا اهل کتاب خود را در مرتبتی میدانستند که پیامبری را شایسته خویش میدانستند و غیر اهل کتاب را توده مردم میدانستند که شایسته و لیاقت کسب مقام پیامبری را ندارند؛ از همین رو، وقتی پیامبری از غیر اهل کتاب معرفی میشود، با آنکه به حقانیت آن حضرت(ص) معرفت داشتند، اما زیر بار پیامبری ایشان نرفتند و کفر ورزیدند و ایمان نیاوردند.(نساء، آیات 51 و 54)
3. ایمان به جبت و طاغوت از روی لجاجت: حسادت نه تنها موجب میشود که به اسلام گرایش نیابند، بلکه حتی به چیزی ایمان بیاورند که خود آن را باطل دانسته و نسبت به آن کافر هستند. بر اساس گزارشهای قرآنی، برخی از یهودیان از جمله کعب بن اشرف برای جلب اعتماد مشرکان و از روی لجاجت، به دو بت جبت و طاغوت سجده کردند و اینگونه ایمان خویش را به آنها نشان دادند، در حالی که باید نسبت به بتان کفر میورزیدند؛ اما به سبب حسادت به کاری اقدام کردند که حتی در شریعت تورات گناه و حرام بوده و شخص را از دایره ایمان به کفر وارد میکند.(نساء، آیات 51 و 54؛ مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 93)
4. بغی و تجاوزگری: از دیگر آثار حسادت فعلی میتوان به بغی و تجاوزگری حتی نسبت به قوانین شریعتی که خود بدان ایمان دارند، اشاره کرد. این عمل در میان یهودیان نسبت به پیامبری حضرت محمد(ص) به خوبی دیده میشود و یهودیان و اهل کتاب با آنکه حقیقت پیامبری ایشان را شناختند، در مقام تجاوزگری و بغی حتی نسبت به آموزهها و قوانین شریعت توراتی و انجیلی بر آمده و به انکار پیامبری حضرت محمد(ص) پرداختند و حتی رفتارهای جنگطلبانه را در ساحت همکاری با بتپرستان و مشرکان در پیش گرفتند.(همان؛ بقره، آیات 89 و 90) بر اساس گزارشهای قرآنی، علت کفر یهود نسبت به حضرت محمد(ص) با علم به حقانیت آن حضرت و شریعت محمدی(ص)، حسادتی است که در قالب بغی و تجاوزگری به نمایش درآمد(المیزان، ج 1، ص 222) و با همکاری با بتپرستان مکه و مدینه و جنگ علیه پیامبر و مسلمانان به اوج خود رسید.
5. مبارزه با دین اسلام: حسادت یکی از مهمترین انگیزههای دشمنان دین برای بازگرداندن اهل ایمان از اسلام و شریعت پیامبر(ص) است.(بقره، آیه 109) براساس گزارشهای روایی معتبر مشرکان و یهود مدینه پس از ورود پیامبر(ص) به این شهر، به اشکال گوناگون به اذیت و آزار پیامبر(ص) و یارانش میپرداختند تا آنان دست از ایمان و اسلام بردارند و به شرک و بتپرستی بگروند. در صدر اسلام اینگونه نبود که مبارزه همگان با اسلام تنها به سبب گرایش به بتپرستی و شرک باشد، بلکه یهودیان اهل توحید و یکتاپرستی، تنها به سبب حسادت نسبت به پیامبر(ص) به مبارزه با آن حضرت و اسلام پرداختند؛ این در حالی است که پیامبر(ص) نیز دعوت به توحید و یکتاپرستی میکرد و با شرک و بتپرستی مبارزه میکرد، اما مدعیان یکتاپرستی و مبارزه با شرک، به سبب حسادت در کنار بتپرستان و مشرکان علیه اسلام و یکتاپرستی به مبارزه پرداختند و به اذیت و آزار پیامبر(ص) و مؤمنان اقدام کردند.(همان؛ الدر المنثور، سیوطی شافعی، ج 1، ص 261)
6. ظلم و گمراهی: حسادت عامل گرایش انسان به گمراهی و نیز ظلم و ستم به کسی است که دارای نعمتی است که حسود نسبت به آن حسادت میورزد. حسادت برادران یوسف موجب شد تا به ایشان ظلم کرده و او را به چاه اندازند و از پدر جدا سازند و فراق میان آنان را موجب شوند.(یوسف، آیات 8 و 89)
7. شرّ آفرینی: حسود در مقام حسادت فعلی کارهایی را انجام میدهد که شرّ است و زیان آن به محسود و دارنده نعمت میرسد.(فلق، آیه 5)
8. ندامت: ندامت از دیگر آثار حسادت بهویژه حسادت فعلی است؛ چنانکه فرزند آدم(ع) پس از کشتن برادرش به دنبال حسادت، پشیمان شد.(مائده، آیات 27 تا 31)
9. دروغ: حسادت یهود نسبت به پیامبری حضرت محمد(ص) موجب دروغگویی آنان و ادعای هدایت یافتهتر بودن مشرکان بتپرست مکه نسبت به مسلمانان توحیدپرست میشود(نساء، آیات 51 و 54)؛ زیرا منظور از «ناس» در آیه و کاربردهای یهودی، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند که مورد حسادت یهودیان قرار گرفتند.(تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 290 تا 291، احادیث شماره 229 و 301 و 304) پس حسادت موجب میشود شخص با آنکه حق را میداند و میشناسد، دروغ بگوید و حقیقت را کتمان کند. البته ممکن است این دروغگویی در رفتار منافقانه نیز خودش را نشان دهد و شخص چیزی را بگوید و کاری دیگر را انجام دهد که نوعی دروغ فعلی و منافقانه است.(صف، آیات 2 و 3) این رفتار خواه براساس حسادت یا هر عاملی دیگر باشد، گناهی بزرگ است.(همان)
10. انکار حق: حسادت موجب میشود تا شخص با آنکه حق را میشناسد، به انکار آن پردازد و علیه آن رفتار شدید داشته باشد؛ چنانکه اهل کتاب نسبت به پیامبر(ص) داشتند؛ یعنی پس از شناخت کامل حق حاضر نشدند به ایشان ایمان آورند و حتی نسبت به آن کفر ورزیدند و راه اسلام را بستند.(همان؛ بقره، آیه 109)
11. انکار پیامبری: انکار پیامبری پیامبران از جمله پیامبر مکرم اسلام(ص) از جمله آثار مخرب و زیانبار حسادت با علم به حقانیت آن است؛ زیرا شخص حسود به «بغی» گرایش مییابد و حاضر نیست تا تن به حق دهد و آن را اثبات کند.(آل عمران، آیه 19)
12. بروز دشمنی شیطان: حسادت زمینهای برای بروز دشمنی شیطان با انسان است.(یوسف، آیات 5 و 8)
13. توطئه: حسادت باعث میشود تا شخص برای ضربه زدن به شخص و شخصیت دارای نعمت دست به توطئه بزند و حتی قتل را مرتکب شود. حسادت اهل کتاب نسبت به پیامبر(ص) و توطئههای آنان و حسادت برادران یوسف(ع) و یا قابیل عامل اصلی توطئه و قتل بوده است.(آل عمران، آیات 72 و 73؛ مائده، آیات 27 تا 29؛ یوسف، آیات 5 و 8)
14. سرزنش: کسی که حسادت میکند انسان سالم و دارای صفات پسندیده نیست، بلکه انسانی با ملکه زشت حسادت است که افکار و رفتارش مورد سرزنش اهل حق قرار میگیرد و خدا این افراد را نیز مورد سرزنش قرار میدهد و آن را امری ضد ارزشی و ناپسند میداند.(بقره، آیات 109 و 213؛ آل عمران، آیه 19؛ نساء، آیه 54؛ شوری، آیه 14)
15. بازگشت زیان به حسود: حسود نمیداند که عواقب حسادت او پیش از آنکه به دیگری برسد، به خود او باز میگردد و خود وی گرفتار عواقب حسادت خویش میشود. پس اگر حسود مثلا امید ضلالت برای اهل ایمان دارد، خود او گرفتار ضلالت میشود و از ایمان دور میگردد و از آثار ایمان بیبهره میشود.(آل عمران، آیه 69)
16.خشم الهی: کسانی که گرفتار حسادت میشوند، خود را گرفتار خشم الهی در دنیا و عذاب خوارکننده اخروی میکنند. این مسئله درباره حسودان کفرپیشه قطعی است.(بقره، آیه 90) خدا آنان را به دوزخ میافکند و گرفتار آتش میکند.(نساء، آیات 54 و 55) حسودان در حقیقت نسبت به قسمت الهی و فضل و تفضلات خدا واکنش منفی نشان میدهند و با این کار خویش رفتاری زشت نسبت به نعمتها و تفضلات الهی و مقدرات و قسمتها و مشیتها و قضای الهی دارند.(فلق، آیه 5؛ نساء، آیه 54) نهی از حسد در آیات برای رهایی از خشم الهی است؛ زیرا حسادت از صفات نکوهیده است.(نساء، آیه 32)
درمان حسادت
از آنجا که حسادت برای دیگران و خود حسود زیانبار است، لازم است تا با این بیماری روانی و صفت بسیار خطرناک مبارزه شود و به درمان بیمار پرداخت تا از این بیماری رها شود.
یکی از راههای مبارزه با حسود و حسادتش، اجتناب از دوستی با اوست؛ این کار در حقیقت نوعی طرد اجتماعی نسبت به افراد حسود است.(نساء، آیه 89)
البته مشکل درباره حسودان این است که آنان در بسیاری از موارد حسادت خویش را نهان میکنند و گاه از در دوستی میآیند، بنابراین، بهترین شیوه آن است که انسان از شرور حسودان به خدا پناه ببرد. (فلق، آیات 1 تا 5) از نظر قرآن، حسودان بدترین مردمان در میان خلق هستند که برای در امان ماندن از شرورشان راهی جز پناهجویی به خدا نیست؛ زیرا همان نهانکاری و مخفی کردن حسادت موجب میشود تا انسان نداند چه هنگام و چگونه میتوانند زیان برسانند.(همان) خدا میتواند شرور آنان را دفع کند؛ زیرا هم آگاه به آشکار و نهان مردم است و هم توانا به هر چیزی.(همان)
وقتی انسان نسبت به حسادت حسودان آگاهی یافت، باید با لطائفالحیل و سخنان و کارهایی، تلاش در فروکش کردن خشم و حسادت آنان کند.(مائده، آیات 27 و 28) بر اساس آموزههای قرآن، همه انسانها در معرض خطر حسادت حتی حسادت فعلی حسودان هستند. اینگونه است که پیامبر(ص) و مؤمنان که از فضل الهی و نعمتهای خاص هدایت برخوردارند بیشتر از دیگران در معرض خطر حسادت و آثار و آسیبهای آن هستند؛ بنابراین لازم است تا به خدا پناه ببرند.(فلق، آیات 1 تا 5)
ریشه حسادت در آشکار شدن برخی از فضائل و نعمتهاست، بنابراین، نهان کردن و عدم ذکر فضائل حسادت برانگیز میتواند جلو حسادت را بگیرد و انسان را در امنیت نگه دارد.(یوسف، آیه 5) رسول خدا (صلىالله عليه و آله) فرمود: اسْتَعينوا على قَضاءِ حَوائجِكُم بالكِتْمانِ، فإنَّ كُلَّ ذي نِعمَةٍ مَحسودٌ؛ در برآوردن نيازهاى خود از كتمان كمك بگيريد، زيرا هر صاحب نعمتى مورد حسادت واقع مىشود.(شرح نهجالبلاغة: ج1ص 316)
البته جهل انسان به مشیت الهی و قسمت و مقدرات(بقره، آیه 105)، اندک بودن دانش دینی انسان نسبت به حقایق هستی(نساء، آیات 51 و 52) و ضعف خداشناسی و جهل به حکمت آنها(نساء، آیه 32) و همچنین شیطنت شیطان(یوسف، آیه 5) میتواند در ایجاد حسادت در اشخاص تاثیر داشته باشد؛ بنابراین، توجه به این امور در درمان و مبارزه این رذیلت پست و بیماری خطرناک میتواند بسیار مفید و سازنده باشد و از تهدیدات و آسیبهای آن در امان نگه دارد.
از نظر قرآن، انسان باید به جای حسادت، از خدا بخواهد تا فضلی که به دیگران داده به او نیز عنایت کند نه آنکه آرزو کند دیگری را از فضیلتی محروم کند و با دعا کردن یا رفتاری، برای زوال نعمت و فضیلتی در دیگری تلاش نماید.(نساء، آیه 54)
همچنین اگر انسان بداند که هر کسی به چیزی از نعمتها و فضل الهی میرسد که برایش مقدر شده باشد، دیگر دنبال حسادت نمیرود و به مشیت الهی رضا میدهد و برای بهرهمندی خویش دعا و تضرع میکند تا اگر فضیلتی برای او مقدر نشده به اراده الهی مقدر شود؛ زیرا خدا میتواند در امالکتاب تصرف داشته و چیزی را محو یا اثبات کند.(رعد، آیه 39)