تولّد حضرت علی(ع) در کعبه فضیلتی انحصاری
یکی از شبهاتی که توسط مخالفان و دشمنان اهلبیت(ع) مطرح میشود تا شاید بتوانند از این طریق خدشهای بر عظمت و مقام شامخ حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) وارد سازند، این است که: «چگونه ممکن است تولد یافتن شخصی در مکه، فضیلت و برتری به حساب آید، در حالی که زمان تولد حضرت علی(ع) کعبه بتخانه بوده است و تولد در بتخانه فضیلت نیست بلکه میتواند نقص هم باشد و اگر ولادت در چنین جایی فضیلت بهشمار میآمد میبایست این فضیلت قبلا نصیب رسول خدا(ص) میشد و بنابر این دلایل نمیتوان ولادت در کعبه را برای حضرت علی(ع) برتری و فضیلت به حساب آورد»!
اصل واقعه از این قرار است که یزید بن قعنب میگوید: «من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در برابر خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان دیدیم فاطمه بنت اسد، مادر علی(ع) که به آن حضرت حامله بود و نُه ماه از مدت حملش میگذشت با حالتی خاص که حاکی از درد زایمان بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتابهایی که از جانب تو فرستاده شدهاند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق و باور دارم که او این خانه والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند میدهم که وضع حمل مرا آسان کنی. یزید بن قعنب گفت: در این هنگام دیدم دیوار پشت کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت و دیوار به هم چسبید. برخاستیم که قفل در خانه کعبه را باز کنیم. قفل باز نشد. دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است. پس از چهار روز که گذشت فاطمه از خانه کعبه بیرون آمد و نوزادش علی(ع) را روی دست داشت».(1)
پس از ذکر این مقدمه به خواست خداوند در چند قسمت به این شبهه پاسخ میدهیم:
الف) بتخانه نامیدن کعبه سخنی بس ناروا و به دلایل زیر مردود است
1. خداوند اصالتا و از ابتدا کعبه را به عنوان خانه خود و مرکز هدایت قرار داده است: «نخستین خانهای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه است، که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.»(2) و اینکه در برههای از زمان مشرکین حجاز آنجا را محل نگهداری بتهای خود کرده بودند چیزی از قداست کعبه نمیکاهد و ماهیت آن را تغییر نمیدهد. ضمن اینکه نگهداری بتها در کعبه خطائی بوده که مشرکین مرتکب آن شده بودند و باید دانست که هیچگاه ارزش یک ظرف بهخاطر مظروفی که ناخواسته و به اجبار درون آن گذاشته شده کاسته نخواهد شد. لذا این امر هیچ نقصی به جایگاه و منزلت واقعی کعبه وارد نمیسازد.
2. دلیل دیگر بر رد بتخانه بودن کعبه این است که وقتی ابرهه با سپاه فیل خود میخواست کعبهای را که مشرکین بتهای خود را آنجا نگهداری میکردند خراب کند، خداوند با اعجاز خویش و بهوسیله پرندگان کوچکی به نام ابابیل آنها را نابود کرد و از کعبه حفاظت نمود و یکی از سورههای قرآن را به ذکر این واقعه اختصاص داد. در حالی که اگر کعبه بتخانه محسوب میشد، هرگز سزاوار نبود خداوند چنین اعجاز بزرگی برای حفظ یک بتخانه نشان دهد.
در قرآن کریم و در سوره فیل چنین آمده است: «مگر نديدى پروردگارت با پيلداران چه كرد. آيا نيرنگشان را بر باد نداد و بر سر آنها دستهدسته پرندگانى ابابيل فرستاد که بر آنان سنگهايى از گل [سخت] مىافكندند. و [سرانجام خدا] آنان را مانند كاه جويده شده گردانيد».(3)
3. اگر واقعا چنین نقصی بر کعبه وارد بوده و آنجا بتخانه بوده باشد، هرگز سزاوار نبود که خداوند کعبه را به عنوان قبله مسلمین قرار دهد، زیرا بدتر از آن مشکلی که درباره قبله اول مسلمین، یعنی مسجدالاقصی پیش آمد، برای کعبه نیز پیش میآمد؛ زیرا یهودیان، مسلمانان را سرزنش میکردند و میگفتند شما از ما تبعیت میکنید زیرا به سمت قبله ما عبادت مینمایید.
لازم به یادآوری است که: «حضرت رسول(صلىاللهعلیهوآله) در مکه و سپس در مدینه تا هفت ماه و بنا به نقلی تا نوزده ماه بعد از هجرت نیز به طرف بیتالمقدس نماز میخواندند. در این هنگام یهودیان به آن جناب گفتند تو از ما متابعت و پیروى میکنی؛ زیرا شما به طرف بیتالمقدس که قبله ما هست، نماز میخوانى. پیغمبر از این جهت اندوهگین شد و دوست داشت که خداوند قبله را به طرف کعبه تغییر دهد. حضرت در دل شب از منزل بیرون میشد و به اطراف آسمان نگاه میکرد و منتظر فرمان خداوند بود. روزى که فرمان تغییر قبله پیش آمد، پیغمبر در مسجد بنىسالم نماز میخواند. ایشان دو رکعت به طرف بیتالمقدس خواند و دو رکعت به طرف کعبه اداء کرد. سپس این آیه شریفه بر حضرت نازل شد: «نگاههاى انتظارآمیز تو را به سوى آسمان [براى تعیین قبله نهایى] مىبینیم، اکنون تو را به سوى قبلهاى که از آن خشنود باشى، بازمىگردانیم، پس روى خود را به سوى مسجدالحرام کن و هرجا باشید، روى خود را به سوى آن بگردانید».(۴) بعدها آن مسجد به «ذوقبلتین» مشهور شد.(۵)
با توجه به داستان فوق، مشرکین حجاز نیز میتوانستند دهان به طعن و سرزنش باز کنند و ادعا نمایند که شما مسلمانان از ما تبعیت میکنید و به سمت بتخانه ما عبادت میکنید! چرا که از زمان تغییر قبله در سال اول یا دوم هجری تا فتح مکه و پاک شدن کعبه از لوث وجود بتها در سال هشتم هجری، مدت بیش از شش سال طول کشیده است. در این مدت کعبه همچنان در اختیار مشرکین مکه و بتهای آنها بوده است و در عین حال رسولخدا(ص) به همراه دیگر مسلمانان به سوی آن نماز میگزاردند!
در اینجا این سؤال بزرگ مطرح میشود که بنابر منطق غلط شبههگران مبنی بر بتخانه بودن کعبه، از هنگام تغییر قبله تا فتح مکه، به مدت شش سالی که کعبه قبله مسلمین و در عین حال در اختیار مشرکین و بتها بود، نماز گزاردن به سوی آن، چه حکم و جایگاهی دارد؟!
ب) تاکید علمای بزرگ سنّی و شیعه به فضیلت بودن تولد امام علی(ع) در کعبه
حافظ کنجی از علمای اهل سنت میگوید: امیر مؤمنان(ع) شب جمعه سیزده رجب، سال سیام بعد از واقعه عامالفیل در داخل خانه خدا به دنیا آمد.
کسی پیش از آن حضرت و بعد از آن، در داخل کعبه به دنیا نیامده است و این، از فضائل اختصاصی آن حضرت است که خداوند به جهت بزرگداشت مقامش به او عنایت کرده است.(6)
شیخ مفید در کتاب «الإرشاد فی معرفه حججالله على العباد» راجع به فضیلت منحصربهفرد تولد حضرت میگوید: «غیر از امام علی(ع)، هیچ مولودی چه پیش از او و چه پس از او در خانه خدا (کعبه) زاییده نشده است و این به جهت اکرام و تجلیل از عظمت مقام آن حضرت از جانب خداوند متعال بوده است».(7)
ج) تولد در کعبه امری بیسابقه بوده و تکراری نبوده است
تولد در کعبه امری بیسابقه بوده و تکراری نبوده است و حتی خداوند به حضرت مریم(س) با آن همه جلالت اجازه نداده است که در مسجدالاقصی وضع حمل کند و نهایتا زیر یک نخل خرما حضرت عیسی(ع) را به دنیا آورد: «سرانجام (مریم) به او باردار شد؛ و او را به نقطه دور دستی برد و خلوت گزید. درد زایمان او را به کنار تنه درخت خرمایی کشاند؛ (آنقدر ناراحت شد که) گفت: ایکاش پیش از این مرده بودم، و به کلّی فراموش میشدم!»(8)، حال آیا تولد علی بن ابیطالب(ع) در کعبه فضیلت نخواهد بود؟!
د) محل تولد و شکاف کعبه نشانهای الهی است
نکته قابل تأمل دیگر اینکه، چطور یک اثر پا در کنار خانه خدا احترام و ارزش خاص دارد و خدا در قرآن به بزرگی و به عنوان یکی از نشانههای روشن خود در کعبه از آن یاد میکند «فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ»(9)، اما محل تولد یک ولی خدا و محل شکاف برداشتن دیوار کعبه به معجزه الهی، نمیتواند یک امر ارزشمند و یک نشانه الهی باشد؟!
ه) تولد اولیای الهی امری مهم و قابل توجه است:
قطعا تولد اولیای الهی امری مهم، باعظمت و مبارک است، زیرا در قرآن به روز تولد اولیای الهی سلام داده شده است: «سلام بر او، آن روز که تولد یافت و آن روز که میمیرد و آن روز که زنده برانگیخته میشود!»(10)؛ و در هنگام تولد اکثر اولیای الهی اتفاقاتی منحصربهفرد رخ داده است که نشانی از بزرگی و فضیلت ایشان است.
مثلا هنگام تولد رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) اتفاقات عجیبی رخ داد، از جمله بتها به رو بر خاک افتادند، طاق کسری شکست، دریاچه ساوه خشک شد، آتشکده فارس پس از هزار سال خاموش گشت، یا حضرت عیسی(ع) در همان نوزادی تکلم نمود، یا حاملگی مادر حضرت موسی(ع) و تولد ایشان به امر الهی و به طرز معجزهآسایی از فرعونیان مخفی ماند و بعد از تولد نیز به امر الهی به آب انداخته شد و نهایتا توسط خود فرعون و در کاخ او بزرگ شد.
حضرت علی(ع) نیز در هنگام تولد، دیوار خانه خدا برای ورود مادر بزرگوارشان به درون کعبه، شکافته شد و در آنجا متولد گشت و تا سه روز به امر الهی آنجا بود. پس اگر این اتفاق فضیلت نباشد، نباید هیچکدام از اتفاقات و معجزاتی که در هنگام تولد هر یک از اولیای الهی رخ داده است را فضیلت بدانیم.
ز) معجزات و فضائل اولیای الهی، یکسان نیستند
اما اینکه میگویند اگر تولد در کعبه فضیلتی باشد، پس باید این فضیلت نصیب رسولخدا(ص) میگشت انسان را به خنده وامیدارد! باید از کسی که این استدلال را کرده پرسید مگر قرار است تمام معجزات و فضائل، یکسان و شبیه هم باشند و یا اینکه تنها به یک نفر اختصاص یابند!؟ اگر اینگونه باشد، پس باید بگوییم ضربت امیر مؤمنان(ع) در جنگ خندق که برابر با عبادت جن و انس است، فضیلت بهشمار نمیآید؛ زیرا به رسول خدا(ص) اختصاص نیافته است! یا باید بگوییم شکافته شدن دریا بهوسیله عصای موسی(ع) و عبور او و بنیاسرائیل از آن و سپس غرق شدن فرعونیان نیز فضیلتی به حساب نمیآید؛ زیرا به رسولخدا(ص) اختصاص نیافته است! یا باید بگوییم سرد شدن آتش نمرودیان بر حضرت ابراهیم(ع) نیز فضیلت نیست؛ زیرا اختصاص به پیامبر(ص) نیافته است! یا باید بگوییم زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) فضیلت نیست؛ زیرا در ظاهر اختصاص به پیامبر ما نیافته است! و صدها مورد دیگر که ذکر آن در این مختصر نمیگنجد.
سخن آخر اینکه:
اولا: رسول خدا محمد مصطفی(ص) خود بالاصاله اشرف مخلوقات و سید و افضل و خاتم رسل میباشند که خدا و ملائکه و تمام مؤمنان عالم از اول تا آخر بر او درود میفرستند، «خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملا تسلیم (فرمان او) باشید.»(11)
ثانیا: با توجه به شرایط زمانی و مکانی هر یک از اولیای خدا، معجزات، فضائل و کرامات آنها نیز متفاوت خواهد بود و این امری بدیهی است که هیچ انسان عاقلی در آن مناقشه نمیکند.
* آیین رحمت، پایگاه اطلاعرسانی آیتالله مکارم شیرازی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. روضهًْ الواعظین و بصیرهًْ المتعظین، فتال نیشابورى، محمد بن احمد، انتشارات رضى، قم، 1375 ه.ش، چاپ اول، ج1، ص76.
2. آلعمران، آیه 96.
3. فیل، آیات 1-5.
4. بقره، آیه 144.
5. زندگانی چهارده معصوم(ع)، عطاردی، عزیزالله، اسلامیه، تهران، 1390ه.ش، چاپ اول، ص104.
6.کفایهًْ الطالب فی مناقب على بن أبىطالب، کنجی شافعی، أبوعبدالله محمّد بن یوسف، دار إحیاء تراث أهلالبیت(ع)، تهران، 1404ه.ق/ 1362ه.ش، چاپ دوم، ص407.
7.الإرشاد فی معرفهًْ حججالله على العباد، مفید، محمد بن محمد، محقّق/ مصحّح: مؤسسه آلالبیت(ع)، کنگره شیخ مفید، قم، 1413ه.ق، چاپ اول، ج1، ص5.
8. مریم، آیات 22و23.
9. آل عمران، آیه 97.
10. مریم، آیه 15.
11. احزاب، آیه 56.