کوچ غزه به آفریقا (نگاه)
در شرایطی که اسرائیل در جنگ غزه به بنبست رسیده است، خبرهایی منتشر شده است که اسرائیل برای کوچ اجباری ساکنان غزه در حال مذاکره با یک یا چند کشور آفریقایی است. روشن است که انتقال اجباری چند میلیون از مردم یک کشور به قارهای دیگر طرحی عملی نیست. اما انتشار چنین خبری در اوج بحران نیز یک اتفاق نیست. کارکرد این خبر این است که نام آفریقا را با بحران غزه گره میزند. این خبر درواقع یک تهدید است. اما مخاطب این تهدید مردم غزه نیستند.
اروپا در ابتدای جنگ غزه عجله داشت که این پرونده بسته شود. زمانی که نتانیاهو این مطلب را از زبان رئیسجمهور فرانسه شنید با صراحت او را تهدید کرد که اگر ساکت نباشد مشکلات اسرائیل در پاریس نیز تکرار خواهد شد. معنای این تهدید برای فرانسه روشن بود. رفتار اسرائیل با مردم غزه مانند رفتار اروپا با مردم سایر قارههاست. پس اگر منطق مردم غزه جهانی شود، اروپا نیز باید در برابر جنایتهای خود در سایر قارهها بازخواست شود. اروپا در چند قرن اخیر و از زمانی که قدرت گرفته است، رفتاری شبیه اسرائیل داشته است. جنگهای صلیبی نخستین نشانههای قدرت اروپای جدید بود و اشغال فلسطین نخستین برخورد اروپای جدید با آسیا بود. اشغال شمال آمریکا و استعمار آفریقا و قتل میلیونها نفر از بومیهای این دو قاره، و غارت منابع این دو قاره نیز بخشی از رفتار اروپا با سایر قارههاست. دو کشور اسرائیل و آمریکا توسط مهاجران اروپایی اداره میشود و این دو کشور درواقع دو پای هشتپای اشغالگری و غصب هستند و سر این هشتپا در پاریس و لندن است. هشتپاها اگر مجبور شوند یک پای خود را میخورند تا زنده بمانند. اسرائیل نگران است که قربانی شود تا اروپا در رفاه بماند. بنابراین تهدید انتقال غزه به آفریقا به این معناست که اگر قرار است رسانههای غربی کودککشی اسرائیل را پوشش دهند، دلیلی برای سکوت در مورد نقش اروپا در مرگ و میر میلیونها کودک آفریقایی وجود ندارد. از زمان استعمار تا امروز هر سال در آفریقا هزاران کودک از گرسنگی تلف میشوند و ثروتی که از آنها غارت شده است در کاخهای اشراف اروپا حیف و میل میشود. بنابراین رفتار اسرائیل با کودکان غزه شبیه رفتار اروپا با کودکان آفریقاست. تفاوت در این است که در جنگ غزه افکار عمومی جهان با اسرائیل همراه نیست و رسانهها و سیاستمداران مجبور هستند در مواضع خود این واقعیت را در نظر بگیرند.
بحران مهاجرت که نخستین تهدید امنیتی برای اروپاست یکی از پیامدهای استعمار و غارت آفریقاست. مهاجرت برای آمریکا نیز یک مشکل جدی است. در قارة آمریکا مهاجران گاهی با اعلام قبلی و با تظاهرات و شعار به سمت مرزها حرکت میکنند. این حرکت دستهجمعی نمادین است و برای یادآوری این حقیقت است که بومیهای آمریکا مالک اصلی این قاره هستند و مهاجران اروپایی مهمانی ناخوانده و اشغالگر هستند. اما مهاجران آفریقایی برای رسیدن به اروپا مجبور هستند از دریا عبور کنند. به همین دلیل ورود مهاجران به مرزهای اروپا مخفیانه و غیررسمی است.
بیشتر مهاجران برای یافتن کار و یا گرفتن شهروندی به سمت اروپا میروند. در چنین فضائی این خبر که قرار است غزه به آفریقا منتقل شود، بسیار معنادار و تهدیدی جدی است. قرار نیست مردم غزه به آفریقا بروند. منطق مردم غزه اگر در جهان پذیرفته شود، مرزهای ناتو شبیه مرزهای اسرائیل و غزه گرفتار بحران خواهد شد. آفریقا، غزة اروپاست. بخش زیادی از ثروت کنونی اروپا متعلق به آفریقاست و اروپا هیچگاه منابع غارت شده و غرامت نسلکشی و تاوان به بردگی کشیدن مردم آفریقا را پرداخت نکرده است. بدهی اروپا به آفریقا مانند بدهی اسرائیل به غزه است. تهدید انتقال غزه به آفریقا به این معناست که اگر قرار است اسرائیل بدهی خود به مردم فلسطین را تسویه کند، پروندة آفریقا نیز باز خواهد شد و اروپا نیز باید بدهی خود به آفریقا را پرداخت کند.کودکان غزه سالهاست پشت مرزهای اسرائیل تجمع میکنند و با دست خالی تلاش دارند حق خود را پس بگیرند. اسرائیل با اینکه به ناتو تکیه دارد، در برابر این کودکان کم آورده است و آفریقا در سکوت شاهد این اتفاق بزرگ است. اگر غزه به آفریقا برود، از فردا کشورهای اروپایی باید در مرزهای خود منتظر خانوادههایی آفریقایی باشند که با دست خالی به دنبال میراث غصب شده از پدران خود هستند. گروههای مقاومت در آفریقا به راحتی میتوانند چنین حرکتهایی را به شکلی نمادین آغاز و مدیریت کنند. روسیه و چین نیز در آفریقا حضور دارند و انگیزة زیادی برای حمایت از این حرکت دارند. در خود آفریقا نیز زمینههای زیادی برای تداوم این حرکت وجود دارد. نشانههایی از بیداری آفریقا به چشم میآید. در یک سال گذشته چند کشور آفریقایی از کنترل اروپا خارج شدند. در بحران غزه نیز نخستین کشوری که از نسلکشی اسرائیل در غزه به طور رسمی شکایت کرد آفریقای جنوبی بود. آفریقا در آرامش قبل از طوفان است. قایقهای مهاجرانی که جویای کار هستند و مخفیانه به سمت اروپا میروند به سادگی میتوانند به قایقهایی تبدیل شوند که به طور رسمی با اعلام قبلی و با پرچم و شعار در برابر رسانهها به سمت اروپا حرکت میکنند. خانوادههای آفریقایی به جای اینکه منتظر مرگ کودکان گرسنه بمانند ترجیح میدهند برای پس گرفتن ثروتی که در دوران استعمار غارت شده است، به سمت اروپا بروند. آنها صدقه یا شهروندی نمیخواهند و حق خودشان از زندگی را میخواهند. هزاران میلیارد دلار از میراث پدری آنها در اروپاست. در برابر حرکت خانوادگی میلیونها انسانی که میراث پدری خود را طلب میکنند، از ناتو و بمبهای اتم هیچ کاری بر نمیآید و اروپا مانند اسرائیل گرفتار بحرانی فرسایشی و امنیتی خواهد شد. رسانهها در برابر چنین حرکتی نمیتوانند ساکت باشند و افکار عمومی و گروههای مردمی در اروپا با این حرکت همراه خواهند شد. پیامدهای جنگ غزه دامنهدار است و رفتوآمد سران اروپا به اسرائیل به دلیل همین احساس خطر است. طوفان الاقصی میتواند مناسبات جهان را تغییر دهد. خون کودکان غزه میتواند آفریقا را نیز طوفانی کند.
محمدرضا صادقی