واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 - بخش پانزدهم
چهارمین جشنواره فیلم فجر گامهای خاموش جریان ضد فجر
سعید مستغاثی
چهارمین جشنواره فیلم فجر با تغییرات عمدهای برگزار شد. در بخش مسابقه اصلی سینمای ایران، تعدادی از فیلمسازان قبل از انقلاب دیده میشدند. گویا گامهای مدیران سینما و مسئولان جشنواره برای به میدان آوردن برخی از آن دسته فیلمسازان، چه از نوع شبه روشنفکر و به اصطلاح موج نویی و چه از مدل فیلمفارسی، آرام و به طور بطئی و کم سر و صدا به تدریج به نتیجه میرسید.
عباس کیارستمی با فیلم «اولیها» و محمد متوسلانی با فیلم «کفشهای میرزا نوروز» از جمله این افراد بودند که کیارستمی وابسته به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که در اختیار دفتر فرح و از شاخههای پروژه آمریکایی فرانکلین بود و متوسلانی هم از جمله فیلمفارسیسازان شناخته میشد.
به جز فیلمهای این سه نفر، همچنان سیروس الوند (از جمله سینماگران اواخر رژیم شاه) هم با فیلم «آوار» در جشنواره حضور داشت. اما این فیلم و فیلمهای «اتوبوس» (یدالله صمدی)، «پدر بزرگ» (مجید قاریزاده)، «تنوره دیو» (کیانوش عیاری)، «جادههای سرد» (مسعود جعفری جوزانی)، «جستوجو در شهر» (حجتالله سیفی)، «خط پایان» (محمد علی طالبی)، «زنگها» (محمدرضا هنرمند)، «زیر باران» (سیفالله داد)، «گمشده» (مهدی صباغزاده)، «مادیان» (علی ژکان)، «مدار بسته» (رحمان رضایی) و «مدرک جرم» (منوچهر حقانیپرست) که نزدیک 75 درصد آثار شرکتکننده در بخش مسابقه را تشکیل میدادند، تقریبا بدون ارتباط و بعضا حتی در جهت مخالف فجر انقلاب و جنگ و دفاع مقدس به نظر میرسیدند.
در اوج سالهای جنگ و تنها 2 فیلم دفاع مقدس
در این جشنواره و بخش مسابقه اصلی آن، تنها فیلم «بلمی به سوی ساحل» (رسول ملاقلیپور) درباره جنگ و دفاع مقدس بود و داستان فیلم «بهار» (ابوالفضل جلیلی) نیز بر بستر جنگ میگذشت. یعنی در واقع 9 درصد فیلمهای اصلیترین بخش مهمترین جشنواره سینمایی کشور به محوریترین موضوع کشور یعنی سینمای جنگ و دفاع مقدس مربوط میشدند.
فیلم «آتش در زمستان» (حسن هدایت) نیز مانند فیلم قبلی او درباره میرزاکوچک خان و نهضت جنگل بود و فیلمهای «آن سوی مه» (منوچهر عسکری نسب)، «بایکوت» (محسن مخملباف) و «توهم» (سعید حاجی میری) نیز به نوعی به انقلاب و مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی و مسائل آن مربوط میگردید.
اما جوایز جشنواره فقط در یک مورد جایزه مشترک هیئت داوران به فیلم «بهار» یعنی به مسئله اصلی کشور و مردم و انقلاب یعنی جنگ و دفاع مقدس رسید و تقریبا همه جوایز اصلی به فیلمهای با موضوع غیر فجر رسید:
«تنوره دیو» (درباره تلاش برای بهدست آوردن آب در کویر و باورهای مردم تحت عنوان خرافات پیرامون آن)، «اتوبوس» (درباره جنگ حیدری و نعمتی در حالی جنگ و دفاع واقعی ملت دربرابر جبهه کفر جهانی در واقعیت ادامه داشت و شاید فیلم میخواست این جنگ حق و باطل را هم به نوعی جنگ حیدری و نعمتی معرفی نماید!)، «جادههای سرد» (درباره وضعیت نابهنجار روستاهای کشور درحالی که در همان زمان علیرغم همان نابهنجاری و نابسامانیها؛ روستاییان بیش از سایرین عازم جبههها بودند)، «مادیان» (فیلمی شبه فمینیستی از به اصطلاح رنج و حرمان زن این دیار که در کوره سنتها میسوزد! بدون آنکه از زنان ایثارگر و مادران رزمندگان و شهدا ذکری شود که بیشترین رنج و فداکاری متعلق به آنان بود)، «پدر بزرگ» (درباره ادعای فاصله نسلها و لزوم احترام به پدربزرگها در زمانی که پدربزرگها در کنار نوههایشان عازم جبهههای دفاع از حیثیت دین و کشور بودند)، «اولیها» (فیلم مستندی درباره شرایط خاص دانشآموزان کلاس اول دبستان) و «خط پایان» (درباره دوچرخهسواری که میخواست در مسابقهای قهرمان شود بدون اینکه از قهرمانان واقعی آن روزها در جبهههای حق علیه باطل یادی شود.)
فیلمهایی که اساسا به جنگ و دفاع مقدس و فجر انقلاب اسلامی ربطی نداشتند! حتی آثاری که قرابتی با موضوع فجر انقلاب داشتند همچون «بایکوت» که با ساختاری قوی، شیوههای ضد بشری و غیرانسانی منافقین در زندانهای شاه را به تصویر کشیده بود و فیلم «توهم» که به ذهنیتهای پریشان و متوهم اعضای گروهک تروریستی مجاهدین خلق در جنگ با انقلاب و مردم ایران پرداخته بود، حتی در یک مورد هم، ولو نامزد دریافت جایزه نشدند!!
نبرد بیامان در جبههها... خاموشی در جشنواره فجر!
این در حالی بود که در همان شب اعطای جوایز فوق و بیاعتنایی جشنواره فیلم فجر به جبهههای جنگ و دفاع اما در آن سوی اروند، رزمندگان اسلام یکی از پیچیدهترین و دشوارترین و تعیینکنندهترین عملیات سالهای دفاع مقدس را تحت عنوان «والفجر 8» آغاز کردند و تا فتح فاو پیش رفتند. عملیاتی که باعث شد دست ایران در جنگ بالاتر از عراق قرار گرفته و علیرغم همه تحریمها و شیطنتهای جبهه استکبار و حمایت تمام عیار از صدام، ترازوی ایران را در مقابل دشمن بعثی سنگینتر نماید.
اما سینمای ایران همچنان بر طبل جشنوارههای خارجی و اربابان آنها میکوبید که در واقع حامیان صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران بودند و جشنواره فیلم فجر در کمال تاسف، به فجر و انقلاب و دفاع از آن، هیچ توجهی نداشت!
نکته قابل توجه اینکه در همان روزهایی که مدیران سینمایی بنا را بر تولید فیلمهای جشنوارهپسند گذارده بودند، اما به هر حال گروهی از فیلمسازان به ساخت فیلمهای جنگی و دفاع مقدس روی آوردند. طرفه آنکه حتی آثار آنها توسط جشنواره فیلم فجر برای بخش مسابقه سینمای ایران پذیرفته نشد، در حالی که ساختار و روایت و قوت فرمیک آنها از بسیاری فیلمهای به اصطلاح هنری بخش مسابقه بالاتر بود.
از جمله، فیلم «عقابها» ساخته ساموئل خاچیکیان (از فیلمسازان قبل از انقلاب که به هر حال فیلم جنگی ساخته بود ولی برخلاف دیگر سینماگران همدوره خودش، مورد توجه مدیران سینما و جشنواره فیلم فجر قرار نگرفت!)، فیلمی که هنوز به عنوان پربینندهترین فیلم تاریخ سینمای پس از انقلاب، شناخته میشود. فیلمی که در اوج روزهای بمباران تهران و شهرهای دیگر، جمعیت زیادی را به سالنهای سینما کشانید، به آنها روحیه داد و در آن شرایط سخت جنگی که دشمن جنایتکار به شهرها و مردم بیدفاع حمله کرده بود، برای مقاومت بیشتر، تشویقشان کرد.
هنوز آنها که در آن روزها به تماشای فیلم «عقابها» در سالنهای سینما نشستند، به خاطر دارند که مردم هنگام پخش صحنههای بمباران مواضع عراقیها توسط جنگندههای ایرانی، چگونه دست میزدند و شادمانی میکردند.
اما این فیلم جنگی و مردمی نتوانست نظر مسئولان جشنواره فیلم فجر را جلب کرده و در بخش مسابقه فقط شرکت داده شود (نامزدی و جایزه پیشکش!)، چراکه متولیان جشنواره درگیر روشنفکربازیهای جشنوارههای خارجی شده بودند!!
بازگشت فیلمهای خارجی به جشنواره
اما در مقابل حذف فیلمهایی مانند «عقابها» و بیاعتنایی به آثاری همچون «بلمی به سوی ساحل» که روایتی از جنگ خانه به خانه رزمندگان اسلام در دفاع از خرمشهر بود، چهارمین جشنواره فیلم فجر، مجددا پس از دو سال، فیلمهای خارجی را در بخشهای مختلف خود به نمایش درآورد.
در بخشهایی مانند سینمای کودکان و نوجوانان، سینمای دهه 80، چشمانداز سینما در آسیا و نمایشهای ویژه که فیلمهای عمدتا غیر آمریکایی پخش شد، مانند:
پدر سالار (برادران تاویانی)، سودای پرواز (آلنتانر)، مرگ یک رئیسجمهور (یرژی کاوالرویچ)، فونتامارا (کارلو لیتزانی)، سه برادر (فرانچسکو رزی)، ساعتساز سنت پل (برتران تاورنیه)، مرد آهنین (آندری وایدا)، فیتس کارالدو (ورنر هرتسوگ)، راه (یلماز گونی)، شطرنج باز (ساتیا جیت رای) و...
تا چندین دوره جشنواره فیلم فجر به همین صورت، بخش فیلمهای خارجی خود را اغلب با آثار جشنوارههای مختلف و فیلمهای اروپایی و آسیایی پر کرد و همین فیلمهای جشنوارهای نیز الگویی برای فیلمسازان داخلی شد تا به تقلیدهای ناشیانه دست زده و بخت خود را برای دریافت جایزههای جشنوارهای باز نمایند.