کد خبر: ۲۸۱۲۷۹
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۱
نگاهی به مستند «جفری اپستین ثروتمند کثیف»

روایتی از سرمایه‌داران یهودی و قاچاق نوجوانان

 
فاطمه قاسم‌آبادی
در مورد سوءاستفاده از کودکان و نوجوانان، تا به ‌حال و مخصوصا در این دو دهه اخیر، حرف و حدیث‌های زیادی به گوش رسیده است و در حال حاضر هم شرح جنایت علیه خردسالان و نوجوانان، حجم بالایی از تیترهای رسانه‌های غربی را پر کرده است.
واقعیت اینجاست که مشکلات روحی و روانی از یک‌طرف و از طرف دیگر، افراط در فعالیت جنسی، باعث شده تا مشکلات و فلاکت‌های زیادی در دنیا بابت این مسائل برای نوجوانان، به وجود بیاید. در غرب اما به خاطر بالا رفتن آمار این جنایت‌ها و صد البته وضع قوانینی که از متجاوزین بیشتر حمایت می‌کند تا اینکه آن‌ها را به سزای اعمال‌شان برساند، این مشکلات، بیشتر از قبل رشد کرده است.
هفته گذشته بعد از حدود دو سال، دوباره خبر فهرست سیاه مسافران جزیره «جفری اپستین» میلیونر معروف یهودی، که جزیره‌ای برای پدوفیل‌ها ساخته بود، در رسانه‌ها پر شد و باعث شد تا این مهمانان که بیشترشان از چهره‌های معروف سیاسی، هنری و ورزشی و... بودند، دوباره مورد توجه رسانه‌ها قرار بگیرند. 
مستند «جفری اپستین: ثروتمند کثیف» به کارگردانی «لیزا بریانت» محصول سال 2020 آمریکا است. این مستند به جنایت‌ها و سوءاستفاده‌های جنسی اپستین و رفقایش از نوجوانان می‌پردازد. 
ماجرای جنایت ادامه‌دار
ماجرای مستند جفری اپستین، از جایی شروع می‌شود که او بدون ذره‌ای پشیمانی و نگرانی، در مقابل دادستان نشسته است و با لبخند به سؤالات در مورد جنایت‌هایش، پاسخ‌های بی‌سر و ته می‌دهد.
داستان به گذشته و زمان حال هم پرش‌هایی دارد و در این میان، دخترانی که روزگاری قربانی این موجود خبیث بودند، جلوی دوربین می‌آیند و داستان چگونگی آشنایی خود با اپستین و به دام افتادن‌شان را تعریف می‌کنند.
بیشتر این دختران عنوان می‌کنند که در دوران راهنمایی یا دبیرستان بودند که یکی از همکلاسی‌ها، به آن‌ها در مورد ماساژ برای یک مرد میانسال و گرفتن 200 دلار در ازایش می‌گوید و آن‌ها هم که اغلب بی‌کس و کار بودند و 200 دلار برای‌شان پول زیادی به حساب می‌آمد، به خانه اپستین می‌رفتند ولی آنجا اتفاقات بسیار ناگواری را تجربه می‌کردند... عده‌ای از این دختران چون کار از کار گذشته بود، دوباره به این خانه رفتند و از آنجا به جزیره معروف منتقل شدند.
این مستند در چهار قسمت، زندگی اپستین و چگونگی فرار او از چنگ عدالت را در سال 2008 نشان می‌دهد و سرانجام وقتی زمان افشای سوءاستفاده‌های جنسی در پی موج «من هم» می‌رسد، اپستین به عنوان یک مهره سوخته، مانند تعداد دیگری از سوءاستفاده‌گران، به دادگاه کشیده می‌شود ولی کمی قبل از برگزاری دادگاه، در اتفاقی عجیب، خبر خودکشی و مرگ او در رسانه‌ها پر می‌شود.
وقتی اجازه افشاگری صادر می‌شود!
در مستند جفری اپستین، مخاطبین می‌بینند که اپستین معمولا قربانیان خود را در بین سه قشر دنبال می‌کرده. نوجوانان فقیر و بی‌خانمان، کسانی که قبلا مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته‌اند و آسیب‌پذیر بودند و دسته سوم دختران بلند‌پرواز که وعده‌های شغلی جذاب، باعث شده بود آن‌ها رفتار اپستین و دوستانش را تحمل کنند.
البته که بیشترین قربانیان جزو دو دسته اول بودند ولی در دسته سوم کسانی پیدا شدند که چون از قشر متوسط بودند، جرئت کردند، بعد از گرفتن منافع مالی و اعتباری از اپستین، از او شکایت کنند که در نهایت، این شکایت‌ها هم به جایی نرسید.
یکی از نکات قابل توجه این مستند در خاطرات روزنامه‌نگار مجله «ونتی فیر»، خانم «ویکی وارد» است که مدعی شد، زمانی که او مطلبی در مورد اپستین و بر پایه شکایت‌ها علیه او نوشت، چنان از طرف اپستین تهدید شد که باورش نمی‌شد. او ادعا کرد که اپستین او را که در آن زمان باردار بود، تهدید کرد که دکترش را پیدا می‌کند و با جادوی سیاه نوزادانش را نابود می‌کند!
این خبرنگار عنوان کرد که تهدیدات اپستین به خاطر انسان‌های بزرگی که پشت او بودند، کارگر افتاد و او نتوانست این مطلب را در سال 2003 چاپ کند.
جالب است که با این همه ادعای آزادی بیان در غرب، وقتی پای خط قرمزهای سرمایه‌داران و قدرتمندان وسط باشد، هیچ کس حتی خبرنگاران که باید صدای آزاد جامعه باشند هم در امان نیستند.
به خاطر همین هم کاملا مشخص است وقتی خبری در ابعاد حمله به یک سرمایه‌دار بزرگ چاپ می‌شود، حتما پشت این مثلا افشاگری، قدرت‌هایی هستند که اجازه این کار را به خبرنگاران مورد نظر داده‌اند، وگرنه که سرنوشت مقالات افشاگرانه در نهایت وقتی اجازه افشاگری داده نشده باشد، مانند خانم ویکی وارد می‌شود و مقاله اصلی‌شان یک گوشه خاک می‌خورد.
به خاطر تمام این دلایل، می‌توان گفت در مورد موج افشاگری‌های جنسی که به جنبش من هم پیوند خورد، یک برنامه‌ریزی از قبل شروع شده بود. به ادعای دو روزنامه‌‌نگار نیویورک تایمز، به‌ نام‌های «جودی کانتور» و «مگان توهی» که از آزار جنسی «هاروی واینستین» تهیه‌کننده افسانه‌ای ‌هالیوود، در سال 2017 در مقاله‌ای پرده‌برداری کردند، آن‌ها اول به سراغ ترامپ رفتند ولی وقتی ترامپ رئیس‌جمهور شد، مجبور شدند سوژه را از ترامپ به ‌هاروی واینستین تغییر بدهند و برنامه را پیش ببرند....
سیر مسیر افشاگری‌ها و بعد از آن عدم محکوم شدن متجاوزان، معلوم کرد که این موج مسموم و برنامه‌ریزی شده، به هیچ وجه قرار نبوده جلوی آزار‌ها را بگیرد و برعکس، این همه تبلیغات در جهت عادی‌سازی این جنایت‌های خاموش بوده است تا از این به بعد به صورت علنی اتفاق بیفتند.
ردپای یهودیان سرمایه‌دار
در مستند جفری اپستین، می‌بینیم که او به عنوان یک یهودی فرصت‌طلب، با استفاده از برقرار کردن رابطه عاطفی با دیگر یهودیان سرمایه‌دار مانند «لزلی وکسنر» میلیارد آمریکایی، پله پله خودش را بالا کشید و به ثروت رسید.
بعد از رسیدن به ثروت، اپستین تصمیم گرفت تا از راه برآورده کردن نیاز‌های نامشروع افراد معروف و ثروتمند، ثروت و نفوذش را بیشتر کند. 
او به همراه دیگر سرمایه‌داران یهودی مانند هاروی واینستین، شبکه‌ای به‌ راه انداخت که اکثر افراد معروف را به دنبال خود کشید. در لیست مهمانان جزیره معروف اپستین، نام‌های مورد توجه زیادی وجود دارد. 
جو بایدن، باراک و میشل اوباما، بیل و هیلاری کلینتون، لئوناردو دیکاپریو، بن افلک، استیون اسپیلبرگ، کوئنتین تارانتینو، تام هنکس، شاهزاده چارلز و اندرو پسران ملکه انگلیس، آنجلینا جولی، شارلیز ترون، مدونا، کیتی پری و... همگی بخش کوچکی از مهمانان این جزیره کذایی را تشکیل می‌دهند.
جالب است که وقتی برای اولین‌بار اپستین پایش به دادگاه برای شکایت‌ها باز می‌شود، هرچند که محکوم نمی‌شود ولی مسئله علنی می‌شود ولی باز هم بیشتر افراد معروف رابطه خود را با او ادامه می‌دهند و تنها در زمان رسوایی‌های سال 2017 بود که تمام این افراد مشهور از جمله ترامپ و کلینتون، عنوان می‌کنند که بیشتر از یک دهه و حتی بیشتر می‌شود که اپستین را ندیده‌اند و رابطه خاصی با او ندارند!
مدعیان حمایت از زنان و کودکان
در فهرست کذایی مهمانان جزیره اپستین، نام‌هایی وجود دارد که تا پیش از این ماجراها، به عنوان مدعیان حمایت از زنان و کودکان شناخته می‌شدند.
آنچه مسلم است این اشخاص برای نوشیدن قهوه و گرفتن آفتاب‌، به جزیره معروف به این مفاسد نرفته‌اند و تا به‌حال هم هیچ کدام، توضیحی در این باره نداده‌اند. 
در این بین بیشتر از نام مردان فهرست، نام زنان باعث بهت و تعجب است، چراکه این زنان، اکثرا به عنوان مدافعین حقوق زنان و کسانی شناخته می‌شوند که سرپرستی کودکانی از کشورهای فقیر را قبول کرده‌اند و ژست‌های انسان‌دوستانه زیادی برای مخاطبین‌شان گرفته‌اند... نام آنجلینا جولی که مدام در فضای مجازی و اینستاگرام، در مورد وضعیت زندگی و آزادی زنان و کودکان افغانستان و ایران و...، ابراز ناراحتی می‌کند هم در این لیست وجود دارد. 
با یک دید کلی می‌توان گفت که نام‌های معروف این فهرست، ثابت می‌کند که در غرب، از بازیگر و هنرمند گرفته تا سیاستمدار و حتی دانشمندان، درگیر چه فساد عظیمی هستند و این مسئله با نگاهی به تاریخ، به هیچ وجه جدید نیست بلکه در حال حاضر، در حال عادی شدن است.
با توجه به تاریخچه این‌گونه فسادها در غرب، باید گفت که مدت‌ها قبل از اینکه مسئله سوءاستفاده از نوجوانان در آمریکا سوژه شود، در اروپا این مسئله توسط اندیشمندان غربی، جا افتاده بود....
کتاب خاطرات «بیانکا لمبلین» با عنوان «رابطه ننگین» در مورد سوءاستفاده «سیمون دوبووار» که عنوان مادربزرگ فمینیست را یدک می‌کشد، به همراه «ژان پل سارتر» فیلسوف معروف است. ماجرا از این قرار بود که زمانی که سیمون دوبووار در دبیرستان‌ها تدریس می‌کرد، بیانکا را می‌بیند و از او سوءاستفاده جنسی می‌کند و سپس این دختر را به شریک خود ژان پل سارتر تقدیم می‌کند....
بعد از شکایت بیانکا، وضعیت به جایی می‌رسد که دیگر به سیمون دوبووار، اجازه تدریس در دبیرستان‌های دخترانه را نمی‌دهند و مجوز تدریسش در فرانسه باطل می‌شود. بیانکا در مورد سارتر هم عنوان می‌کند که به اعتراف خودش، دختران نوجوان زیادی قبل از بیانکا را شکار کرده است و از این کار به خودش افتخار می‌کند!
شنیدن این اتفاقات باعث می‌شود که دیدن نام دانشمند معلولی مانند «استیون ‌هاوکینز» در بین مسافرین به جزیره اپستین، عجیب نباشد چرا که بی‌قیدی و سوءاستفاده در زیربنای غرب و تمدنش، به همراه تمام افراد تاثیرگذارش، نهادینه شده است. 
شهادت علیه مهره‌های سوخته
در مستند جفری اپستین، مخاطبین می‌بینند که اپستین دو روز قبل از مرگش وصیت‌نامه‌ای تنظیم می‌کند تا در صورت مرگ، چیزی به شاکیان پرونده‌اش نرسد تا حتی بعد از مرگ هم به آن‌ها دهن‌کجی کند چرا که از نظر او، یک مشت دختر فقیر، ارزشی نداشتند که شخصی مانند او به خاطر رفتارهای این‌چنینی با آن‌ها حساب پس بدهد! مخصوصا اینکه بیشتر این قربانیان به شدت فقیر بودند و حتی جایی برای خوابیدن نداشتند و اپستین احساس می‌کرد بر گردن آن‌ها حق هم دارد!
یکی از مسائل مورد توجه در این مستند، در مورد شهادت قربانیان است.
جالب است که قربانیان بسیار هدفمند شهادت داده‌اند و جلوی دوربین، تنها نام اپستین، دوست دخترش،‌ هاروی واینستین و پرنس اندرو پسر ملکه انگلستان را می‌برند و هیچ کلمه‌ای در مورد دیگر مهمانان این جزیره از دهان آن‌ها خارج نمی‌شود....
اسامی نام برده شده هم که دیگر به نوعی گاو پیشانی سفید هستند و در تمام دنیا طبل رسوایی آن‌ها از چند سال پیش سقوط کرده است.
حال سؤال اینجاست، اینکه نتفلیکس مستندی می‌سازد که در آن قربانیان ماجرا را به خط می‌کند تا تعدادی از آن‌ها از مزایای فوق‌العاده همراهی کنار اپستین در کنار این تجاوزها بگویند و تعدادی دیگر از همین قربانیان را با لباس‌های نیمه برهنه و در حال قدم زدن کنار ساحل نشان می‌دهد و دوربین نتفلیکس هم روی پاها و بازوان برهنه آن‌ها ثابت می‌ماند، قابل توجه است و نشان از این مسئله دارد که این مستند هم قرار نیست به سوءاستفاده از این دختران اعتراض کند، بلکه چنین ساخته‌هایی در راستای عادی‌سازی این فساد بزرگ تولید شده‌اند.