کد خبر: ۲۸۱۲۷۸
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۱
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 - بخش چهاردهم

سومین جشنواره فیلم فجر باز هم جایزه به فیلم‌های بی‌ربط


سعید مستغاثی
آنچنان‌که به طور مفصل در بخش‌های آتی خواهد آمد در این سالها، مدیران سینمای ایران تصمیم به حضور گسترده در جشنواره‌های خارجی گرفتند. جشنواره‌هایی که تا آن زمان، کمتر فیلمی از سینما و به خصوص سینماگران پس از انقلاب ایران را پسندیده بودند. بنابراین به دلیل تمرکز مدیران سینمای ایران بر تولید فیلم‌هایی که مطابق با ذوق و سلیقه و ذائقه اربابان آن جشنواره‌ها باشد، برای سومین جشنواره فیلم فجر، تدارک چندانی دیده نشد.
در این دوره برخلاف دوره‌های قبل، از هیچ‌یک از فیلمسازان پیش از انقلاب اثری نبود و شاید از همین روی مدیران جشنواره تصمیم داشتند تا آن را به صورت کم‌رونق برگزار کنند که البته به دلیل تقارن با سال‌های دفاع مقدس و خصوصا عملیات متعدد رزمندگان اسلام‌(که تقریبا مقارن برگزاری سومین جشنواره فیلم فجر در جنوب کشور، تدارک عملیات بدر دیده می‌شد)، این موضوع تا حدودی قابل پیش‌بینی بود.
اما مهم‌ترین دلیل عدم استقبال مردمی از جشنواره سوم فیلم فجر، غلبه نمایش فیلم‌هایی بود که اساسا با جنگ و دفاع مقدس یعنی مهم‌ترین مسئله روز مردم و جامعه ایرانی نسبتی نداشتند و طبعا مردم دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های خود را در اغلب فیلم‌های این دوره جشنواره نمی‌دیدند.
طرفه آنکه اگرچه سعی مدیران سینمایی (بنا به اظهارات خودشان که در بخش مربوط به جشنواره‌های خارجی خواهد آمد) برای جلب رضایت اربابان جشنواره‌های خارجی متمرکز شده بود که اغلب موضوعات انقلاب و دفاع مقدس یا تاریخ معاصر ایران و به طور کلی سوژه‌هایی با هویت و فرهنگ ایرانی را نمی‌پسندیدند اما این مدیران به هر دری زدند، نتوانستند آن گونه که باید، سلیقه و توجه جشنواره‌های خارجی را جلب نمایند.
باب فیلم‌های ملودرام باز شد
در سومین جشنواره فیلم فجر نیز بخش مسابقه اصلی به طور کلی در اختیار فیلم‌های ایرانی و اکثرا ساخته فیلمسازان بعد از انقلاب بود و برای دومین دوره هیچ فیلم خارجی در هیچ بخشی از جشنواره حضور نداشت. تنها بخش جدید جشنواره مروری بر فیلم‌های ایرانی بود که در جشنواره‌های خارجی شرکت کرده بودند، یعنی همان مقصد و مقصود اصلی مدیران سینما و متولیان جشنواره فیلم فجر!
در بخش مسابقه اصلی جشنواره، فیلم‌های پایگاه جهنمی (اکبر صادقی)، پرچمدار (شهریار بحرانی)، پیشتازان فتح (اکبر حر)، دوله تو (رحیم رحیمی پور)، فرار (جمشید حیدری) و یاد (عباس شیخ بابایی) از فیلم‌های جنگی و دفاع مقدس این دوره به شمار آمدند، یعنی بازهم حدود یک‌چهارم تولیدات یک سال سینمای ایران!
تاتوره (کیومرث پوراحمد)، ریشه در خون (سیروس الوند)، سناتور (مهدی صباغ‌زاده)، سردار جنگل و میرزا کوچک‌خان (هر دو فیلم از امیر قویدل) و میلاد (ابوالفضل جلیلی) آثاری بودند که به فساد رژیم شاه و همچنین مبارزات انقلابی پرداختند. و فیلم‌های پیراک (کوپال مشکوه)، راه دوم (حمید رخشانی)، همه فرزندان من (زاون قوکاسیان)، کمال‌الملک (علی حاتمی)، گل‌های داوودی (رسول صدرعاملی)، مادر (فتحعلی اویسی)، مترسک (حسن محمدزاده)، مردی که زیاد می‌دانست (یدالله صمدی) فیلم‌های حادثه‌ای، ملودرام، کمدی و یا درباره کودکان بودند و حدود نیمی از فیلم‌های بخش مسابقه اصلی جشنواره را شامل می‌شدند، که تقریبا هیچ ربطی به انقلاب و جنگ و دفاع مقدس نداشتند.
از جوایز این بخش، هیچ جایزه‌ای نصیب فیلم‌های جنگی و دفاع مقدس و درباره انقلاب و حتی راجع به مفسده‌های رژیم شاه و مبارزات انقلابیون و مردم نشد و به طور کامل جوایز مابین فیلم‌های ملودرام (که گویا شاهکار تازه مدیران جشنواره بود) و کمدی تقسیم شد!
فیلم «گل‌های داوودی» بیشترین جوایز جشنواره را گرفت، فیلم طنز‌آمیز «مردی که زیاد می‌دانست» درباره سوءاستفاده محتکران و غارتگران بیت‌المال از شرایط جنگی کشور جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد و جایزه بهترین فیلم هم به فیلم «مترسک» رسید که درباره یک نامادری خوب بود و انتقاد به تفکر ضد نامادری!!
دفاع مقدس همچنان ادامه داشت، ولی در سینما...؟!
در حالی جوایز فوق به این دسته از فیلم‌های بی‌ربط و خنثی اعطا شد که در آن سوی ایران و در جنوب و پشت نیزارهای هورالعظیم، رزمندگان اسلام در حال تدارک یکی از سخت‌ترین عملیات دوران دفاع مقدس تحت عنوان «بدر» بودند. عملیاتی که در حوالی جزایر مجنون صورت گرفت و در آن شهدایی همچون شهید مهدی باکری آسمانی شدند. اما سینمای ایران و جشنواره فیلم فجر که قاعدتا می‌بایست بنا به عنوان و موضوع خود، بیش از هر موضوعی به همین رزمندگان و نبرد جانانه آنها و دلاوری‌هایشان و عملیات قهرمانانه‌شان، پرداخته و آن را مثل سینمای هر کشوری که در حال جنگ و دفاع است به نظر و دید افراد پشت جبهه برساند، اما همچنان ساز دیگری می‌نواخت.
شاید از همین روی مردمی که تمام‌قد در حال جنگ و دفاع و ایثار بودند و از یک‌سوی فرزندانشان را گروه گروه به میادین فداکاری و شهادت اعزام می‌کردند و از سوی دیگر همه مال و جانشان را نیز در طبق اخلاص گذارده بودند، تمایلی به دیدن چنین فیلم‌های بی‌خاصیت و بی‌ربط در آن روزگار دلیری و شهامت نداشتند و از همین روی سومین جشنواره فیلم فجر، یکی از کم‌مخاطب‌ترین دوره‌های جشنواره فیلم فجر شد.
بهانه برای بازکردن پای سینماگران قبلی
این موضوع بهانه به دست این مدیران داد تا به شدت تبلیغ کنند که عدم حضور فیلمسازان به اصطلاح قدیمی و قبل از انقلاب باعث این رکود و عدم استقبال شده تا بتوانند مجوز حضور آنها را در دوره بعدی جشنواره بگیرند. اما برگزاری بخشی تحت عنوان مرور فیلم‌های جشنواره‌ای سینمای ایران از سال 56 تا 62 در واقع از یک‌سو، چراغ سبز برای حضور قوی‌تر جشنواره‌ای بود و از سوی دیگر زمینه‌چینی برای کسب چنان مجوزی به نظر می‌رسید.
ارزیابی مدیران و مسئولین بنیاد سینمایی فارابی از جشنواره سوم فیلم فجر هم حکایت از همین کسب مجوز داشت. محمد بهشتی در ماهنامه فیلم شماره 23 به تاریخ فروردین 1364 نوشت:
«... این بخش (مرور فیلم‌های جشنواره‌ای) ظاهرا مجموعه‌ای از آثار شاخص و برگزیده سینمای ایران بین سال‌های 56 تا 62 است. مجموعه‌ای تا آن حد شاخص که جملگی به عنوان فیلم‌های برگزیده ایران روانه جشنواره‌های جهانی شده‌اند. اگر از این زاویه به کار بنگریم، باید اذعان کرد که سیمای سینمای ایران در این سال‌ها چندان تابناک نبوده است. مخصوصا این ضعف بیشتر متوجه فیلم‌های بلند حرفه‌ای است که به رغم جوایز معدود و پراکنده‌ای که کسب شده، اما نشان می‌دهند که در مجموع نتوانسته‌اند اعتباری برای سینمای ایران بعد از انقلاب کسب کنند...»