جــهاد و انواع آن
محمد پاشایی
بیشتر مردم وقتی واژه جهاد را میشنوند تنها جهاد نظامی به ذهنشان تبادر میکند؛ چرا که این نوع جهاد در طول تاریخ اجتماعی و سیاسی، بیشترین نقش را در صحنههای زندگی مردم و تحولات عظیم تاریخی ایفا کرده است؛ از این رو عبارت مجاهدان، تنها مجاهدان نظامی را به ذهن میآورد اما غیر از جهاد نظامی اقسام دیگری از جهاد وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
***
معنا و مفهوم واژه جهاد
واژه جهاد از واژه عربی جَهد به معنای مشقت و سختی بسیار(معجم مقاييساللّغه، ج1، ص486، «جَهد»)، کوشش، تلاش سخت و کامل است. البته به زمين سخت كه در آن گياه نرويد نیز جَهَاد میگویند که جمع آن جُهُد است. واژه جُهْد به معنای نيرو و توانايى نیز به کار میرود. لذا گفته میشود: بَذَلَ جُهْدَهُ: تمام نيروى خود را بهكار بُرد. یا گفته میشود: أَجْهَدَ الدابَّةَ: ستور را بيش از طاقتش بار كرد.
پس واژه جهاد به معنی نیرو و توان فوقالعادهای را در کاری سخت و مشقتبار هزینه کردن است. زمین سخت را نیز به خاطر آنکه غیر قابل نفوذ است جُهد میگویند تا سختکاری و مشقت آن را بیان کنند. جهد الحق به معنای آشکار شدن حق است که البته به سختی از درون باطل و شبهات آشکار میشود؛ و یا جهد المال به معنای هزینه بیهوده است؛ یعنی مشقت مالی و توان و نیروی خود را در جایی صرف کردن که هیچ سودی ندارد. به هر حال، به هر کوشش و تلاشی جهاد گفته نمیشود؛ بلکه کوششی تمام و کامل همراه با سختی و مشقت را جهاد میگویند.
در اصطلاح فقهی، جهاد تنها به جهاد با مال و جان در برابر متجاوزان و دشمنان و دفاع از سرزمین و مال و جان مسلمانان گفته میشود، اما در فرهنگ قرآنی جهاد اصطلاحی فراگیرتر است. صاحب جواهر، جهاد در مفهوم شرعی را که همان مفهوم برگرفته از قرآن است، به بذل جان، مال و توان در راه اعتلاى كلمه اسلام و اقامه شعائر ايمان تعریف و تفسیر کرده است.(جواهرالكلام، ج21، ص3)
از سنت معصومان(ع) بر میآید که مفهوم جهاد در اصطلاح قرآنی حتی فراتر از آن چیزی است که صاحب جواهر بیان کرده است؛ زیرا ایشان تنها به جهاد بیرونی اشاره کرده و هیچ اشارهای به جهاد درونی یا همان جهاد نفس ندارد؛ به سخن دیگر، جهاد در اصطلاح شرعی هر گونه تلاش مشقتآمیز برای ارتقای نفس و اعتلای کلمه اسلام و اقامه شعائر اسلامی است، به طوری که تزکیه و تهذیب نفس نیز به عنوان یک مصداق از مصادیق جهاد شرعی قرار میگیرد.
اقسام جهاد
براساس یک تقسیمبندی مبتنی بر آیات و روایات میتوان گفت که جهاد چند قسم است:
1. جهاد اصغر:
جهاد اصغر جهاد با دشمنان بیرونی است. این جهاد میتواند با مال و جان انجام گیرد. خداوند در آیاتی از قرآن از جهاد با مال و جان سخن گفته و آن را از مصادیق احسان، تقوا، رستگاری و خیر دانسته و برای آن اجر جزیل و عظیم قرار داده و مجاهدان را فائز و پیروزمند و دارای درجات در نزد خود معرفی کرده است.(نساء، آیه 95؛ توبه، آیات 20 و 41 و 44 و 81 و 82؛ حجرات، آیه 15؛ صف، آیه 11)
جهاد اصغر در یک تقسیمبندی، به 1. جهاد با مال؛ 2. جهاد با جان تقسیم میشود.
جهاد با جان که همان جهاد نظامی است، دو نوع است که عبارتند از:
الف) جهاد داخلی که علیه اهل بغی و منافقان انجام میگیرد. جهاد علیه بغی یعنی جهاد علیه مسلمانانی که از حق خارج شدهاند و دست به سلاح بردهاند. این جهاد تا زمانی ادامه مییابد که آنان دست از سلاح برداشته و تن به حکم حق دهند.(حجرات، آیه 9) تعبیر قرآن از آن نوع جهاد به جهاد طائفهای و جهاد علیه باغی است(همان). دیگر جهاد علیه منافقان است که قرآن در آیه 73 سوره توبه، 9 سوره تحریم و 88 و 89 و 90 سوره نساء به آن اشاره کرده و به عنوان جهاد واجب معرفی میکند.
ب) جهاد خارجی: همان جهاد علیه دشمنان خارجی از کافران و مشرکان است.(فتح، آیه 16؛ توبه، آیه 73 )
2. جهاد کبیر علمی
دومین جهاد همان جهاد کبیر علمی است که جهاد علیه جهل با استفاده از وحی قرآنی است و خداوند در قرآن از آن به همین نام یاد کرده است.(فرقان، آیه 53)
شاید یکی از مهمترین دشمنان درونی انسان جهل و جهالت باشد؛ بسیاری از گفتهها و رفتارهای نامناسب و غلط به خاطر جهل انسانی است. البته در قرآن از دو نوع جهل سخن گفته شده: 1. جهل در برابر علم؛ 2. جهل در برابر عقل. از جهل در برابر عقل گاه به سفاهت نیز یاد میشود و انسان غیر رشید کسی است که گرفتار جهل سفاهتی است.(بقره، آیه 67؛ انعام، آیه 35؛ اعراف، آیه 199؛ هود، آیه 46؛ یوسف، آیه 33؛ قصص، آیه 55؛ بقره، آیه 130)
به سخن دیگر، جهل انسانی یا در حوزه حکمت نظری است که نسبت به امری شناخت و علمی ندارد که میتواند با ابزارهای مناسب هر معلومی را از جهل به علم تبدیل کند یا جهل در حوزه حکمت عملی است؛ در مقام عمل، انسان بر اساس رشد رفتار نکرده و عملی باطل و نابهنجار در پیش گرفته است.
بر اساس روایاتی که در آغاز کتاب عقل و جهل اصول کافی نقل شده، آن که خطرناکتر است، جهل در برابر عقل است. در این روایات بیان شده که عقل و جهل جنود و لشکریانی دارند که در حوزه عمل در برابر هم قرار میگیرند. مثلا یکی از جنود جهل، تکبر است که در برابر تواضع از جنود عقل قرار میگیرد. در حقیقت آن که انسان را میسازد و بهشت و رضوان الهی را برای آدمی رقم میزند، همین عقل و جنود آن است که در رفتارهای نیک و خوب خود را نشان میدهد و آن که انسان را به دوزخ میکشاند همان جهل و جنود آن است.
انسانهایی که گرفتار جهل نقیض عقل هستند، انسانهای رشیدی نیستند و لذا مطالب را واژگونه دریافت و تحلیل و توصیه میکنند. آنان رفتارهای زشت و ناپسند و فاسد خود را رفتاری زیبا و پسندیده و اصلاحی میبینند بیآنکه درک درستی از حقیقت داشته باشند.(بقره، آیات 8 تا 12) زیرا فتیله عقل و چراغ فطرت خویش را پایین کشیده و دفن کردهاند. (شمس، آیات 7 تا 10) اینان وقتی با فتنه الهی و شبهات مواجه شوند به جای عمل و گرایش به محکمات دنبال شبهات و متشابهات میروند. (آل عمران، آیه 7)
3. جهاد اکبر
جهاد اکبر جهاد با هواهای نفسانی است. انسان همانطوری که با دو دشمن داخلی و خارجی مواجه است، با دو دشمن درونی نیز مواجه است که شامل: 1. وسوسههای شیطانی (بقره، آیات 168 و 208؛ انعام، آیه 142؛ اعراف، آیه 22؛ یوسف، آیه 5؛ سوره ناس)؛ 2. هواها و خواستههای نفسانی میباشد.(اعراف، آیه 176؛ کهف، آیه 28؛ طه، آیه 15؛ قصص، آیه 50؛ جاثیه، آیه 23 )
خداوند هواهای نفسانی را دشمنترین دشمنان انسان میداند؛ زیرا از درون بر کلیت وجودی او مسلط میشود و زمام امورش را به دست میگیرد به گونهای که اجازه نمیدهد که عقل و قلب به درستی عمل کنند.
در حقیقت جهاد اکبر جهاد علیه غرایز است. غرایز وقتی طغیان میکند اجازه نمیدهد تا شخص به درستی تصمیم بگیرد. این طغیان غرایز شامل غرایزی چون حب قدرت، ثروت، جنسی و مانند آن است. در این حالت نفس، تسویلگر میشود و غرایز را میآراید و بهتر از آن چیزی نشان میدهد که هست و به زشتی و بدی فرمان میدهد.(یوسف، آیات 18 و 53 و 83؛ طه، آیه 96)
امام علی(ع) میفرماید: إنَّ رسولَ الله ِ (صلى الله عليه و آله) بَعثَ سَرِيّةً، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِيَ علَيهِمُ الجِهادُ الأكْبَرُ. قيلَ: يا رسولَ الله ِ، و ما الجِهادُ الأكْبَرُ؟ قالَ: جِهادُ النَّفْس. و قالَ عليه السلام: أفْضَلُ الجِهادِ مَن جَاهَدَ نَفْسَهُ الّتي بينَ جَنْبَيهِ.(معاني الأخبار، ج 160، ص1)
پيامبر خدا سپاهى را به جنگ اعزام كرد. وقتى برگشتند فرمود: خوشامد مىگويم به مردمانى كه جهاد اصغر را گذراندند ولى جهاد اكبر همچنان برعهده آنان باقى مانده است.
عرض شد: اى رسول خدا! جهاد اكبر چيست؟ فرمود: جهاد با نفس.
همچنین آن حضرت در حدیث دیگری درباره این دشمن سرسخت انسان میفرماید: «اَعدى عَدُوِّکَ نَفسُکَ الَّتى بَینَ جَنبَیک؛ سرسختترین دشمنت نفس تو هست كه در میان دو پهلويت قرار دارد.»(عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسائی، ج 4، ص 118، ح187؛ عُدَّةُ الدَّاعِی، ابن فهد حلی، ص314؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 67، ص 36)
از این رو معصومان به ما فرمان داده و گفتهاند: «جاهدوا أهواءَكم كما تجاهدون أعداءَكم؛ همانطوری که با دشمنانتان جهاد میکنید با هواهای نفسانیتان هم جهاد کنید».(بحارالانوار، ج65، ص370)
جهاد با غرایز به معنای تعطیلی و از میان برداشتن آنها نیست، بلکه مهار و مدیریت آنهاست تا طغیان نکنند و از حدود و مرزهایشان تجاوز ننمایند و به مرزهای عقل و قلب و بلکه حتی غرایز دیگر نفوذ نکنند و آن را به اشغال خود در نیاورند.
این کار با ایجاد تعادل میان غرایز و ارضای در حد نیاز، شدنی است. یعنی همانطوری که با ازدواج میتوان غریزه جنسی را مدیریت و مهار کرد، میتوان غریزه تغذیه را با غذای حلال و طیب به دور از اسراف مدیریت کرد.(اعراف، آیه 31)
مجاهدان عرصه جهاد اکبر مهار خشم خود را به دست دارند و اهل عفو و احسان هستند.(آل عمران، آیه 134) و افزون بر احسان به اکرام نیز میپردازند.