kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۹۸۳۰
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۴
نگاهی به مستند سینمایی «قوی‌دل» به بهانه نمایش در هفدهمین جشنواره سینما حقیقت

روایت تکان‌دهنده اسناد محرمانه صدور ویروس ایدز به ایران

 
آرش فهیم
آنچه مستند «قوی‌دل» را متفاوت جلوه می‌دهد این است که حاصل یک کار پژوهشی تلخ و رنج‌آور در قالبی شیرین و پرجاذبه بسته‌بندی و عرضه شده است. برخی دچار این تصور هستند که وقتی از توصیف «سینمایی» درباره یک فیلم مستند استفاده می‌کنیم به این معنی است که صرفا مدت زمانی یک ساعت و نیمه یا دو ساعته داشته باشد! اما آنچه یک فیلم مستند را شایسته عنوان سینمایی می‌سازد، برخورداری از روایتی داستانی و دراماتیک است. این اتفاق در مستند «قوی‌دل» به شکل اعلی و فوق‌العاده رخ داده است. طوری که مخاطب فراموش می‌کند آنچه می‌بیند یک مستند است، چون حاصل دسترنج علی فراهانی صدر کارگردان، سعید الهی تهیه‌کننده و احمد قویدل راوی، هم از نظر تحقیقی و هم روایی، پر و پیمان و لبریز از دقایق و لحظات شگرف است. می‌توان تصریح کرد که «قوی‌دل» از نظر جاذبه داستانی، از اغلب فیلم‌های داستانی سال‌های اخیر سینمای ما، داستانگوتر است. طوری که در این مستند، هم قهرمان وجود دارد و هم ضدقهرمان، هم لحظات وحشت و هراس و هم موقعیت کمدی و هم تعلیق و غافلگیری و کاتارسیس یا پالایش نهائی.
قوی‌دل سراغ یک موضوع ملتهب و ترسناک رفته است. این فیلم به ماجرای ورود خون‌های آلوده به ویروس ایدز از فرانسه به ایران می‌پردازد. احمد قویدل راوی و شخصیت اول فیلم است که فرزند خودش در اثر خون آلوده به بیماری هموفیلی ابتلا می‌یابد و در مسیر بررسی این موضوع، به نماینده قربانیان خون‌های آلوده برای رسیدن به حقوقشان تبدیل می‌شود. فیلم به فراز و نشیب‌های او در این مبارزه نفسگیر و دهشتناک می‌پردازد. اما آنچه در این فیلم به آن اشاره نشده است، نقش یک شخصیت مرموز و مخوف به نام «لوران فابیوس» در انتقال خون‌های آلوده به ویروس HIV (ایدز) به ایران است. او، وزیر خارجه پیشین فرانسه است. فابیوس که در جنگ تحمیلی، از حامیان مالی و تسلیحاتی صدام حسین بود، بعد از جنگ نیز دست از جنگ با کشورمان برنداشت و از طریق‌های دیگری، تخاصم با ایرانیان را پی گرفت. یکی از کارهای او بلافاصله بعد از اتمام جنگ تحمیلی، انتقال خون‌های آلوده به ایدز به ایران بود که در نتیجه آن، هزاران نفر از هموطنانمان به این ویروس آلوده و زندگی خود را از دست دادند. مطابق اسنادی که روزنامه‌ها و نشریات فرانسوی منتشر کردند، فابیوس از آلودگی این خون‌ها اطلاع داشت و آن‌ها را به ایران صادر کرده بود! به رغم این رفتار ضدانسانی علیه ملت ایران اما فابیوس سال 94 مهمان دولت حسن روحانی شد و مورد استقبال گرم محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت ایران قرار گرفت!
اهمیت موضوع مستند «قوی‌دل» علاوه‌بر روایت ماجرای دردناک و ترسناک و افشای اسناد و تصاویر کمتر دیده شده درباره آن، عبرت‌گیری است. چون چنین اتفاقاتی دائم تکرار می‌شود. در واقع آنچه مستند «قوی‌دل» به آن پرداخته، بخشی از جریان استعمار پزشکی است. یعنی دولت‌ها و کانون‌های صاحب قدرت و سلطه جهانی، به روش‌هایی که ظاهرا خیرخواهانه و در جهت حمایت از بهداشت و درمان کشورهاست، به آن‌ها آسیب می‌زنند و وابستگی ایجاد می‌کنند. به همین دلیل هم همواره باید نسبت به دریافت حمایت‌های درمانی و بهداشتی از دولت‌های غربی، با حساسیت و بدبینی برخورد کرد. مثل رویکرد عاقلانه ایران در مواجهه با واکسن‌های کرونا که تولید چنین دولت‌هایی بود. مخالفت با ورود واکسن‌های ساخت آمریکا و برخی دولت‌های متخاصم با ایران در اصل نوعی ممانعت از تکرار ماجرای خون‌های آلوده وارده از فرانسه بود. جنگ بیولوژیک هم یکی از ابعاد این قضیه بود که می‌توانست در مستند «قوی‌دل» به آن بیشتر پرداخته شود. صدور خون‌های آلوده به ایدز توسط دولت فرانسه به ایران، نمونه یک تقابل بیولوژیک نیز محسوب می‌شود.
یکی از ابعاد درخشان مستند «قوی‌دل» توجه به نقش رسانه‌ها در مبارزه با مفاسد است. در بخش غافلگیرکننده فیلم، وقتی که گویی همه درها به روی شخصیت اصلی (احمد قویدل) بسته است، او چاره کار را یک رسانه می‌یابد؛ روزنامه کیهان، محور گشایش گره ماجرای فیلم است. به این ترتیب که قویدل، اسناد مربوطه را به کیهان می‌آورد و با حمایت صریح مدیرمسئول کیهان (حسین شریعتمداری) گزارشی درباره این فساد، تنظیم و در این روزنامه منتشر می‌شود. همین گزارش، عامل اصلی حل مسئله می‌گردد و از تضییع حقوق قربانیان این پرونده جلوگیری می‌شود. هر چند که خبرنگار کیهان به خاطر انتشار این گزارش مدتی بازداشت می‌شود و کیهان را دادگاهی می‌کنند و... اما در نهایت حق به حقدار می‌رسد.
مستند «قوی‌دل» نمونه یک مستند تحقیقی و مطالبه‌گرانه موفق و خوب است که هم در فرم و ابعاد هنری، اثری پخته و بالغ است و هم در محتوا، در مدار حقیقت‌جویی و عدالت‌طلبی گام بر‌می‌دارد. احمد قویدل، از یک راوی در این مستند فراتر رفته و به یک بازیگر تبدیل شده است. به نظر می‌رسد که آقای قویدل همان‌طور که در جریان پرونده خون‌های آلوده به تحصیل در رشته حقوق گرایش یافت و در جریان تعامل با رسانه‌ها به تحصیل در رشته ارتباطات همت گماشت، با مستند «قوی‌دل» استعداد خودش در بازیگری را هم نشان داده و می‌تواند در این زمینه هم ادامه فعالیت دهد. دستاورد دیگر مستند «قوی‌دل» معرفی «علی فراهانی صدر» به عنوان یک استعداد در کارگردانی و مستندسازی است.