ساز و کاری که باید تغییر کند
سرویس ورزشی-
چنانکه بارها نوشتهایم معتقدیم ورزش برای تحول و شتاب دادن به حرکت خود در مسیر پیشرفت- که البته در بعضی از جاها و رشتهها به جای حرکت، ولو حرکت لاکپشتی رکود و توقف حاکم است- در سطوح مدیریتی خود نیازمند تغییرات اساسی است. بدیهی است این سخن ما صرفا به معنای تغییر افراد و رفتن زید و آمدن عمرو نیست، بلکه نظر ما بیشتر متوجه تغییر افکار است.
متاسفانه در خیلی از جاهای ورزش، کسانی با افکار کوچک و دم دستی سکان امور را در دست دارند، کسانی که عمدتا چون ورزشی نبوده و در بطن و متن ورزش رشد نکرده و بالا نیامدهاند، نگاه واقعبینانه و شناخت دقیقی از
کم و کیف ورزش ایران نداشته و مثل هر ناآشنای دیگری، همه ورزش را در برد و باخت و نتیجه و کسب مدال و... میبینند و از دیگر ابعاد آن و کارکردهای متنوع ورزش اصلا اطلاع ندارند.
آنها اصلا متوجه نیستند که اگر هم میخواهیم ورزش مدالآور و افتخارآفرین باشد (که باید باشد) باید قبلا زمینههای فرهنگی و ذهنی و تربیتی و فرهنگی و اقتصادی آن را فراهم آوریم. هیج کشوری در ورزش موفق و پیشرفته نشده، مگر آنکه به این مسائل توجه داشته و از راهش وارد شده است. ما در ورزش خود کسانی را در بعضی از مسئولیتهای حساس نشاندهایم که اصل ورزش را نمیشناسند و با علم و اصول مدیریتی به کلی بیگانه و غریبهاند. چطور میشود انتظار داشت که اینها «راه بلد» باشند و ورزش را به گونهای مدیریت و رهبری کنند که موجب تحول و پیشرفت آن شود؟! اگر هم میبینیم که اوضاع و احوال ورزش- چه از حیث فنی و چه از نظر فرهنگی و اخلاقی- آنچنان نیست که انتظار میرود و باید باشد، حتما و بدون تردید یکی از دلایل اصلی و مهم آن همین است.
البته هیچ مدیر و صاحبمنصبی با قلدری و گردن کلفتی نمیآید بر صندلیهای ریاستی ورزش تکیه بزند. در واقع باید توجه داشت که خود این مدیران نامدیر و عوضی آمده، «معلول» هستند، نه «علت». «علت» کسانی هستند که به دلایل حتما غیر موجه، یا به طور مستقیم و علنی و یا با فراهم آوردن بسترها و هموار کردن راهها و ایجاد سازوکارهای غلط- مثل شوهای انتخاباتی بعضی از مجامع- برای ورود چنین نامدیرانی به حساسترین جایگاههای مدیریتی ورزش، چراغ سبز نشان میدهند. البته بعضی وقتها خود مدیران ارشد هم زیر بار سفارشها و توصیههایی میروند که از مقامات بالاتر به آنها دیکته میشود و...
خلاصه کلام اینکه با مکانیزم و سازوکارهای فعلی، همان قدر که راه بر افراد لایق و کاربلد و شایسته وعاشق بسته است، فضا برای ورود و تاخت و تاز و جولان دادن غریبهها و چسبیدهها و عاشقان ریاست و استفاده از مواهب، باز و مهیاست. همه عرض ما هم این است که برای ایجاد تحول و حرکت آفرینی در ورزش این سازوکار باید تغییر کند و کار ورزش به دست اهل آن بیفتد.