kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۸۵۰۱
تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۷
گزارش کیهان از رویکرد تأمل‌ برانگیز روزنامه‌های زنجیره‌ای

از سانسور مترو پرند تا تطهیر قاتل 3 میلیون انسان

تطهیر هنری کیسینجر، هیولای جنگ و خون‌ریزی توسط مدعیان اصلاحات از آنجا ناشی می‌شود که این طیف در نقش پادوی آمریکا در ایران کار می‌کند و طبعا با سیاست‌های خصمانه این رژیم خونخوار علیه ایران همسو است. افزون بر این، امروز، پمپاژ یاس و ناامیدی و سانسور رویدادهای امیدآفرین مأموریت کاسبان یأس و ترس است. سؤال اینجاست که تا کی قرار است مدعیان اصلاحات و امتداد داخلی دشمن با سوءاستفاده بیت‌المال و آزادی قلم و بیان، منافع آمریکا را در ایران تأمین کنند و به امنیت ملی و امنیت روانی جامعه ضربه بزنند؟
 
سرویس سیاسی ـ
 
دیروز، دو خط خبری در روزنامه‌های مدعی اصلاحات، بار دیگر همسویی این طیف با دشمن و مخالفت آنان با پیشرفت کشور را آشکار کرد. موضوع اول سانسور یا کم‌اهمیت جلوه دادن افتتاح خط متروی پرند و موضوع دوم ستایش نظریه‌پرداز خون‌آشامی، هنری کیسینجر به بهانه مُردن وی بود.
با موضوع اول شروع می‌کنیم؛ روزنامه دنیای اقتصاد دیروز با تیتر «آیا «مترو» کفایت می‌کند؟» و روزنامه آرمان ملی نیز با تیتر «پرندنشین‌ها متروسوار شدند» و زیرتیتر «قرعه افتتاح به نام دولت رئیسی افتاد» افتتاح طرحی را که مدعیان اصلاحات معطل رفع تحریم و سوءتدبیرهای عمدی گذاشته بودند، تحقیر کردند.
آرمان ملی همچنین نوشت: «این مترو از سالیان گذشته معطل مانده و قرعه زمان افتتاح آن به نام ابراهیم رئیسی افتاده.»
این ادعای واهی و غلط در حالی است که این طرح که با پیشرفت 30 درصدی تحویل دولت سیزدهم شده بود و با همت جهادی دولت مردمی تکمیل شد.
یادآور می‌شویم، رویدادهای امیدآفرین که مدعیان اصلاحات سانسور یا تحقیر کرده‌اند، کم نیستند؛ از جمله، افتتاح فاز 14 پالایشگاه پارس جنوبی، رفع مشکل آب شرب چندین شهر کشور، حضور باشکوه مردم در راهپیمایی‌های 22 بهمن، افتتاح راه‌آهن استراتژیک خاش- زاهدان، تولید موشک ‌هایپرسونیک، پرتاب ماهواره، بهره‌برداری از مرکز دیسپاچینگ (راهبری) برق شمال‌غرب کشور با کارویژه مدیریت انرژی سه استان و امکان تبادل برق همسایگان شمالی، عضویت ایران در‌ شانگهای و فراهم آوردن مقدمات عضویت ایران در سازمان بریکس، صادرات سوخت، اقدامات گسترده دولت انقلابی در خنثی‌‌سازی تحریم‌ها، رونق دیپلماسی اقتصادی با جهان فراغرب از کشورهای منطقه و همسایه گرفته تا چین و روسیه و آمریکای لاتین، گسترده واکسن و مهار کرونا، احیای کارخانه‌های تعطیل شده، افزایش تولید و اشتغال، کاهش رشد نقدینگی از 40 درصد به 27 درصد، کاهش تورم از 60‌ درصد به 40 درصد، افزایش رشد اقتصادی صفر درصدی به بالای 6 درصد، افزایش 60 درصدی خرید تضمینی گندم.
به موفقیت‌های فوق همچنین اضافه کنید؛ سفرهای استانی و مدیریت جهادی و میدانی برای حل مشکلات و خدمت به مردم، انعقاد قرارداد سوآپ گازی با ترکمنستان و آذربایجان، سفر وزیر خارجه به پکن و آغاز اجرای سند همکاری ۲۵ ساله میان ایران و چین، پیگیری همکاری بلندمدت با روسیه، رشد صادرات به همسایگان، افزایش صادرات نفت و رشد متوسط ماهانه صادرات غیرنفتی نسبت به میانگین هشت سال عملکرد دولت روحانی در پنج ماه نخست فعالیت دولت سیزدهم، افزایش صادرات نفت، حمایت از تولیدکنندگان داخلی و دستور محدود کردن واردات دارای مشابه داخلی، اجرای طرح جهش تولید مسکن، مبارزه با فساد و بستن گلوگاه‌های فساد، بازگرداندن دلارهای بلوکه شده، حل مشکل قطع پی‌در‌پی برق و...
اینها بخشی از موفقیت‌های به دست آمده با رویکرد راهگشا و پربرکت دولت مردمی است که از روند پیشرفت مستمر ایران اسلامی حکایت می‌کنند. این رویکرد با حرکت انقلابی و درون‌زا بر پایه توانمندی‌های ملی و دیپلماسی پویا و فراگیر دولت سیزدهم پیش می‌رود و بر رویه وادادگی، غرب‌زدگی و برجام‌زدگی افراطیون مدعی اصلاحات ـ اعتدال در دولت برجام نقطه پایان گذاشته است. افزون بر این، دولت انقلابی دروغ بزرگِ منوط بودن پیشبرد امور کشور به برجام و FATF را برملا کرده است.
تهیه مهمات جنگ روانی رسانه‌های معاند
توسط رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاح‌طلبی
برای یافتن علت کتمان یا کوچک شمردن این دستاوردها در رسانه‌های مدعی اصلاحات، لازم است که به همپوشانی خبری تحلیلی آنها با رسانه‌های معاند اشاره کنیم.
رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاح‌طلبی مهمات جنگ روانی رسانه‌های معاند را تهیه‌ می‌کنند. برخی از سوژه‌ها، مطالب و دست پخت‌های مسموم و آمیخته با دروغ آنها، مستقیما به این شبکه‌ها از جمله بی‌بی سی، سعودی اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا و... ارسال می‌شود، برخی دیگر، ابتدا در رسانه‌هایی همچون رسانه‌هایی مانند شرق، اعتماد، جمهوری اسلامی، سازندگی، هم‌میهن، دیده‌بان ایران، امتداد، انصاف نیوز و... منتشر و سپس در دیگر رسانه‌های وابسته به سیا، موساد و ‌ام‌آی 6 پژواک داده می‌شود. رسانه‌های معاند از سوژه‌ها و خوراک‌های خبری مدعیان اصلاحات استقبال و استفاده می‌کنند، لازم است بررسی شود که میان رسانه‌های معاند و افراطیون مدعی اصلاحات ارتباط مالی و ارتباط اطلاعاتی وجود دارد؟
حتی سال‌های گذشته اسنادی منتشر شد که نشان می‌داد برخی از خبرنگاران فعال در رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب با نام مستعار در رسانه‌های معاند فعالیت می‌کنند! برخی خبرنگاران رسانه‌های مدعی اصلاحات این رسانه‌ها را «دوره کارآموزی برای حضور در رسانه‌های ضدانقلاب در خارج از کشور» تلقی می‌کنند.
خبرنگاران فراری که سر از BBC، رادیو فردا
ایران اینترنشنال و... درآوردند
ده‌ها خبرنگار و مدیر نشریات زنجیره‌ای مدعی اصلاحات پس از فرار از کشور در خدمت رسانه‌های ضدانقلاب مانند VOA، BBC، رادیو فردا، ایران اینترنشنال و... درآمد‌ه‌اند. از جمله «علی‌اصغر رمضان‌پور» معاون فراری وزیر ارشاد در دولت خاتمی ‌و سردبیر روزنامه زنجیره‌ای آفتاب امروز که سردبیر وطن‌فروش تلویزیون انگلیسی ایران اینترنشنال است. او پس از فرار از کشور، به استخدام BBC درآمد و مدتی بعد به ایران اینترنشنال منتقل شد؛ مجتبی واحدی، مسعود بهنود، حسین باستانی، رجبعلی مزروعی، حنیف مزروعی، ابراهیم نبوی نیز این همین تیره‌اند که روزگاری در رسانه‌های مدعی اصلاحات پادوی دشمن بودند و اکنون از کشور‌گریخته و برده رسانه‌ای امپراتوری دروغ شده‌اند.
با این وجود، باید پرسید، چرا برخی ارگان‌ها به رسانه‌های همکار دشمن رپرتاژ آگهی داده و پول بیت‌المال را هدر می‌دهند؟
موساد از ایران‌اینترنشنال 
به ‌عنوان بازوی جنگ اطلاعاتی علیه ایران
استفاده می‌کند
باراک راوید، خبرنگار صهیونیست اذعان کرده بود: «موساد به‌ طور منظم از شبکه ایران اینترنشنال، به‌عنوان بازوی جنگ اطلاعاتی علیه ایران استفاده می‌کند.»
حال، وضعیت افراطیون مدعی اصلاحات و رسانه‌های آنان را در نظر بگیرید که در داخل کشور و با ارتزاق از بیت‌المال شبکه نیابتی دشمن در ایران را تشکیل داده و برای بنگاه‌های دروغ‌پراکنی مانند سعودی اینترنشنال، من‌وتو، بی‌بی سی، صدای آمریکا و رادیو فردا خوراک خبری تهیه می‌کنند.
این نکته را هم باید یادآور شد که یکی از خبرنگارانی که پیش از آن در رسانه‌های مدعی اصلاحات در داخل کشور فعال بوده و مدتی بود که به رسانه‌های معاند پیوسته بود، در یادداشتی در سایت ضدانقلاب «روزآنلاین» نوشته بود: «من در داخل ایران هم حقوق ریالی داشتم و هم حقوق دلاری، حقوق ریالی را از رسانه اصلاح‌طلب می‌گرفتم و حقوق دلاری را از فعالین جریان برانداز در خارج از کشور.»
تمجید شرق از رسانه‌های ضدایرانی
یا این مطلب که روزنامه شرق طی یک یادداشت رپرتاژی را برای رسانه‌های ضدایرانی منتشر کرده و نوشته بود: «اکنون در فضای خبری کشور، بخش فارسی بی‌بی‌سی، تلویزیون اینترنشنال، تلویزیون من‌وتو و صدای آمریکا، صاحب ‌نقش شدند. شبکه ایران اینترنشنال گوی سبقت را ربوده و با به‌کارگیری روزنامه‌نگاران و مجریان مهاجر، بر شکل‌گیری افکار عمومی در داخل تأثیر می‌گذارد.» این رپرتاژ بسیار به مذاق رسانه‌های معاند خوش آمد و کانال مربوط به تلویزیون ایران اینترنشنال این تعریف و تمجید از رسانه‌های معاند را بازنشر کرد.
حال باید گفت؛ سیاه‌نمایی و ناامیدسازی، روایت‌های جعلی، انتشار اخبار دروغ و تحریف‌شده و کتمان دستاوردها توسط رسانه‌های مدعی اصلاحات در راستای تکمیل جنگ روانی دشمن و پادویی نظام سلطه انجام می‌‎شود و نباید از سوی دستگاه‌های قضایی و امنیتی بی‌‎پاسخ بماند.
طیف افراطیون مدعی اصلاحات در دولت قبل معیشت و جان مردم را به بهانه برجام و FATF گروگان گرفتند. آنها 8 سال کشور را معطل برجام و بهانه‌جویی‌های غرب گذاشتند. شمار فوتی‌های کرونا تا روزی 709 نفر افزایش یافته بود و مسئولین و حامیان دولت روحانی، عدم الحاق به FATF و تحریم را علت عدم واردات واکسن جا می‌زدند. معیشت مردم را با برجام گروگان گرفتند و تباه کردند، جان و زندگی مردم را هم با واکسن و FATF.
روحانی به یک نمایش داخلی
برای ارائه در جشنواره‌‌های خارجی نیازمند بود!
شدت ناکارآمدی و سوءمدیریت مدعیان اصلاحات ـ اعتدال به حدی بود که شائبه عمدی بودن را به‌وجود می‌آورد تا جایی‌که نشانه‌هایی، این شائبه را به واقعیت تبدیل کرد. 
نمونه‌هایی از این نشانه‌ها و اعترافات را بخوانید؛
سایت خبر آنلاین وابسته به دو مدیر ارشد رسانه‌ای و مطبوعاتی دولت قبل 19 بهمن 1392؛ چند روز پس از ماجرای موهن توزیع سبد کالا در تحلیلی با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» نوشت: «توزیع سبد کالا با شیوه‌‌ای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش‌بینی باشد. او دقیقا همین اتفاق - ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا - را پیش‌بینی می‌کرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت[!] روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنواره‌‌های خارجی نیازمند بود. نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریم‌‌ها، تاثیر مستقیم داشته.» این دقیقا همان نتیجه‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشته، اینکه تحریم‌‌ها روی مردم تاثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته؛ اینکه اوضاع اقتصادی مردم نه تنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند. درست است که روش توزیع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزه‌‌ای که بازیگران آن شدند، می‌ارزید!»
روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب:
در ماجرای بنزین، روحانی قمار کرد، رهبری هم ایستاد
سردبیر نشریه حزب اتحاد ملت نیز نوشته بود: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین، آن‌گونه سخنرانی می‌‌‌کند؟ کدام رئیس‌‌جمهور اعلام کرده بود که فلان ‌قدر کسری بودجه داریم؟ روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یک سری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهم‌‌تر از اینها، اعلام کرد به توافقات پشت ‌پرده‌ پایبند است؛ همه اینها، یعنی می‌‌خواهد به هر قیمتی شده، دوباره مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانه‌‌زنی کنند که مذاکره انجام شود. می‌‌گویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، ‌جامعه به هم می‌‌‌ریزد و روحانی خندیده است. اینکه می‌‌گویند گران کردن بنزین، تصمیم غیرکارشناسی و اطلاع‌‌رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاع‌‌رسانی- در واقع اطلاع‌نرسانی- درست بوده، تا جامعه بیشتر عصبانی شود. روحانی قمار کرد تا ببیند نتیجه‌ چه می‌شود. اما به نظر من، مقام ‌رهبری هم پاسخ رئیس‌جمهور را دادند. ایشان، مسئولیت تصمیم گرانی بنزین را پذیرفتند... در ماجرای بنزین، روحانی قمار کرد و رهبری هم ایستاد.»
روح‌الله زم: کشور باید به نقطه جوش می‌‌رسید
و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌‌آمد کار به نقطه جوش نمی‌‌رسید
مدیر شبکه فاسد آمدنیوز (مورد حمایت سرویس‌های جاسوسی) هم سال 97 در گفت‌و‌گو با یکی از شبکه‌‌های ضدانقلاب می‌گوید: «ما در انتخابات تحلیل داشتیم. این جوری نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌‌طلبیم، یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. می‌‌خواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصل‌‌تر با هم صحبت بکنیم. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما بر اساس تحلیل امنیتی...(مجری: می‌‌شود این طور تعبیر کرد که شما خواستید روحانی بیاید، تضاد درونی حاکمیت و عدم تدبیر و مدیریت روحانی، سبب این بشود که مردم معترض شوند؟ تدبیر شما این بود؟) می‌‌شود این ‌جوری هم تعبیر کرد و یک سری سناریوها را کنارش گذاشت. با توجه به شرایط سیاسی داخلی و خارجی، ما به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر یک فردی مثل روحانی. ما شیفته و دلباخته کسی نبودیم. من همین الان هم از کاری که آمدنیوز در انتخابات 96 کرد، دفاع می‌کنم. چون ما با تحلیل این کار را کردیم. کشور باید به نقطه جوش می‌‌رسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌‌آمد، کار به نقطه جوش نمی‌‌رسید. آن وقت روند چهل سال ادامه پیدا می‌‌کرد.»
بی‌دلیل نبود که سران رژیم صهیونیستی در سال ۸۸ افراطیون مدعی اصلاحات را «سرمایه‌های اسرائیل در ایران» نامیدند. شیمون پرز نیز اعلام کرده بود اصلاح‌طلبان به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی می‌جنگند.
هنری کیسینجر؛ هیولای جنگ و خون‌ریزی
در تاریخ آمریکا
اینک وارد موضوع دوم این گزارش شویم؛ روزنامه زنجیره‌ای هم‌میهن دیروز به بهانه مُردن هنری کیسینجر، نظریه‌پرداز خون‌آشام و قاتل ۳ میلیون انسان تصویر بزرگ وی را در صفحه نخست خود چاپ کرد و بالای سرش نوشت: «پیر واقع‌گرا»
این روزنامه همچنین یادداشت‌های متعددی در تمجید از کیسینجر منتشر کرد و او را ستود.
اقدام فضاحت‌بار این روزنامه در حالی است که هنری کیسینجر هیولای جنگ و خون‌ریزی در تاریخ آمریکا است و بسیاری از آمریکایی‌ها خواستار دستگیری او به دلیل جنایات جنگی شدند. برنی سندرز حتی کیسینجر را به ایجاد «یکی از بدترین نسل‌کشی‌ها در تاریخ جهان» متهم کرده است.
کریستوفر هیچنز، روزنامه‌نگار تحقیقاتی، در سال ۲۰۰۱ کتابی منتشر کرد که می‌توانست مبنای یک کیفرخواست حقوقی قوی و غیرقابل ‌انکار علیه کیسینجر قرار بگیرد. این کتاب گواهی غیرقابل انکار است از اینکه چگونه جاه‌طلبی‌ها و بی‌رحمی کیسینجر به طور مستقیم به قتل‌های گسترده و کشتار بی‌رویه در هندوچین، بنگلادش، شیلی و تیمور شرقی منجر شد. جنگ ویتنام (از جمله درگیری‌ها در لائوس و کامبوج) تا حدی به دلیل اعتراضات عمومی گسترده در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله ایالات متحده، شاید بیشترین تبلیغات را در مطبوعات جهانی دریافت کرد. کیسینجر به‌خوبی می‌دانست که این یک جنگ غیرقابل پیروزی است، اما همچنان به آن ادامه داد و باعث مرگ‌های بسیاری شد که می‌توانستند از آن جلوگیری کنند. بعدها، او قبل از هر مصاحبه مطمئن می‌شد که درباره‌ کتاب هیچنز از او سؤال نکنند و همیشه از سؤالات در مورد جنگ ویتنام اجتناب می‌کرد.
در حالی‌که روزنامه انگلیسی تایمز با انتشار تصویری از نتانیاهو و کیسینجر، به جنایتکار بودن او اعتراف کرده، روزنامه هم‌میهن به تطهیر این جنایتکار جنگی اقدام کرده است!
به گزارش فارس، در سال ۲۰۰۲، وزیر خارجه سابق هنری کیسینجر و همسرش در یک مجلس به میزبانی باربارا والترز شرکت کردند. سایر شرکت‌کنندگان شامل هنری گرونوالد سردبیر تایم، توماس مورفی رئیس سابق ABC، و پیتر جنینگز، مجری وقتِ شبکه ABC «World News Tonight» بودند.
طبق روایت مجله‌ نیویورک، در موقعیتی در شامگاه، جنینگز خطاب به کیسینجر از او پرسید:» هنری، جنایتکار جنگی بودن چه احساسی دارد؟» کیسینجر پاسخی نداد.
به گزارش یورونیوز «رید برودی»، از وکلای مدافع حقوق بشر هم درباره هنری کیسینجر می‌گوید: «برای من جای هیچ شک و شبهه‌ای باقی نیست که سیاست او منجر به مرگ صدها هزار نفر شد و دموکراسی را در چند کشور نابود کرد.» این وکیل مدافع حقوق بشر از اینکه هنری کیسینجر هرگز مجبور به پاسخگویی بابت اقداماتش نشد ابراز تأسف می‌کند. «مونتاسیر مامون»، تاریخ‌نگار در دانشگاه داکا نیز معتقد است که هنری کیسینجر در سال ۱۹۷۱ «فعالانه از نسل‌کشی در بنگلادش» حمایت می‌کرد.
وی در بمباران کامبوج (500هزار کشته)، حمایت از حمله به تیمور شرقی (200هزار کشته)، سرنگونی دولت قانونی شیلی و حمایت از دیکتاتوری پینوشه، کشتار‌ها در بنگلادش(3میلیون کشته)، کشتار غیرنظامیان توسط دولت آرژانتین (30هزار کشته و 30هزار ناپدید)، بمباران لائوس (200هزار کشته)، جنگ ویتنام (2 تا 3میلیون کشته) نقش داشته است.
این جنایتکار بزرگ اما در روزنامه مدعیان اصلاحات می‌شود؛ «پیر واقع‌گرا» (!)
تطهیر هنری کیسینجر، هیولای جنگ و خون‌ریزی توسط مدعیان اصلاحات از آنجا ناشی می‌شود که این طیف در نقش پادوی آمریکا در ایران کار می‌کند و طبعا با سیاست‌های خصمانه این رژیم خونخوار علیه ایران همسو است.
یادآور می‌شود، غربی‌ها از «شبکه همکار غرب در ایران» نام می‌برند و چندی پیش ‌اندیشکده آمریکایی کاتو در گزارشی مفصل به دولت آمریکا تقویت این جریان در داخل ایران را شدیدا توصیه کرده بود.
مدعیان اصلاحات در فتنه 88 گرای تحریم‌های فلج‌کننده را به آمریکا دادند، در دولت روحانی نیز با توجیه خباثت‌های دشمن، ناچار نشان دادن ایران از توافق و درمانده جا زدن کشور از تحریم به آمریکا و اروپا جرأت تحریم‌‌ها و تهدیدهای بیشتر داده و تحریم‌ها را دو برابر کردند. در داخل نیز با سوءمدیریت عمدی، اثرگذاری تحریم‌ها را بیشتر و دقیق‌تر کردند. فرصت‌ها و زمینه‌های 8 ساله رونق و شکوفایی اقتصاد کشور را سوزاندند و بدترین کارنامه اقتصادی را برجای گذاشتند. حتی علاوه‌بر ضربه اساسی به صنعت هسته‌ای با برجام، در پی معامله بر سر عوامل قدرت ملی از جمله توان خیره‌کننده موشکی و نقش‌آفرینی منطقه‌ای ایران در قالب برجام‌های 2 و 3 بودند که ناکام ماندند.
فجایعی که مدعیان اصلاحات ـ اعتدال
به کشور تحمیل کردند
با همین رویه خیانت‌آلود بود که مدعیان اصلاحات ـ اعتدال کشور را معطل چند دولت خبیث و بدعهد مانند آمریکا و تروئیکای اروپایی گذاشتند و بدترین رکوردهای اقتصادی را به کشور تحمیل کردند.
 8 برابر کردن نقدینگی (انفجار نقدینگی)، هزینه بیش از 60 میلیارد دلار از ذخایر ارزی، 14 برابر کردن بدهی‌های دولت به بانک مرکزی، بر جای گذاشتن تعهدات مالی 535 هزار میلیارد تومانی و تورم 60 درصد، بدهی 1500 هزار میلیاردی، کسری 480 هزار میلیاردی، شکستن رکورد تورم در تاریخ چند ده‌ساله کشور، افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) از رقم کاهشی شده ۳۶۵ در سال ۹۲ به رقم ۴۰۹ در سال ۹۷، نابودی ۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن طلا از ذخایر استراتژیک، واگذاری پرفساد نیشکر هفت‌‌تپه، ماشین‌‌‌‌سازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی و پالایشگاه کرمانشاه، تعطیلی شمار زیادی واحدهای تولیدی، ناترازی سنگین در تامین گاز و برق و آب، منفی بودن خزانه، انتشار ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پول بی‌پشتوانه، معطل گذاشتن کشور و تعلیق توانمندی‌های ملی پای اعتماد به غرب و بهانه‌جویی‌های دشمن، خیانت به نظام اسلامی و تلاش برای براندازی و همکاری گسترده با دشمن در فتنه‌های 78، 88، 96، 98 و 1401، التهاب‌افکنی در اقتصاد و بازار با مطالب غیرواقعی و شایعه‌پردازی، شش پله پسرفت در رتبه‌بندی اقتصادی جهان، رکود تورمی بی‌سابقه، تحمیل تورم‌های 700 تا 100 درصدی در بسیاری از اقلام، تحمیل رکود و تورم به اقتصاد از جمله در بخش‌های پیشرانی مثل مسکن و خودرو و کشاورزی و...، وابسته‌تر کردن اقتصاد به درآمد نفتی، حذف سهمیه‌بندی بنزین و وارد کردن خسارت 144 هزار میلیارد تومانی به اقتصاد کشور، به تعطیلی کشاندن صد‌ها کارخانه، فراهم آوردن مقدمات فتنه‌هایی مانند ماجرای بنزین و بورس، اصرار بر تحمیل رکود به بخش مسکن به مدت حداقل پنج سال، کوتاهی در اصلاح نظام بانکی تورم‌‌‌ساز، فساد ده‌ها هزار میلیارد تومانی در واگذاری برخی شرکت‌‌ها و کارخانه‌‌ها، دپو شدن میلیون‌ها تن کالای اساسی در گمرکات و بنادر، حقوق‌های نجومی، کاهش شرکای تجاری ایران، کوتاهی در حمایت از تولید و صادرات، اتخاذ سیاست‌های ضد‌شفافیت و مسبب قاچاق (حذف کارت سوخت، ایران‌کد، شبنم و...)، کوتاهی در تأمین و اخذ مالیات از فعالیت‌های غیرمولد و اقشار پردرآمد و پرمصرف، دو برابر شدن تحریم، بر باد دادن فرصت‌های گشایش اقتصادی و... از جمله خیانت‌ها و فجایعی است که مدعیان اصلاحات ـ اعتدال به کشور تحمیل کردند.
امروز، پمپاژ یاس و ناامیدی و سانسور رویدادهای امیدآفرین مأموریت این کاسبان یأس و ترس است. سؤال اینجاست که تا کی قرار است مدعیان اصلاحات و امتداد داخلی دشمن با سوءاستفاده بیت‌المال و آزادی قلم و بیان، منافع آمریکا را در ایران تأمین کنند و به امنیت ملی و امنیت روانی جامعه ضربه بزنند؟
تأکید رهبر انقلاب
بر برخورد با برهم‌زنندگان امنیت روانی جامعه
رهبر معظم انقلاب تیرماه 1401 در دیدار رئیس ‌و مسئولان قوه قضائیه تاکید فرمودند: «یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیّت روانی داشته باشند. امنیّت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرف هراس‌افکننده‌ای در ذهن‌ها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامه‌ها بودند که این کارها را می‌کردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده. هر چند وقت یا چند روز یک‌بار، گاهی چند ساعت یک بار یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّصی یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر می‌کند، مردم را نگران می‌کند، ذهن مردم را خراب می‌کند. یک دروغی را مطرح می‌کند، شایع می‌کند، خب، این امنیّت روانی مردم از بین می‌رود. یکی از وظایف قوّه‌ قضائیّه برخورد با این مسئله است. البتّه اینجا هم من شنیدم بعضی گفتند که قانون نداریم؛ اوّلاً می‌شود از همین قوانین موجود استفاده کرد و حکم این را فهمید؛ اگر قانون هم ندارید، سریع قانون تهیّه کنید؛ اینها چیزهای مهمّی است.»
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای همچنین ششم تیرماه سال جاری در دیدار رئیس‌ و مسئولان قوه قضائیه تصریح کردند: «یکی از حقوق عامّه، امنیّت روانی جامعه است. اینکه یک عدّه‌ای آنجا بنشینند و با استفاده از فضای مجازی یا غیرمجازی مدام روی اعصاب مردم راه بروند و امنیّت ذهنی مردم را به هم بزنند، مردم را بترسانند و مانند اینها، خب این خلاف مقتضای احیای حقوق عامّه است و قوّه‌ قضائیّه باید وارد بشود. البتّه اطّلاع دارم که در بعضی اوقات و در بعضی از موارد دادستانی‌ها وارد شده‌اند و کارهایی هم انجام داده‌اند، لکن باید با برنامه‌ریزی و با انضباط این کار انجام بگیرد، این کار باید با قاعده انجام بگیرد؛ این جایش خالی است و بایستی مثلاً این کارها را انجام بدهد.»
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در فرازی از بیانیه گام دوم انقلاب نیز می‌فرمایند: «پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ قفل‌ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت. آنچه می‌گویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّت‌های عینی است. این‌جانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر می‌دارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّت‌ها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ همیشگی هزاران رسانه‌ صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت می‌کنند.»