نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
خلاصهای از منطق مدعیان اصلاحات: چون دولت رئیسی این سیاست را اجرائی کرده، پس غلط است!
سرویس سیاسی ـ
روزنامه زنجیرهای اعتماد که چند روزی است با شدت بیشتری سعی در بحرانآفرینی و القای ناکارآمدی در مدیریت کشور دارد در گزارشی با عنوان ماليات و سال سخت ايرانيها عنوان داشته است: «دولت تلاش كرده كمبود فروش نفت را از طريق افزايش شديد، ناگهاني و غيرمنطقي درآمدهاي مالياتي جبران كند. امري كه ضمن احتمال عدم تحقق، باز هم فشار بيشتري به مردم اعم از توليدكننده و مصرفكننده وارد ميكند....دولتها بهخصوص دولتهاي مدعي اصولگرايي، بهندرت از كشورهاي پيشرفته غربي الگوبرداري ميكنند، اما در مورد افزايش مالياتها عمدتا اين گروه از كشورها را مبناي تاييد افزايش مالياتها معرفي ميكنند....نكته ديگر در مورد افزايش ماليات، آن است كه مردم ماليات ميدهند تا در قبال آن هم سلايق اكثريت در تصميمگيريهاي خرد و كلان رعايت و هم خدمات به نحو مطلوب و كارا انجام شود. حال سؤال اين است كه آيا دولت نماينده اكثريت مردم است و بنابراين مطابق سليقه اكثريت عمل ميكند؟ و آيا با اين ساختار و سيستم ناكارآمد اداري و اجرايي و نظارتي ناشي از نظام انتخاب و انتصاب و گزينش كارگزاران و كاركنان حاكميتي خدمات خود را در بالاترين سطح بهرهوري انجام ميدهد؟»
به این چند کلمه و جملات قبل و بعدش در سطور بالا دقت کنید:
«كشورهاي پيشرفته غربي» همین کافی است تا سیاست و اقتصاد از منظر زنجیرهای را مشخص کرد. برای این افراد غرب همچون ربالنوعی است که هیچگاه نزول نمیکند. اگر قاطبه اقتصاددانان و علمای روابط بینالملل نیز بر افول غرب در اقتصاد و افول نظم لیبرال بینالمللی در روابط بینالملل صحه گذارند برای این افراد هیچگاه غرب نزول نمیکند. اگر قاطبه صاحبنظران غربی نیز معتقد باشند که آمریکای شمالی و اروپا از نظر زیرساختهای اقتصادی و تجاری دچار مشکلات شده، مدعیان اصلاحات هنوز هم حیرت نامهها برای غرب مینویسند.
از سوی دیگر برای زنجیرهایها احتمالا نوابغ دولت روحانی نماد پیگیری الگوی پیشرفته در اقتصاد هستند. نابغههایی که با الگوی پیشرفته خود کشور را در بالاترین نرخ نقدینگی، بالاترین نرخ رکود و تعطیلی واحدهای صنعتی، بالاترین حد تورم در تاریخ جمهوری اسلامی، بالاترین ناترازی در حوزه انرژی و بدهیهای سنگینی که به عهده دولت سیزدهم گذاشته شده بود تحویل رئیسی دادند. مثلا کنار گذاشتن طرح هوشمندانه سهمیهبندی سوخت، کنار گذاشتن طرحهای پالایشگاهی و روی آوردن به محمولههای بیمشتری وارداتی، کنار گذاشتن سیاست سوخت جایگزین برای خودروها الگوگیری روحانی و ژنرالهایش از ممالک پیشرفته بوده. از کرامات دولت مطبوع اصلاحطلبان فقط همین بس که با مالیات و بدون مالیات، با فروش نفت و بدون فروش نفت و... کمترین میزان فعالیتهای عمرانی را در هشت سال دولت روحانی شاهد بودیم. وضع نه چندان مطلوب کشور در حوزه زیرساختهای اقتصادی، عمرانی، حملونقل و... بیش از هر چیز بر عهده دولتی بود که هشت سال تمام مسائل کشور را به برجام گره زد و هنگامی کوه برجام موش زایید نیز دست از خمودگی و سیاستهای غلط اقتصادی خود برنداشت.
جدای از این، از بیانصافی و دروغپردازیهای مدعیان اصلاحات همین بس که در حال حاضر حتی رسانههای مطرح آمریکایی همچون رویترز و مقامات آمریکایی نیز صحبت از افزایش بسیار قابل توجه فروش نفت ایران صحبت به میان میآورند ولی زنجیرهایهای مدعی اصلاحطلبی بر اساس ذهنهای پیشرفته و تحلیلهای فضائیشان معتقدند ایران دچار كمبود فروش نفت است و در تحقق نسبی پیشبینی فروش نفت برای سال 1401 موفق نخواهد بود.
بارها گفتهایم که این مدعیان اصلاحطلبی عادت دارند که از هر موضوعی کرهای برای خود بگیرند مثلا در حرکتی محیرالعقول اصلاح سیاستهای مالیاتی را پیشپیش شکستهخورده دانسته و در عملی محیرالعقولتر آن را به شورای نگهبان مربوط میکنند. شاید هم اخذ مالیات مصرح در قانون باندهای اقتصادی فاسد آنها را به خطر میاندازد که به این شکل به آن حمله میکنند.