kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۷۹۲۲
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۷

اخبار ویژه

 
 
آمریکا نگران گزارش خبرنگاران از جنایات اسرائیل در غزه است
مقامات آمریکایی معتقدند هیچ توجیهی برای این که وضعیت فعلی جنگ غزه را پیروزی برای اسرائیل جا بزنند وجود ندارد اما آنها در عین حال نگران هستند که آتش‌بس فعلی موجبات دسترسی رسانه‌ها به داخل غزه و برانگیختن بیشتر افکار عمومی جهان علیه اسرائیل را فراهم کند.
این خبر را نشریه پولیتیکو منتشر کرده و از قول مقامات آمریکایی افزود: هیچ تصوری وجود ندارد که وقفه چند روزه به آتش‌بس طولانی‌تر تبدیل شود. در مورد پیامد‌های ناخواسته این توقف، نگرانی‌هایی در دولت آمریکا وجود داشت مبنی بر این که به خبرنگاران امکان دسترسی بیشتر‌ به غزه و نمایان‌تر کردن خرابی‌ها و برانگیختن بیشتر افکار عمومی را بدهد. آمریکا نگران است خبرنگاران کُشتار وحشتناک را از نزدیک ببینند و گزارش کنند.
سه مقام دولت آمریکا گفتند که هیچ چیزی برای دور پیروزی زدن وجود ندارد چرا که با وجود توافق فعلی، همچنان 200 اسیر در اختیار حماس خواهد ماند. همچنین 1200 نفر اسرائیلی توسط حماس کشته شده‌اند.
درخواست‌های فزاینده در حزب دموکرات برای آتش‌بس کامل و پایان دادن به حمایت از انتقام‌جویی اسرائیل، در کاخ سفید نادیده گرفته شد. بایدن و تیمش بارها گفتند تنها راه برای دستیابی به پیشرفت معنادار بشردوستانه، یک توافق درباره گروگان‌هاست. نتانیاهو، با فشار شدید خانواده‌های گروگان‌ها و ناآرامی داخلی مواجه بود. به نتیجه رسیدن توافق تنها با حمایت علنی از وی و فشارهای پشت‌پرده به او، ممکن بود.
دیوید ساترفیلد، نماینده ویژه واشنگتن در مسائل بشردوستانه در جنگ اسرائیل و غزه، در گفت‌و‌گو با المانیتور درباره آتش‌بس موقت گفت: «مسئله اثبات درستی استراتژی نیست. این کار درست و ضروری است».
ایوو دالدر، رئیس شورای امور جهانی شیکاگو که به مقامات ارشد دولت بایدن نزدیک است، گفت: هیچ نشانه‌ای درباره اینکه این وقفه، نظر اسرائیلی‌ها درباره اقدامات نظامی که به نظرشان لازم است انجام دهند را تغییر داده باشد، وجود ندارد. کاخ سفید همچنان در مورد استراتژی بلندمدت اسرائیل و اینکه مرحله بعدی جنگ ممکن چگونه باشد است، عمیقا و عمیقا نگران است و همین امر چند روز آینده را برای افزایش فشار بر نتانیاهو حیاتی می‌کند.
 
به رسمیت شناختن حماس کابوس بزرگ نتانیاهو است
بزرگ‌ترین کابوس نتانیاهو رسیدن به نقطه‌ای است که دریابد نه تنها قادر نابودی حماس نشده، بلکه عملاً وادار شده آن را با مذاکره، ولو غیرمستقیم، به رسمیت بشناسد.
وبسایت الجزیره در تحلیل آخرین وضعیت جنگ غزه و تن دادن اسرائیل به آتش‌بس نوشت: فرماندهان ارتش اسرائیل ممکن است عاشق حمله بیشتر به غزه باشند، اما محاسبات بخش پشتیبانی، نتیجه را به نفع دولت نمی‌بیند. گزارش‌های موثقی وجود دارد مبنی بر این‌که بمب‌های هوشمند نیروی هوائی اسرائیل رو به اتمام است. 
 بنا به ادعای صاحب‌نظران، نیروی هوائی ارتش اسرائیل با صرف بیش از 2500 کیت بمب هوشمند بر فراز غزه، فقط برای 10 روز دیگر موجودی دارد. رقم دقیقِ ذخایر نظامی همیشه رازی است سر به مُهر؛ اما شواهد گویای آنند که فرماندهان اسرائیلی زنگ خطر را به صدا درآورده‌اند و درخواست تجدید فوری مهمات را دارند. 
 طی دو هفتۀ گذشته، ترابری C-17 ایالات متحده، به طور منظم در فرودگاه بن گوریون در تل‌آویو و پایگاه هوائی نواتیم در صحرای نقب فرود آمده است.  بیشتر آنها از پایگاه رامشتاینِ آلمان پرواز می‌کنند، جایی که ایالات متحده انبارهای «ذخایر اضطراری» را دارد. مهمات سنگین‌تر، در حجم کمتر، بی‌فوت وقت از طریق دریا به اسرائیل ارسال می‌شود. قطعاً در میانشان موشک‌های راکت‌انداز توپخانه‌ای موسوم به هیمارس (HIMARS) و سیستمِ راکت‌انداز چندگانۀ ام۲۷۰ (MLRS)) که به ‌وفور در غزه به کار رفته، نیز یافت می‌شود.
پاسخ اسرائیل به حملات موشکیِ سنگین حماس و حملات حزب‌الله و حوثی‌ها، ذخایر اسرائیل را به حدی نگران‌کننده کاهش داده بود و تحویل اولیۀ موشک‌های تامیر نشان‌ از آمادگی ارتش ایالات متحده برای تأمین مجدد مهمات اسرائیل داشت. 
چند روز پیش، یکی از افسران اسرائیلی به صورت ناشناس به خبرنگارانی که درکنار نیروهای اسرائیلی بودند، اعتراف کرده: «ما نمی‌خواهیم به آنجا برویم. می‌دانیم که آن‌ها بمب‌های فرعیِ زیادی برای ما کاشته‌اند.» هفته‌نامۀ یهودیِ کرونیکل در لندن هم ده روز قبل تیتر زده: «دستور واضح است: هیچ‌کس اجازه ندارد داخل تونل بشود.»
نیروهای اسرائیلی باید اثربخشیِ آموزش‌های پیچیده و تخصصی خود را در شبیه‌سازی‌های شهر غزه بررسی کنند. برخی مفروضات شبیه‌سازی مبتنی بر تهاجم سال‌های 2009 و 2014 به غزه در سال 2023 قابل اجرا نیستند. همچنین باید بررسی شود چرا بسیاری از ‌تانک‌های مرکاوا که تقریباً شکست ناپذیرند، از پا درآمده‌اند. گزارش‌های موثق نشان می‌دهند که حدود 30 فروند ‌تانک تخریب شده‌ و یا در اثر استفادۀ مداوم آسیب دیده‌اند. 
هرچند ارتش از سه یا پنج روز وقفه استقبال می‌کند، اما احتمالاً آن را  نمی‌پذیرد. سیاستمداران به وضوح، این وقفه را علامت باخت خود قلمداد می‌کنند. نتانیاهو و شاهین‌هایش سرسختانه با هرگونه توقف در خلال جنگ مخالفت کرده‌اند؛ بنابراین اگر اکنون پیشنهاد وقفه را بپذیرند، صرف‌نظر از این‌که نمی‌دانند چگونه کرنش در برابر فشارهای بین‌المللی را توجیه کنند، تصور می‌کنند که مردم آن را نقطه ضعف قلمداد خواهند کرد.
اگر دورۀ توافق‌شده بدون جنگ طی شود، که همیشه خطر بزرگی محسوب می‌شود، سیاستمداران اسرائیلی در پایان راه با فشار جدیدی مواجه خواهند شد. ممکن است جهان بپرسد، «اگر موفقیت‌آمیز است، چرا این وقفه را تمدید نمی‌کنید؟»  بزرگ‌ترین کابوس نتانیاهو رسیدن به نقطه‌ای است که دریابد نه تنها قادر به نابودی حماس نشده، بلکه عملاً وادار شده آن را با مذاکره -ولو غیرمستقیم- به رسمیت بشناسد.
 
اندیشکده کوئینسی: جنگ غزه افتضاحی است که آمریکا بالا آورد
اندیشکده آمریکایی کوئینسی در تحلیلی درباره درس‌های جنگ غزه تاکید کرد: هرچه ایالات متحده آمریکا بیشتر در امور خاورمیانه دخالت کند، کمتر می‌تواند گَندهایی را مدیریت کند که خودش در ایجاد آنها نقش داشته است.
آناتول لیوِن‌، مدیر برنامه یورواشیا در «مؤسسه کوئینسی» می‌نویسد: فاجعه جاری در اسرائیل و غزه دوباره حقیقتی را نشان داد. دولت‌ها، طرح‌های دقیقی را برای اداره امور خارجی و امنیتی خود می‌چینند و ناگاه درمی‌یابند که برای واکنش به رخدادهای پیش‌بینی نشده به چالش افتاده‌اند.
با این حال، رخدادهایی همچون حمله حماس به اسرائیل یا تهاجم روسیه به اوکراین، از ناکجا بیرون نیامدند. آنها محصول تصمیمات بشری هستند و اگر نتوان جزئیاتِ خودِ این تصمیم‌ها را پیش‌بینی کرد، می‌توان شرایطی را مطالعه کرد که آنها را تولید کرده است. برای همین است که ما لشکری از تحلیلگران اطلاعاتی، مقام‌های بخش خدمات خارجی و «کارشناسان» را داریم.
بنابراین نخستین درسِ دهشت کنونی برای سیاستگذاران غربی این است که همیشه به یاد داشته باشید دشمن شما هم یک رای دارد و رفتار خود آمریکاست که کنش‌های دشمن را شکل می‌دهد. دومین درس این است که بخش‌های خاصی از جهان در قیاس با بقیه، استعداد بیشتری در تولید فاجعه دارند. سوم هم اینکه هرچه آمریکا در نقاط بیشتری از جهان دخالت داشته باشد، بیشتر در معرض این رخدادها قرار خواهد گرفت. درس آخر هم اینکه حریفان (آمریکا) در یک بخش جهان، ناگزیر تلاش خواهند کرد تا از دشواری‌های آمریکا در دیگر بخش‌ها، بهره‌برداری کنند. 
به عبارت دیگر، برتری‌جویی آمریکا در چهارگوشه جهان، تضمینی است به اینکه آمریکا دیر یا زود، خود را با بحران‌هایی همزمان، چشم در چشم خواهد دید.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه تحلیل اندیشکده کوئینسی خاطرنشان شده است: دولت بایدن از زمان رسیدن به قدرت، دوبار تلاش کرده با نادیده گرفتن بحران‌های پیچیده و خطرناک بین‌المللی از آنها عبور کند و به امور دیگرش بپردازد. به قول یک مقام اروپایی، «آنها فکر می‌کردند که قوطی‌های خالی را به کناری شوت می‌کنند اما فهمیدند که آنها نارنجک بوده‌اند.»
در بهار 2021، مقام‌های آمریکایی به‌طور خصوصی اعلام می‌کردند که توافق مینسک برای حل منازعه شرق اوکراین (تضمین خودمختاری دونباس در داخل اوکراین) مرده است. با این حال، آنها هیچ ایده‌ای نداشتند که چه چیزی را جایگزین آن کنند الا اینکه اوکراین را مسلح سازند و بر حمایت از اوکراین و عضویتش در ناتو در آینده نامشخصی تاکید کنند.
امید دولت آمریکا به این بود که مسئله روسیه و اوکراین را می‌توان بایگانی کرد و بر رویارویی با یک حریف نیرومندتر یعنی چین متمرکز شد. هنگامی که مسکو روشن ساخت که با این وضعیت کنار نمی‌آید، دولت آمریکا هیچ طرح و برنامه‌ای نداشت، چه برای تعهد تمام‌عیار به اوکراین و چه برای یک سازش دیپلماتیک با روسیه.
در خاورمیانه، احیای توافق هسته‌ای با ایران، به‌خاطر مطالبات آمریکا، که قاعدتا روشن بود مورد پذیرش تهران نیست، متوقف شد با این باور که تهران در موقعیتی نیست که بتواند صدمه‌ای جدی به آمریکا یا اسرائیل بزند. منازعه اسرائیلی فلسطینی هم از پایه نادیده گرفته شد، حتی در حالی که سیاست شهرک‌سازی اسرائیل، روزبه‌روز امکان یک «راه‌حل دو کشوری» را که آمریکا رسما به آن پایبند است، نابود می‌کرد.
به جای آن، دولت جو بایدن، همان مسیر دولت دونالد ترامپ، را ادامه داد تا این هر دو مسئله را با پیشبرد یک اتحاد عملی میان اسرائیل و عربستان سعودی دور بزند؛ هم ایران را محدود کند و هم فلسطینی‌ها را کاملا منزوی و بی‌پناه سازد.
اما البته حماس قادر بود سیر این طراحی آمریکا را به خوبی ببیند و نتیجه‌اش، یک منازعه فاجعه‌بار تازه است که در کنار دیگر مسائل، هرگونه امید به عادی‌سازی سعودی- اسرائیلی را از میان ببرد و احتمالا بتواند کشورهای مشتری آمریکا در خاورمیانه را هم بی‌ثبات کند.
آمریکا با برتری‌جویی در همه نقاط جهان، این اطمینان را به وجود می‌آورد که با تهدیدها و بحران‌هایی در همه بخش‌های جهان روبه‌رو خواهد شد و حتی اگر اصولا بتواند منابع لازم برای واکنش به آنها را گرد آورد، بسیار بعید است که مردم آمریکا اراده لازم برای فداکاری بی‌حدوحصر اقتصادی را داشته باشند.
 
آخر خط روحانی به روایت خبرآنلاین و سردبیر هم‌میهن
روزنامه هم‌میهن، در حالی سخنان مغالطه‌آمیز و طلبکارانه حسن روحانی را تیتر یک خود کرد که سردبیر این روزنامه قبلا تاکید کرده بود روحانی برای مذاکره به هر قیمت با آمریکا، قیمت بنزین را سه برابر کرده بود تا مردم را عصبانی کند و به نظام فشار بیاورد.
روزنامه هم‌میهن پنج‌شنبه گذشته، تیتر اول خود را به سخنان روحانی اختصاص داد و ذیل تیتر «هنوز آخر خط نیستیم»، نوشت: «حسن روحانی، رئیس‌جمهوری پیشین که اخیراً کاندیداتوری خود را برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری اعلام کرده، در جدیدترین سخنرانی‌اش درباره دلایل این تصمیم گفت: «من بر مبنای تکلیف و وظیفه در انتخابات ثبت‌نام کردم. شخصاً معتقدم نباید انقلاب و نظام را رها کنیم. هیچ راهی هم جز صندوق رای نداریم. من به‌عنوان کسی که از پشت‌پرده‌ها خبر دارم، می‌دانم با خیابان مشکل ما حل نمی‌شود. قهر و خانه‌نشینی هم مسئله را حل نمی‌کند. تنها راه این است که به صحنه بیاییم و مشارکت کنیم؛ گرچه این راه بسیار ناهموار و سخت و پیچیده است ولی با سختی راه، وظیفه ما ساقط نمی‌شود. رئیس‌ دولت‌های یازدهم و دوازدهم با تاکید بر اینکه «می‌دانم به حرکت درآوردن جامعه از سال ۹۲ سخت‌تر است»، اظهار داشت: «در سال ۹۲ هم ابتدا فضای انتخابات خیلی سرد بود. یعنی آنچه در ۹۸ و ۱۴۰۰ عمل کردند، بنا بود ابتدا در ۹۲ انجام دهند که موفق نشدند. ردصلاحیت آقای ‌هاشمی هم در آن سال یأس را بیشتر کرد. عده زیادی می‌گفتند فایده ندارد و نمی‌شود کاری کرد. به‌هرحال، ۹۲ عده‌ای به صحنه آمدند و تلاش کردند، مردم هم به صحنه آمدند و انتخابات پرشوری برگزار شد. سال ۹۶ هم که بسیار پرشور و رقابتی بود؛ تا رسیدیم به سال ۹۸ و ۱۴۰۰ که دیدیم کاری کردند که شرکت‌کننده بسیار کم شد. ظاهراً بعد از ۹۸ فکر کردند که آب از سرشان گذشته و مهم نیست شرکت‌کننده کم باشد یا زیاد. کار خودشان را شدیدتر در ۱۴۰۰ انجام دادند. هدف آن‌ها این است که اصلاح‌طلبان و اعتدالیون قهر کنند و همه کنار بروند و انتخابات را حتی با شرکت ۳۰‌ درصد هم که شده برگزار کنند. تحلیل طیف اقلیت این بود که من در انتخابات شرکت نمی‌کنم. عدم ثبت‌نام هم یا به تسلیم شدن و ناامیدی تفسیر می‌شد یا به قهر با نظام و آینده کشور، که هیچ کدام شایسته نبود. با این حال، آن طیف اقلیت دچار تعجب شد که من ثبت‌نام کردم.»
اهمیت دادن هم‌میهن به فرافکنی و فرار به جلو آقای روحانی در حالی است که وی پس از بی‌صداقتی و دهن‌کجی به مردم در موارد متعدد مدیریتی، به آخر خط رسید و سقوط محبوبیت رئیس دولت به زیر شش درصد در تمام نظرسنجی‌های دولتی را به عنوان یک رکورد به نام خود ثبت کرد. سردبیر فعلی نشریه هم‌میهن، در‌باره نگاه و رفتار روحانی با مردم، ۱۶ آذر ۱۳۹۸ به سایت انصاف‌نیوز گفته بود: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین آنگونه سخنرانی می‌‌‌کند؟ کدام رئیس‌جمهور اعلام کرده بود که فلان ‌قدر کسری بودجه داریم؟ آقای روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یک‌سری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهم‌‌تر از همه اینها اعلام کرد به توافقات پشت‌پرده هم‌ پایبند است؛ همه اینها، یعنی روحانی می‌‌خواهد به هر قیمتی شده، دوباره با آمریکا مذاکره کند. این‌جا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانه‌زنی کنند که مذاکره انجام شود. می‌‌گویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، ‌جامعه به‌هم می‌ریزد و روحانی خندیده است. اینکه می‌‌گویند گران کردن بنزین تصمیم غیرکارشناسی و اطلاع‌رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاع‌‌رسانی- در واقع اطلاع‌‌نرسانی- درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود!»
به عنوان نمونه مشابه درباره روایت حامیان سابق روحانی از توهین و تحقیر‌های وی نسبت به مردم، جا دارد یادداشت خبرگزاری خبر آنلاین (وابسته به مدیران ارشد دولت قبل) در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ و با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» را بازخوانی کنیم که اعتراف کرد: «توزیع سبد کالا با شیوه‌‌ای که انجام شد، نه اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش‌بینی باشد. او دقیقا همین ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا را پیش‌بینی می‌‌کرد و اصلا را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت. نگاه کنیم به اظهارات شرمن که گفته؛ «شما در اخبار دیدید ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریم‌‌ها، تاثیر مستقیم داشته.» این دقیقا همان نتیجه‌‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشته... اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزه‌‌ای که بازیگران آن [مردم] شدند، می‌‌ارزید!»