kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۷۵۹۷
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۴۰۲ - ۲۱:۴۷

اخبار ویژه

 

شواهد پیروزی مقاومت در روز چهل‌وچهارم جنگ غزه
دیروز به عنوان روز چهل‌وچهارمین روز جنگ در غزه، روزی منحصربه‌فرد بود.
رژیم صهیونیستی ظرف یک ماه گذشته سعی کرد ضمن ارتکاب جنایات بی‌سابقه علیه مردم غزه، صدای مظلومیت آنان را خفه کند و ضمنا جنگ را با کمک آمریکا، به این منطقه محاصره‌شده محدود سازد.
اما برخلاف میل آمریکا و اسرائیل، چنان‌که اخبار و تحلیل‌های دیروز نشان داد، روند تحولات سمت‌وسوی دیگری یافته است:
- مقاومت یمن، نیروهای دریایی یمن کشتی «گلکسی لیدر» متعلق به شرکت صهیونیستی را در دریای سرخ توقیف کردند. این ضرب شست در حالی است که آمریکا پیش از این ادعا می‌کرد از طریق ناوگان مستقرش در منطقه، مانع تعرض مقاومت یمن به بنادر و کشتی‌های اسرائیل می‌شود.
- علی القحوم عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن: به عملیات فرامرزی برای حمایت از غزه ادامه می‌دهیم.
- محمد البخیتی عضو برجسته جنبش انصار‌الله یمن: یا جنایات جنگی در غزه را متوقف کنید و یا منتظر گسترش دامنه جنگ باشید. ما اجازه نخواهیم داد که برادران و خواهران ما را در غزه نابود کنید!
- برگزاری تظاهرات گسترده به حمایت از ملت فلسطین در کشورهای مختلف از جمله مراکش، یمن، پاکستان، اندونزی، آمریکا، فرانسه، آلمان، دانمارک، سوئد، هلند، ترکیه، استرالیا و... (صهیونیست‌ها می‌گویند 95 درصد تظارات‌های برگزارشده در دنیا، علیه اسرائیل و در دفاع از فلسطین است)
- تشدید حملات حزب‌الله به پایگاه‌های گوناگون رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی. حزب‌الله دیروز 15 پایگاه اسرائیل را هدف قرار داد.
- خبرنگار کانال 12 عبری:‌ تانک‌هایمان در غزه می‌سوزند، سربازان‌مان در شمال کشته می‌شوند و کشتی‌هایمان در یمن اسیر می‌شوند.
- همزمان با افزایش تلفات ارتش اسرائیل در جبهه غزه، روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت: نبردهای جبالیا بسیار سخت‌تر و دشوارتر از نبردهای قبلی است و مبارزان قسام عقب نمی‌کشند.
- مقاومت اسلامی عراق، برخی پایگاه آمریکایی از جمله حریر در شمال عراق را با هدف حملات پهپادی قرار داد.
- دیلی‌تلگراف: ارتش اسرائیل هیچ‌چیز در بیمارستان الشفا پیدا نکرد.
- ارتش اسرائیل اعلام کرد سه افسر و سرباز دیگر در درگیری‌های در نوار غزه کشته شدند و شمار کشته‌شدگان دیروز ارتش به ۵ نفر افزایش یافت.
- گردان‌های قسام اعلام کرد که مبارزان این گردان‌ها 6 نظامی صهیونیست را در منطقه جحرالدیک از فاصله صفر با راکت‌های ضدنفر و تیربار هدف قرار داده و همه را از پا درآورده است.
- رادیو فردا: تلفات نظامی اسرائیل در نوار غزه افزایش یافته است. به گفته کارشناسان نظامی در رسانه‌های اسرائیل، افزایش کشته‌ها ناشی از درگیری‌های سنگین تن به تن در محله‌هایی از شمال باریکه غزه مانند زیتون و جبالیا است. شمار نظامیان کشته‌شده اسرائیل به 383 نفر رسیده است.
- منوشه امیر، سردبیر رادیو اسرائیل: تا امروز می‌توان گفت که پیروز میدان جنگ غزه، حماس است. ادعاهای اسرائیل از سه سال قبل در مورد بیمارستان شفا، مبنی بر این که پایگاه فرماندهی است- درست از آب درنیامد و در داخل اسرائیل هم کسانی می‌گویند ما اشتباه کردیم. ارتش اسرائیل تاکنون به اهدافش نرسیده و ادعاهایی هم که کرده، هیچ‌کدام درست نبوده است».

فارین‌پالیسی: کاری که حماس با اسرائیل کرد ممکن است سر آمریکا هم بیاید
نشریه تخصصی سیاست خارجی معتقد است آمریکا در حالی که در سه جبهه و در وضعیتی مخمصه‌بار درگیر است، تنها یک قدم با جنگ جهانی فاصله دارد.
فارین‌پالیسی در تحلیل خود می‌نویسد: آمریکا ممکن است در جنگ جهانی قریب‌الوقوع، متحمل شکست شود. منازعات جدی موجود، به توجه ایالات متحده در دو منطقه از سه منطقه مهم جهان نیاز دارد. اگر چین تصمیم به حمله به تایوان بگیرد، وضعیت می‌تواند به سرعت به یک جنگ جهانی در سه جبهه تبدیل شود و آمریکا را درگیر می‌کند.
تعبیر «مخمصه» درباره وضعیت میان آمریکا و چین شاید مخاطبان را نگران کند. آمریکا برای مدت طولانی قدرتمندترین کشور دنیا بوده؛ در جنگ جهانی پیروز شد، شوروی را شکست داد و دارای قوی‌ترین ارتش است. همچنان که روسیه برای جنگ طولانی در اوکراین آماده می‌شود و جبهه جدیدی در منطقه شام (جنگ غزه) باز می‌شود، وسوسه چین برای حمله به تایوان نیز رو به افزایش است. چین، آمریکا را امتحان می‌کند و خوب می‌داند که آمریکا برای مقابله با سومین بحران، به دردسر خواهد افتاد. اگر جنگ رخ دهد، آمریکا متوجه خواهد شد که عوامل بسیار مهمی به زیان او عمل خواهند کرد.
همان‌گونه که دو سند راهبردی سیاست‌های دفاعی به روشنی نشان می‌دهد، ارتش ما برای جنگ همزمان علیه دو رقیب طراحی نشده است. در صورت حمله چین به تایوان، اگر واشنگتن بخواهد همچنان به حمایت از اوکراین و اسرائیل ادامه دهد، برای خنثی کردن این حمله، به سختی تحت فشار قرار خواهد گرفت. برخلاف آمریکا که باید در هر سه جبهه قوی باشد، هر یک از دشمنانش، یعنی چین و روسیه و ایران، فقط باید در منطقه خود بجنگند.
بدترین سناریو، تشدید جنگ در سه منطقه دور و پراکنده است که باید ارتش ما در کنار متحدان ضعیف و ناتوان در دفاع از خود بجنگد. اکنون نیروی دریایی چین از نظر تعداد ناوگان، بزرگ‌تر از ایالات متحده است و هر 4 سال به اندازه تعداد کل ناوگان دریایی فرانسه (130 کشتی)، بر شمار آن اضافه می‌کند. در مقابل، نیروی دریایی آمریکا می‌خواهد ظرف یک دهه آینده، 75 کشتی به ناوگانش بیفزاید.
مسئله بعدی، پول و سرمایه است. آمریکا در گذشته، به آسانی قادر بود برتری مالی خود را حفظ کند. در طول جنگ جهانی دوم، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی آمریکا تقریباً دو برابر شد. اما امروز بدهی‌اش، بیش از 100 درصد تولید ناخالص داخلی است. در صورت وقوع جنگ، دور از انتظار نیست که بدهی تا 200 درصد تولید ناخالص داخلی یا بیشتر افزایش یابد و این می‌تواند عواقب فاجعه‌باری به همراه داشته باشد. جنگ جهانی، خطرات دیگری را نیز به همراه خواهد داشت. روسیه و ایران به عنوان دو رقیب اصلی، تولیدکنندگان عمده نفت هستند. گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد انسداد طولانی تنگه هرمز، می‌تواند قیمت نفت را به بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه برساند و فشار تورمی را به شکل چشمگیری شدت بخشد. همچنین چین، از سهامداران اصلی اوراق قرضه آمریکاست و اگر اقدام به فروش زیرقیمت کند، فشار بیشتری را وارد می‌کند.
همه اینها در برابر هزینه‌های انسانی که ممکن است در یک درگیری جهانی متحمل شویم، کمرنگ است. تعداد زیادی از نیروهای نظامی ما احتمالا جان خود را از دست خواهند داد. برخی از دشمنان دارای قابلیت‌های متعارف و هسته‌ای هستند که می‌توانند به خاک ایالات متحده برسند. همچنین توانایی تشویق یا مدیریت اجرای حملاتی به سبک حماس در خاک آمریکا را دارند، که ممکن است با توجه به وضعیت مرز جنوبی ایالات متحده، انجام آن آسان‌تر باشد.
اینها وحشتناک است. ترسیدن، آغاز عقل و اندیشه است. جنگ جهانی، دیگر صرفا یک احتمال نظری و رویای جنگ‌طلبان نیست. بلکه اگر قریب‌الوقوع نباشد، احتمال آن جدی است. واشنگتن باید مطمئن شود آمریکایی‌ها در صورت جنگ، آمادگی دارند. آمریکا باید هزینه‌های دفاعی را افزایش دهد و کاهش آن، رویکردی اشتباه است. اگر امروز این کار را نکنیم، باید روزی به رای‌دهندگان بگوییم که چرا فرزندان یا نوه‌های آنها هنگام وقوع جنگ در مکان‌های خطرناک بدون سلاح کافی مستقر می‌شوند. کمتر از یک‌سوم متحدان ما در اروپا به تعهد خود درباره هزینه‌کرد حداقل 2 درصد تولید ناخالص داخلی خود برای امور دفاعی عمل می‌کنند. منطقی نیست خود را درگیر سیاست‌های آب و هوائی شتابزده و بسیار پرهزینه کنیم که رشد اقتصادی را کاهش می‌دهد، آن هم در حالی که چین هر هفته 2 نیروگاه با سوخت زغال‌سنگ می‌سازد. اروپایی‌ها باید در مورد بیزاری از انرژی هسته‌ای تجدیدنظر کنند. این فهرست، چیز آسانی ندارد. ولی ما و متحدان‌مان در حال ورود به روزگار تصمیمات سخت هستیم. آنچه در اوکراین و اسرائیل رخ داد، چند سال قبل قابل تصور نبود و احتمالا در روزهای آینده، موارد دیگری را خواهیم دید. باید از همین حالا به وضعیت خود سامان دهیم تا غافلگیر نشویم.

اسرائیل هرگز امنیت نخواهد داشت چون غزه با بمب‌های آمریکا بمباران می‌شود
یک مقام مستعفی وزارت خارجه آمریکا تأکید کرد کمک‌های نظامی آمریکا برای اسرائیل امنیت نیاورد، چون آمریکا به جنایت و نقض فاحش حقوق بشر کمک کرده و حقوق فلسطنیان را تضییع کرده است.
جاش پل  که پس از جنگ غزه و در اعتراض به انتقال تسلیحات به اسرائیل استعفا کرد، در نیویورک تایمز نوشت: 18 اکتبر امسال (‌۲۶ مهر ماه) از وزارت خارجه استعفا دادم، چون نمی‌‍‌توانستم از کمک تسلیحاتیِ ایالات متحده در جنگ غزه حمایت کنم و می‌دانستم این کمک‌ها در کشتار هزاران غیرنظامی به کار می‌رود. دیگر هیچ تمایلی برای ارزیابی مجددِ سیاست بلندمدتی که به صلح نینجامیده و درعین‌حال ثبات و امنیت منطقه را تضعیف کرده، نداشتم. کمک نظامی چگونه می‌تواند به امنیت اسرائیل بینجامد؟ این سؤالی است که من سال‌ها در دفتر امور سیاسی- نظامیِ وزارت خارجه و در سمت پیشینم با عنوان «مشاور امنیتی ایالات متحده در حوزۀ کرانۀ باختری» با آن دست و پنجه نرم کردم. مدام بین رام‌الله و اورشلیم (بیت المقدس) تردد می‌کردم تا نقشۀ راه صلح را پیش ببرم؛ نقشه‌ای که دولت بوش معتقد بود عاقبت به راه‌حلِ دوکشوری می‌انجامد. 
ایالات متحده سالانه دست‌کم 3.8 میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل می‌کند که به استثنای مورد اخیر اوکراین، بیشترین کمک سالانه به کشوری دیگر محسوب می‌شود. سطوح بالای کمک‌ها به دهۀ 1970 برمی‌گردد و بازتاب معاملۀ بلندمدتِ آمریکا با اسرائیل است. از اواسط دهۀ 1990، ایالات متحده حامی اصلی نیروهای امنیتیِ تشکیلات خودگردان فلسطینی مستقر در رام‌الله بوده است. 
در هر دو مورد، منطق کمک‌های امنیتیِ ایالات متحده به شدت ناقص است. در طرف اسرائیل، تضمین‌های کور امنیتی ایالات متحده راهی به صلح نیافته است. در عوض، آنها این اطمینان را به اسرائیل داده‌اند که می‌تواند در تلاش‌های ویرانگرِ فزاینده‌ مانند گسترش شهرک‌های غیرقانونی، بدون هیچ پیامدی شرکت کند.  اسرائیل از ناحیه همین کمک‌ها به سردمدارِ صادرات تسلیحات نظامی مبدل شده و یکی از پیشرفته‌ترین ارتش‌های جهان را از نظر فناوری در اختیار دارد. همۀ این عوامل این حس را در میان سیاست‌گذاران اسرائیلی برانگیخته‌اند که می‌توانند به طور نامحدود، مسئلۀ فلسطین را مدیریت کنند. هیچ‌ دولتی به اندازۀ ایالات متحده برای عادی‌سازیِ رابطۀ اسرائیل و جهان عرب نکوشیده است. البته این عادی‌سازی از بسیاری جهات مدت‌هاست به تعویق افتاده، اما کماکان این تصور وجود دارد که انگیزه‌های اقتصادی و منافع مشترک امنیتی منطقه‌ای برای جلوگیری از نفوذ کشورهای دیگر می‌تواند اسرائیل، مسئلۀ اشغال نامحدود و هرچیزی را در جهان عرب آرام و یکدست کند. 
 این پیش‌فرض احتمالاً عمداً از طرف حماس به دلیل درگیری‌های غزه و بازنمایی سریع آرمان فلسطین در صحنۀ جهانی از بین رفت. به همان اندازه که ایالات متحده، اسرائیل و رهبران عرب مانند بن سلمان، می‌خواهند امنیت را در قالب‌های عمل‌گرایانه و ملت‌محور بگنجانند، جمعیت‌های عرب همچنان عمیقاً به سرنوشت فلسطینی‌ها اهمیت می‌دهند. با ادامۀ افزایش تلفات غیرنظامیان در غزه و کرانۀ باختری، واضح است که پیشبرد هر نوع توافقِ عادی‌سازی، دشوار خواهد بود. 
طبق «قانون لیهیِ» ایالات متحده، ارایۀ کمک‌های امنیتی به هر گروهی که متهم به نقض فاحش حقوق بشر باشد، ممنوع است. برخلاف سایر دریافت‌‌کنندگانِ، این روند برای کمک‌های امنیتی به اسرائیل معکوس می‌شود. کمک ارایه می‌شود و ایالات متحده منتظر دریافت گزارش‌های ناقض طرح می‌ماند که اعتبارشان در گرو فرآیندی به نام انجمن بررسی اسرائیل لیهی است و شامل مشورت با دولت اسرائیل می‌شود. تاکنون این مجمع هرگز به اجماع نرسیده که برخی واحدها یا سربازان نیروی امنیتی اسرائیل مرتکب نقض فاحش حقوق بشر شده‌اند. یافته‌های سازمان‌های حقوق بشری خلاف این را نشان می‌دهند و این رویه برخلاف ارزش‌ها و احتمالاً قوانین ماست. ناکامیِ در پاسخگو کردنِ اسرائیل برای چنین تخلفاتی ممکن است به حس معافیت از مجازات، افزایش احتمال نقض فاحش حقوق بشر و ریزش اعتماد بین اسرائیل و فلسطینیان دامن بزند. من استعفا کردم زیرا معتقدم تسلیحات ایالات متحده نباید در چنین شرایطی ارائه شود که به تعبیر سیاست راهنمای دولت بایدن، به تشدید خطر، نقض حقوق و آسیب و مرگِ گستردۀ غیرنظامیان می‌انجامد. در حال حاضر مهمات آمریکایی بر سر غزه می‌بارد. تا زمانی‌که رویکرد ما در قبال اسرائیل، چشم‌پوشی از عواقب این کمک‌ها است، نقض حقوق فلسطینی‌ها در سراسر غزه و کرانۀ باختری در درازمدت ادامه خواهد یافت و طبیعتاً امنیت و صلح پایدار حاصل نمی‌شود.

گزارش خبرآنلاین از احیای ائتلاف انتخاباتی مدعیان اعتدال و اصلاحات
خبرگزاری وابسته به دولت سابق از نقش‌آفرینی حزب اعتدال و توسعه برای احیای ائتلاف موسوم به «اعتدال و اصلاحات» خبر داد. خبرآنلاین در تحلیلی نوشت: هرچند روند نام‌نویسی برای نامزدی در انتخابات مجلس برای بسیاری غافلگیرکننده بود اما گروه‌های سیاسی ترجیح می‌دهند که در سکوت خبری به ارزیابی رقبا و رایزنی با شرکای احتمالی‌شان بپردازند.
حزب اعتدال و توسعه از جمله این احزاب سیاسی است که سر و صدای زیادی ندارد اما با این حال از زمان تشکیل به صورت مداوم فعال است. مشی سیاسی اعتدال و توسعه از نامش پیداست؛ چهره‌هایی تکنوکرات و عملگرا که زمانی پدر معنوی تشکل‌شان‌ هاشمی رفسنجانی بود و این روزها حسن روحانی.
نشانه‌ها و سیگنال‌های صادر شده از سوی اعتدال و توسعه حکایت از آن دارد که این طیف بنایشان بر حضور در انتخابات مجلس و ایفای نقش است، نقشی که برای ایفای آن به حضور اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل نیاز است. آنها تجربه سه ائتلاف را دارند؛ سه ائتلافی که با اصلاح‌طلبان داشتند و به پیروزی منجر شد. انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ و ۹۶ و مجلس ۹۴. در دو انتخابات ریاست‌جمهوری، اصلاح‌طلبان حسن روحانی را مورد حمایت خود قرار دادند و محمد خاتمی، در هر دو انتخابات از او حمایت کرد که با پیروزی روحانی نیز همراه شد.
در جریان انتخابات مجلس دهم، باز هم طیف اعتدالی‌، سعی در رایزنی با اصلاح‌طلبان داشتند تا بتوانند به صورت یکپارچه و با کمترین تعداد فهرست‌های انتخاباتی حداکثر صندلی‌ها را از آن خود کنند. رایزنی‌ها جواب داد و تعداد قابل توجهی از ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالیون اعم از طیف روحانی و طیف علی لاریجانی، توانستند وارد مجلس شوند.
حالا برای مجلس دوازدهم احتمالا باز هم، چنین راهبردی مدنظر برخی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون است و برخی اظهارنظرها از سوی طیف‌های اعتدالی اصولگرا و اصلاح‌طلب و حزب اعتدال و توسعه از تمایل به تشکیل ائتلاف انتخاباتی دیگر روایت می‌کند.
محمود واعظی رئیس ‌دفتر حسن روحانی در دولت دوازدهم  در گفت‌وگو با «ایلنا»‌ ضمن آنکه بر عدم انسجام در جریان اصلاحات تاکید کرده، از ارتباط قدیمی با طیف اعتدالی جریان اصلاحات نیز روایت کرده و تاکید می‌کند؛ «ما بیشتر با جناح معتدل اصلاح‌طلب مرتبط بودیم و هستیم. اصلاح‌طلب‌های معتدل از جمله معاون اول تا وزرا و معاون رئیس‌جمهور و استانداران در دولت ما حضور فعال داشتند». احزابی که واعظی از اصلاح‌طلبان نام برده، طی چند ماه اخیر نیز تمایل‌شان به حضور در انتخابات بوده است.
چندی پیش محمد قوچانی رئیس‌کمیته سیاسی حزب کارگزاران گزارشی از دیدار اعضای این کمیته با حسن روحانی ارائه کرد. او پس از شرح این دیدار نوشته کمیته سیاسی حزب کارگزاران در آینده نیز قصد دارد به جز سران اصلاحات، جلسات همفکری و رایزنی با سران حداقل پنج حزب دیگر ۱. اتحاد ملت ۲. اعتماد ملی ۳. توسعه ملی ۴. حزب کار و نیز ۵. حزب اعتدال و توسعه برگزار کند.
«کمال‌الدین پیرموذن»، اصلاح‌طلب و کاندیدای انتخابات هم در تحلیلی به ائتلاف‌های احتمالی برای انتخابات اسفند ماه پرداخته و به آرمان امروز گفته؛ «باتوجه به پیش‌بینی‌های انجام شده ائتلافی با حضور «اعتدالیون» «اصلاح‌طلبان» و «اصولگرایان معتدل» تشکیل خواهد و در آرایشی که با حضور چهره‌های شناخته شده‌ هستند وارد میدان خواهیم شد.