مبنای حقوقی دفاع از آرمان فلسطین (مقاله وارده)
امیر لهراسبی*
ازجمله اصول مسلمی که همواره در حقوق بینالملل مورد توجه جدی دولتها قرار گرفته است، عدم شناسایی اراضی است که قاهرانه و با توسل به زور بهدست آمده باشد. استنادهای مکرر به این اصل در منشور ملل متحد و قطعنامههای شورای امنیت و مجمع عمومی این سازمان آن را از چنان جایگاهی در حقوق بینالملل برخوردار کرده است که فراتر از اعتبار قراردادی، به قاعدهای از قواعد حقوق بینالملل عرفی مبدل گشته تا هیچ موجودیتی در نظام بینالملل نتواند لحظهای در وهم اشغال غاصبانه یک سرزمین فرو رود و کوچکترین انحرافی در این اصل به عنوان یک قاعده آمره ایجاد کند.
بر مبنای اصل مزبور، تصاحب قاهرانه یک سرزمین، نهتنها حاکمیتی به قدرت اشغالگر اعطا نمیکند؛ بلکه همه تابعان حقوق بینالملل، ازجمله دولتها و سازمانهای بینالمللی را موظف به عدم شناسایی اراضی و مناطقی که با توسل به زور بهدست آمده است میکند. موضوعی که نه به عنوان یک انتخاب بلکه به عنوان تعهد بینالمللی دولتها در جامعه بینالملل مطرح است تا اولاً از تصرف قاهرانه سرزمین توسط هر موجودیت دیگری جلوگیری کنند و دیگر اینکه کمترین مساعدتی به رژیم اشغالگر در تحصیل سرزمینهای غصبشده نداشته باشند.
درواقع، حقیقتِ عدم شناسایی رژیم صهیونیستی و اعتقاد بر لزوم اخراج آنان و شهرکنشینان از سرزمینهای اشغالی، با چنین مبنای حقوقی خدشهناپذیری در میان برخی دولتها ازجمله جمهوری اسلامی ایران آمیخته است که دولتهای غربی برای سرپوش گذاردن بر آن هر خدعه و فریبی را بهکار بردهاند.
وفق همان یقین راستین، ملت و مردمان فلسطین در طی 75 سال گذشته همواره مخالفت و اعتراض دائم خود را به اشغال سرزمینهای نیاکانی خود توسط رژیم صهیونیستی ابراز کردهاند و بر این اعتراض مداومت داشتهاند تا ادعای واهی رژیم صهیونیستی در تشکیل دولت را اساساً مضمحل سازند، مداومتی که باعث شد هرگز حاکمیتی برای رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی شکل نگیرد و این رژیم فاقد مؤلفههای تشکیلدهنده دولت که همان سرزمین، جمعیت و قدرت است باشد.
حقیقت انکارناپذیر دیگری که با تصویب قطعنامههای 2535 و 2672 مجمع عمومی ملل متحد، آرمان و هویت ملی فلسطین را بر همگان متجلی ساخت و حق مردمان فلسطین در بهرهمندی از استقلال ملی، تمامیت ارضی، وحدت ملی و حاکمیت بدون هرگونه مداخله خارجی مسجل شد.
اما تجاوزات گسترده رژیم صهیونیستی و اعمال کنترل بر اراضی تصرف شده که با قاطعیت در اسناد بینالمللی چون قطعنامه 2649 مجمع عمومی ملل متحد محکوم شده است، حق دفاع مشروع و استفاده از زور برای احقاق حق تعیین سرنوشت را به فلسطینیان و حماس (به عنوان جنبشی آزادیبخش)، داده است.
بر این اساس، وجاهت حقوقی و مشروعیت اقدامات نظامی فلسطین و حماس در پاسخ به اشغالگریها و تجاوزات رژیم صهیونیستی، مبین احراز حق ذاتی آنان در جامعه بینالملل است که احترام و به رسمیت شناختن این حق، از تعهدات بینالمللی دولتها و تابعان حقوق بینالملل در قبال فلسطین و قدس شریف خواهد بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*دانشآموخته حقوق بینالملل دانشگاه تهران