نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
این بیانیه موساد نیست این اراجیف یکی از سرمایههای اسرائیل در ایران است
سرویس سیاسی ـ
روزنامه زنجیرهای اعتماد در گفتوگویی وقیحانه و شرمآور با «محمدجواد.ح» در شماره روز دوشنبه اول آبان و به نقل از وی عنوان میدارد: «ايران عليالقاعده نميتواند بحث مظلوميت مردم فلسطين را مطرح كند، اما به موضوع چند ميليون يهودي ساكن در سرزمينهاي اشغالي بيتوجهي كند. اين يهوديان در اين سرزمين زاييده شدهاند و متعلق به اين سرزمين هستند. راهحل ارائه شده توسط ايران بايد همه گروهها، قوميتها، مذاهب و... را دربر بگيرد و اجازه ندهد خشونتطلبي عليه يهوديان هم رواج پيدا كند. موضوع رفراندوم و حركت به سمتي كه در آن هم فلسطينيان و هم يهوديان حضور دارند، به سمت و سوي آشتي و صلح سوق ميدهند... همه بايد تلاش كنيم نقطه پاياني بر 70 سال خشونت، جنگ و دوري گذاشته شود و منطقه زمينه در آغوش كشيدن صلح را پيدا كند. طي اين 70 سال از جنگهاي اعراب با صهيونيستها، جنگهاي
33 روزه حزبالله، نبرد 22 روزه فلسطين و... شكل گرفته است. نتيجه اين چرخه پايانناپذير خشونت، ميليونها آواره، صدها هزار كشته، ميليونهای زخمي و دريايي از آرزوهاي بر باد رفته بوده است.»
آیا گوینده این سخنان از هزاران هزار شهید فلسطینی در طی 75 سال عمر نکبتبار انگلی به نام رژیم صهیونیستی که فقط و فقط به جرم اعاده حیثیت و حاکمیت کشورشان به فجیعترین شکل به شهادت رسیدند شرم نمیکند، آیا فارغ از هر عقیده دینی یا ملی و حتی به صرف انسانیت گوینده از به زبان آوردن این اظهارات شنیع خجالت نمیکشد.
این چه منطق احمقانهای است که به صرف اشغالگری چند نسل از اشغالگران آنان را صاحب حق در سرزمینی که هیچ تعلقی به آنان نداشته بدانیم. مگر در مورد قرهباغ 30 سال اشغالگری ارمنستان آنان را صاحب حق برای سرنوشت این سرزمین کرده بود، مگر بالای 100 سال اشغالگری پرتغالیها در منطقه بندر عباس و خلیج فارس آنان را صاحب حقی برای سرنوشت سرزمینمان کرده بود. حتی متون و قواعد آمره و عرف حقوق بینالملل که به وسیله ابرقدرتها وضع شده است نیز چنین موضوعی را قبول نمیکند.
اگر نویسنده این اراجیف واقعا این منطق را قبول دارد از فردا ایشان اجازه دهند که عدهای اشغالگر به خانه ایشان بیایند و در آن سکونت کنند، در روزهای بعد خانواده ایشان را مورد ضرب و شتم قرار دهند و به قتل برسانند و بنابر منطق این نویسنده در سال بعد ما تکلیف مالکیت خانه را با رأیگیری بین ایشان و ساکنان جدید که اشغالگران بودند تعیین کنیم.
فارغ از این مسئله آیا نویسنده این مطلب نمیداند که چه کسی چرخه خشونت را در این سالها تشدید کرده و حتی از ایده رفراندوم برای تعیین سرنوشت فلسطین جلوگیری کرده است. کشتار صبرا و شتیلا، قانا، جنین، جنایات متعدد در جنوب لبنان، در غزه، در کرانه باختری، در سرزمینهای اشغالی 1948، اشغال صحرای سینا، اشغال بلندیهای جولان نشانههای از این نیست که مجرم و مقصر اصلی این واقعه کیست. وقاحت از این بالاتر که مطلب به شکلی بیان شود که گویی حزبالله و مبارزان فلسطینی و اعراب مقصر این همه سال رنج و عذاب و کشتار معرفی شوند.
این نوشته بار دیگر تاکیدی بر این گزاره کیهان است که مدعیان اصلاحات جز پادویی آمریکا و مزدوری برای اسرائیل کار ویژهای ندارند. پیشتر روزنامه کیهان در گزارش رسانه داخلی یا شبکه نیابتی دشمن؟! در روز 13 مرداد 1401 و گزارش افراطیون مدعی اصلاحات از پادویی آمریکا به مزدوری اسرائیل رسیدند در شهریور 1401 به رذالت روزنامهها و رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات در پادویی و کاسهلیسی و دریوزگی اسرائیل و آمریکا با طرح مستندات متعدد و متقن اشاره کرده بود. این رسانهها در حدی در ابراز ارادت به اربابشان افراط میکنند که حتی مقامات صهیونیست نیز جرئت گفتن بعضی از سخنان آنها را ندارند!!
حتی جای سؤال دارد که چرا این اراجیف و این حمایت آشکار از جرثومهای همچون رژیم صهیونیستی تحت پیگرد امنیتی و قضائی قرار نمیگیرد؟!