kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۵۵۸۴
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۱
اهمیت انجمن اولیا و مربیان در حل مشــکلات مدارس-بخش دوم

مهارت‌آموزی قدرت کلمات در پل ارتباطی بین خانه و مدرسه

 
برخی بر این اندیشه هستند که جلسات اولیا و مربیان صرفاً مطرح ‌کردن مباحث روان‌شناسی برای والدین است، درحالی‌که مربیان نیز باید سهم خود را از این ‌قبیل آموزش‌ها در بدنه جلسات اولیا و مربیان داشته باشند.
حسین‌زاده یک فرهنگی به طور محرمانه به من می‌گوید: «در دوران بلوغ هیچ‌کس احساسات و افکار و تلاش‌های مرا تصدیق نمی‌کرد.» وی در ادامه می‌پرسد: «ما چطور انتظار داریم چیزی را به شاگردانمان بدهیم که هرگز خودمان نداشته‌ایم. واضح است که باید در مورد روش جدید پاسخگویی به بچه‌ها تمرین زیادی کنیم تا کار برایمان راحت‌تر شود. این آموزش‌ها باید در بدنه جلسات انجمن اولیا و مربیان ارائه گردد.»
پدران و مادران و آموزگاران باید دست‌به‌دست هم دهند و با یکدیگر همکاری کنند. هر دو طرف باید تفاوت‌ میان واژه‌هایی را که باعث تضعیف یا تقویت روحیه می‌شود، تفاوت میان واژه‌هایی که سبب برخورد یا همکاری می‌شود، واژه‌هایی که حضور ذهن دانش‌آموز را مختل می‌کند و نیروی تفکر او را نا‌ممکن می‌سازد و واژه‌هایی که علاقه طبیعی او را به یادگیری برمی‌انگیزد، بدانند. 
اعجاز کلمه‌ها در رویارویی با دانش‌آموز
خیال نمی‌کنی تنها دلیلی که باعث شد، از تیم اخراج شوی این بود که از صمیم قلب بازی نمی‌کردی؟ به نظرم در ضمیر ناخودآگاهت دلت نمی‌خواست در تیم باشی، بنابراین خرابکاری کردی.
فرزند دست‌هایش را جلو می‌آورد و بلند می‌گوید: «بس کن. دیگر کافی است.»
ناگهان دفتری از دست پسر به زمین می‌افتد. پدر خم می‌شود و دفتر را که باز روی زمین افتاده بر می‌دارد. روی صفحه باز اینها نوشته شده است: «به من نگو بازنده!»
اما برخورد و جملات درست در مواجهه با ناکامی‌های فرزند دانش‌آموزمان چیست؟
نگین محدثی‌زاده، روان‌شناس مدرسه به گزارشگر کیهان می‌گوید: «در مثال بالا پدر می‌تواند این جملات را خطاب به پسرش بگوید: حتماً وقتی فهمیدی از تیم اخراج شده‌ای، آن هم درست وقتی تصور می‌کردی عضوی از گروه هستی. می‌دانم برایت تکان‌دهنده و مأیوس‌کننده بوده است.»
این روان‌شناس مدرسه در قالب شخصیت فرزند می‌گوید: «بله، درست است. چقدر راحت شدم که بالاخره یک نفر مرا درک می‌کند.»
محدثی‌زاده متذکر می‌شود: «قدرت کلمات را در برقراری ارتباط با فرزند دانش‌آموزتان هیچ‌گاه دست‌کم نگیرید. چه بسیار مواقع خط سیر زندگی او تنها با یک جمله و القای اعتمادبه‌نفس به او کاملاً تغییر خواهد کرد. جلسات اولیا و  مربیان باید پایگاه این قبیل آموزش‌‌ها باشد.»
دانش‌آموز را به سمت حرف ‌زدن سوق دهید
رضا رئوفیان یک معلم سؤال می‌کند: «آیا درک ‌کردن و رو‌به‌روشدن با احساسات شاگردان هم جزو مسئولیت من است یا مشاور مدرسه؟ اگر این‌طور باشد برای تدریس وقت کم می‌آورم!»
علی بیابان‌پور کارشناس ارشد تعلیم ‌و تربیت توضیح می‌دهد: «گاهی اوقات آنچه راه دراز به نظر می‌رسیده است به راه کوتاه تبدیل می‌شود. شاید بهتر باشد چند دقیقه را صرف احساسات شاگرد کنید تا اینکه بگذارید به نقطه‌ای برسد که زیر بار مشکلات مخصوص به خود خرد شود که همین مسئله باعث به هدررفتن وقت ارزشمند کلاس خواهد شد. از سوی دیگر در چنین موقعیتی شما به کودک محتاج، کمک کرده‌اید.»
این معلم در سؤال دیگری می‌پرسد: «وقتی درباره احساسات شاگردانم سؤال می‌کنم به جایی نمی‌رسم؛ چون بیشتر اوقات پاسخ می‌دهند: «نمی‌دانم چرا این طور شد؟»
بیابان‌پور کارشناس ارشد تعلیم ‌و تربیت پاسخ می‌دهد: «وقتی بزرگ‌ترها در مورد احساسات، دانش‌آموز را بازخواست می‌کنند، معمولاً آرامش آنها را می‌گیرند. پرسش‌هایی مانند: چه احساسی داشتی؟ حالا چه احساسی داری؟ عصبانی هستی؟ ترسیده‌ای؟ چرا چنین احساسی داری؟ باعث می‌شود دانش‌آموز به ‌جای به حرف آمدن، سکوت اختیار کنند. مخصوصاً پرسش‌هایی که پاسخ چرا را مطالبه کنند، باعث تشویش و ناراحتی دانش‌آموزان می‌شوند. واژه‌ چرا دانش‌آموز را مجبور می‌کند، احساسات خود را به نحوی توجیه کند و به دنبال دلیل منطقی و قابل‌ پذیرش بگردد که بیشتر اوقات هم پیدا نمی‌کند، زیرا نمی‌تواند تجزیه ‌و تحلیل روانی کند و مثلاً بگوید: وقتی بچه‌ها در ایستگاه اتوبوس مرا اذیت کردند، در حقیقت شخصیت من خرد شد.»
وی در ادامه می‌افزاید: «هنگامی که دانش‌آموز ناراحت است، تنها چیزی که به او آرامش می‌دهد این است که پدر و مادر و آموزگار، خودشان حدس بزنند در درون او چه می‌گذرد؟ و مثلا بگویند: خیلی بد است کسی آدم را اذیت کند. دلیلش مهم نیست، به هر حال به آدم لطمه می‌خورد. 
ادای این جملات باعث می‌شود که دانش‌آموز احساس کند می‌خواهد حرف بزند و بزرگسال گوش شنوای او و در دسترس است.»
این معلم در سؤال پایانی موضوع مهمی را مطرح می‌کند. وی می‌پرسد: «شما می‌گویید دانش‌آموزان احتیاج دارند که بدترین نوع احساساتشان نیز پذیرفته شود، در این صورت آیا این خطر پیش نمی‌آید که شاگردان از پذیرش ما برداشت منفی کنند و آن را مجوزی برای هر گونه عمل ناشایست خود بدانند؟
بیابان‌پور کارشناس ارشد تعلیم ‌و تربیت پاسخ می‌دهد: «اگر ما تفاوت بین احساس و رفتار را تشخیص دهیم، خیر. دانش‌آموزان حق دارند هنگام دلخوری و عصبانیت احساس خود را بروز دهند، اما حق ندارند با واکنش رفتاری به کسی آسیب برسانند، چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روحی. برای نمونه به دانش‌آموز می‌توان گفت: «تو آن‌قدر از دست همکلاسی‌ات عصبانی شده بودی که می‌خواستی به او مشت بزنی. من به هیچ‌کدام از شاگردانم اجازه نمی‌دهم به یکدیگر آسیب برسانند. احساسات خود را با گفتمان نشان بده، نه با مشت و لگد.»
ضرورت حضور پدرها در انجمن اولیا و مربیان 
وقتی والدین درباره پدر و مادر خود صحبت می‌کنند، به‌خوبی اشتباهات و محدودیت‌های آنها را درک می‌‍‌‌کنند و بر می‌شمرند، ولی قبول ندارند که خودشان هم ممکن است در رابطه با فرزندان دانش‌آموز خود همان اشتباهات را داشته باشند.
قاسم الله‌یاری رئیس ‌انجمن اولیا و مربیان یک دبیرستان برایمان درباره قدرت و نفوذ والدین بر فرزندان توضیح می‌دهد: «فرزند همواره والدین را به‌صورت یک منبع قدرت می‌بیند. این قدرت والدین را می‌توان به‌ عنوان یک قدرت اختصاصی نامید. اندازه روانی به هر صورت به والدین حالت قدرت و نفوذپذیری روی فرزندان را می‌دهد. یک نوع قدرت دیگری که والدین دارند، در اختیار داشتن چیزهای مورد نیاز بچه‌هاست.»
وی در ادامه می‌افزاید: «هر چه فرزند بزرگ‌تر می‌شود، اگر بگذارند مستقل بار بیاید، طبیعتاً قدرت والدین رفته‌رفته کم می‌شود، با وجود این در هر سنی باید شأن، قدرت و نفوذ والدین حفظ گردد. پدر با دارا بودن وسائلی که مورد احتیاج اولیه فرزند است، قدرت پاداش‌دهنده به فرزند را دارد. روان‌شناسان کلمه جایزه و پاداش را برای آنچه پدر دارد تا احتیاجات بچه را برآورده کند، به کار می‌برند. ما در انجمن اولیا و مربیان تأکید بر حضور پدرها در کنار مادران داریم تا به آنها بیاموزیم چطور از قدرت پاداش‌دهنده خود به‌ عنوان قدرت مؤثر در تربیت فرزند دانش‌آموز خود بهره بگیرند؟ این یکی از مهارت‌های بسیار مهم است که باید والدین به‌خصوص پدر فرا گیرد.»
جلب مشارکت اولیا تنها از جنس مالی نیست
احمد محمودزاده معاون وزیر آموزش‌وپرورش و رئیس‌ سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت‌های مردمی می‌گوید: «مشارکت‌ اولیای دانش‌آموزان همواره از جنس مالی نیست، بلکه سعی می‌کنیم از تخصص آنها بهره بگیریم.»
معاون وزیر آموزش‌وپرورش و رئیس‌ سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت‌های مردمی می‌گوید: «در مسیر رشد و تعالی دانش‌آموزان اعم از کودکان و نوجوانان آموزش‌وپرورش با تنوع خاص برنامه‌های تربیتی و آموزشی را هدف‌گذاری کرده تا بتواند نسلی شایسته و در تراز انقلاب اسلامی تربیت کند. در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش مدرسه به‌عنوان خانه دوم دانش‌آموزان مورد تأکید قرار گرفته و در همسویی مدرسه با خانه در قوام‌بخشی به موضوع تربیت ضروری است تا اولیای دانش‌آموزان، مربیان و معلمان نشست‌های ماهانه گره‌گشایی را انجام دهند تا موانع و مشکلات رفع شود.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان می‌کند: «امروز در یک راهبرد شایسته باید مدرسه و خانه را به‌ عنوان کانون اصلی تربیت و تعالی نسل‌های بعدی مورد توجه و تمرکز قرار دهیم و قطعاً در این زمینه می‌توان از ظرفیت خوب والدین دانش‌آموزان در عرصه تصمیم‌گیری و تصمیم‌‌سازی مشارکتی استفاده کرد.»
محمودزاده می‌افزاید: «متأسفانه ذهنیت غلط در جلب مشارکت اولیا با نگاه غالب جنبه مالی مورد توجه قرار گرفته درحالی‌ که بیشترین هدف‌گذاری در جلب مشارکت‌های والدین بهره‌گیری از ظرفیت تخصصی و توانمندی آنها است تا نارسایی‌ها در فرآیند آموزشی و تربیتی رفع شود.
آموزش‌وپرورش به‌تنهائی قادر نیست تربیت ۱۷میلیون نوجوان و کودک را برعهده بگیرد؛ بلکه در این مسیر همراهی خانواده‌ها و والدین دانش‌آموزان بسیار مهم است و باید از ظرفیت و توانمندی در حوزه ارتقای تعلیم‌ و تربیت شایسته بهره بگیریم.»
معاون وزیر آموزش‌وپرورش در ادامه سخنان خود یادآور می‌شود: «در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش در ۶ ساحت اعم از علمی، آموزشی، اخلاقی، اعتقادی، زیست فناورانه و تربیت‌بدنی آموزش و تربیت نسل آینده هدف‌گذاری شده و قطعاً همراهی اولیای دانش‌آموزان می‌تواند زمینه‌ساز یک حرکت تحول‌آفرین باشد.»
محمودزاده تصریح می‌کند: «نباید به انتخابات انجمن اولیا و مربیان نگاه نمایشی داشته باشیم، بلکه بهتر است با همراهی اولیای دانش‌آموزان و توانمندی آنها نه‌تنها در رفع کاستی‌های مدارس بلکه در مسیر تربیت نسل آینده گام‌های مؤثر و مفیدی را برداشت.»
وی می‌گوید: «در بسیاری از کشورها تعامل سازنده مدرسه و خانواده را به‌ عنوان شرکای تربیتی نسل آینده شاهد هستیم که قطعاً در این زمینه ایده‌های مختلف و نگرش‌های متفاوت مطرح است که اولین ایده تفویض اختیار به مدارس است که تمام امور در برخی کشورها به مدرسه سپرده شده است.»
محمودزاده می‌افزاید: «ایده بعدی ارتباط یک‌طرفه مدرسه است؛ اما آنچه که به‌ عنوان ایده برتر از آن یاد می‌شود، ایده حمایتی است که در آموزش‌وپرورش نظام جمهوری اسلامی ایران نیز همین مؤلفه مورد توجه قرار گرفته تا همراهی و همسویی خانه و مدرسه را شاهد باشیم.» وی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان می‌کند: «در برخی از استان‌ها ظرفیت خوبی در قالب انجمن اولیا و مربیان شکل‌ گرفته و تنها جلب مشارکت از جنس مالی نبوده؛ بلکه خود اولیا و دانش‌آموزان در حوزه‌های مختلف از ترمیم در و پنجره تا میز و صندلی گرفته و سایر بخش‌ها، توانمندی‌های خود را در اختیار آموزش‌وپرورش و بهبود فضای آموزشی فرزندان خود گذاشتند.»