کد خبر: ۲۷۵۵۶۶
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۲ - ۲۲:۲۲

اخبار ویژه

 

اعتراف به انگشت‌نما شدن مدعیان «نه غزه، نه لبنان»
روزنامه وابسته به غلامحسین کرباسچی می‌گوید جناح‌های سیاسی در موضوع جنگ غزه همگرا شده‌اند، اما احمدی‌نژاد و موسوی حاضر نشدند در حمایت از فلسطین موضع بگیرند.
روزنامه هم‌میهن در نوشته‌ای به قلم احمد زیدآبادی خاطر نشان کرد: «تشکل‌ها و چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب در محکوم کردن و تقبیحِ شدیداللحن حملات هوایی ارتش اسرائیل به مراکز غیرنظامی و ساختار‌های زیربنایی دولت خودخواندۀ حماس در نوارغزه با رقبای اصولگرای خود همراه شده‌اند و در حمایت از تشکیلات حماس چیزی از آنان کم نمی‌گذارند.
در بیانیه‌های احزاب اصلاح‌طلب و اظهارنظر‌های سران آنها، به جز موارد انگشت‌شماری که گونه‌ای تحفظ نسبت به برخی جنبه‌های عملیات طوفان‌الاقصی نشان داده شده است، حتی نوع به‌کارگیری واژه‌ها تفاوت چشمگیری با ادبیات رقیب اصولگرا ندارد، به‌طوری ‌که گاه تصور می‌شود همۀ آنها از یک مرکز صادر شده‌اند.
آنچه این همگرایی را در چشم ناظران پررنگ‌تر می‌کند، انتقاد برخی محافل هر دو جناح از سکوت محمود احمدی‌نژاد در برابر جنگ غزه است. احمدی‌نژاد که روزگاری با نفی هولوکاست، خود را در صف مقدم کارزار نفی موجودیت اسرائیل قرار داده بود، اکنون در برابر جنگ غزه به‌طور اسرارآمیزی سکوت اختیار کرده است... نکتۀ توجه‌برانگیز در این میان این است که میرحسین موسوی رقیب سرسخت احمدی‌‌نژاد در انتخابات ۸۸ نیز از اعلام موضع در برابر جنگ حماس و اسرائیل در نوارغزه خودداری کرده است. قاعدتاً سران حکومت از احمدی‌نژاد که همچنان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است در مقایسه با موسوی که با گذشت حدود ۱۳ سال از انتخابات همچنان در حصرخانگی به سر می‌برد، انتظار متفاوتی دارند. موضع‌گیری قاطع علیه اسرائیل و دفاع از حماس، اگر هم به معنای حمایت بی‌چون‌وچرا از سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی تلقی نشود، نوعی ابراز وفاداری به چارچوب کلانِ نظام را بازتاب می‌دهد. از این جهت سکوت موسوی اگر به علاقۀ او به فاصله گرفتن از چارچوب مذکور نیز تعبیر شود، با دیگر مواضع اخیر او ناهمخوانی ندارد، اما علاقۀ مشابهی از سوی احمدی‌نژاد، عملاً او را در کنار مخالفان یا منتقدان نظام قرار می‌دهد. گذشته از این ماجرا، اصلاح‌طلبان و اصولگرایان ضمن محکوم کردن اسرائیل و حمایت از حماس، موضع خاصی در مورد چگونگی مواجهۀ جمهوری اسلامی با جنگ غزه مطرح نکرده‌اند. این نیز به نوبۀ خود بر همگرایی آنها می‌افزاید چراکه ظاهراً هیچ‌کدام شور و شوقی به درگیر شدن مستقیم در جنگ از خود نشان نمی‌دهند».
چند نکته درباره نوشته روزنامه هم میهن قابل توجه است. نخست این که نویسنده از جمله کسانی است که به خاطر نوشته‌اش در جانبداری از اسرائیل، موجب تعطیلی روزنامه عبدالله نوری (خرداد) در دو دهه قبل شد. ثانیا همگرایی دو جناح در موضوع فلسطین، معطوف به سیاست کلان نظام و مبتنی بر ارزش‌های والای اسلامی و انسانی، و خبر خوبی است که قطعا به مذاق پادوهای اسرائیل خوش نخواهد آمد. فراموش نمی‌کنیم که برخی غربگرایان مدعی اصلاحات ظرف 14 سال گذشته، در ماجرای فتنه سبز سنگ کارفرمایان صهیونیست آشوب را به سینه زدند و شعار نه غزه نه لبنان دادند و پس از آن هم سرکوب فتنه آمریکایی- صهیونیستی داعش در عراق و سوریه را تخطئه کردند. برخی از این عناصر (از جمله رمضانپور معاون وزیر ارشاد در دولت خاتمی) پس از فرار از کشور، در شبکه‌های صهیونیستی مانند اینترنشنال دور هم جمع شدند تا بانی تجزیه‌طلبی و آشوب‌افکنی شرورانه در پاییز سال گذشته باشند.
ثالثا احمدی‌نژاد اگر همچنان بر حرکت در مسیر عقبگرد و ارتجاع اصرار کند، به همان انحطاطی کشیده خواهد که سران فتنه (موسوی و خاتمی) سقوط کردند. موسوی هم زمانی نخست‌وزیر و مدعی خط امام و مبارزه با اسرائیل بود اما جاه‌طلبی و اسیر شدن در حلقه عناصر نفوذی و پذیرش نقش‌آفرینی در نقشه سرویس‌های بیگانه او را به مهره‌ای دون‌پایه و سوخته تبدیل کرد که بسیاری از حامیان دیروزش از او برائت می‌جویند و دیگری اعتنایی به وی ندارند. او بانی فتنه‌ای شد که طی آن به تبعیت از طراحی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، شعار نه غزه نه لبنان داده شد. این در حالی بود که موسوی پیش از آن با حسن‌ظن و بزرگواری نظام، در مجمع تشخیص عضویت داشت.
رابعا انزجار از رژیم نامشروع و کودک‌کش صهیونیستی و حمایت از ملت مظلوم فلسطین، همچنان که راهبرد متعالی جمهوری اسلامی است، اقتضای وجدان و شرافت انسانی هم هست و کسانی که به این رویکرد انسانی نپردازند، خود را در مظان اتهام قرار می‌دهند و سقوط شخصیتی را عیان می‌کنند. البته از آن جمله است مدیر مسئول روزنامه هم میهن که در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی سکوت کرد و روزنامه‌اش هم مواضع دوپهلو در پیش گرفت. این در حالی بود که وی اردیبهشت ۹۶ در ستاد انتخاباتی روحانی در اصفهان ضمن تخطئه مدافعان حرم گفته بود: «غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و این‌ها، آقا جان ما هم دلمان می‌خواهد در سوریه و لبنان و یمن صلح برقرار شود. دفاع از مظلوم شود. ولی آیا فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن حاصل می‌شود؟ مگر جوان‌های عزیز را از سر راه آوردیم همین طور بفرستیم تا شهید شوند. چرا مردم باید کشته بشوند؟». براستی اگر شجاعت مدافعان حرم نبود، آیا امروز ملت ما با جنایات داعش و صهیونیست‌ها دست به‌گریبان نبود؟
خامسا جمهوری اسلامی در موضوع جنگ غزه نه بیطرف است و نه منفعل و بی‌تحرک و در گستره‌ای از فعالیت‌های ضروری، در حال حمایت همه‌جانبه از ملت مظلوم غزه و رزمندگان مقاومت است.

المانیتور: اسرائیلی‌ها می‌گویند قلدر محله بودیم اما کتک خوردیم
یک منبع نظامی سابق اسرائیل وضعیت مخمصه اسرائیل پس از حمله حماس در 7 اکتبر را این‌گونه توصیف کرد: «تا به حال قوی‌ترین قلدر محله بودیم و ناگهان بچه‌ای هستیم که مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد و از برادر بزرگ‌ترش می‌خواهد که به کمکش بیاید.»
یک رسانه آمریکایی در گزارشی از تل‌آویو تاکید کرد بازدارندگی اسرائیل با عملیات طوفان الاقصای حماس از بین رفته است. المانیتور می‌گوید کسی فکر نمی‌کرد که ارتش بزرگ اسرائیل برای مقابله با غزه به آمریکا احتیاج دارد.
گزارشگر «المانیتور» نوشت: سفر بایدن به اسرائیل در میانه جنگ، سخنان متعدد وی درباره حمایت صریح و کمک 14 میلیارد دلاری، مورد توجه اسرائیلی‌ها قرار گرفته است. حتی سرسخت‌ترین حامیان بنیامین نتانیاهو نیز
مات و مبهوت مانده بودند. آنها مدت‌ها، بایدن را به خاطر سن بالا مسخره می‌کردند، و اکنون درگیر تلاش برای پاک کردن پست‌ها، توئیت‌ها و بیانیه‌هایی هستند که در چندماه اخیر علیه او منتشر کرده‌اند.
یک مقام ارشد کابینه جنگ به المانیتور گفت: «پرزیدنت بایدن تعهد خود به امنیت اسرائیل را نه تنها با حرف، بلکه در عمل ثابت کرده.  علاوه‌بر اعزام دو ناو هواپیمابر و سفر  به اسرائیل،  بایدن یک بسته کمک امنیتی بی‌سابقه را در کنگره تصویب خواهد کرد که ما را قادر می‌سازد تا با سخت‌ترین تهدیدها و چالش‌های نظامی مقابله کنیم»
آمریکایی‌ها در نظر دارند زرادخانه اسرائیل را با انواع مهمات، به ویژه بمب‌های هوشمند و رهگیرهای ضد موشکی گنبد آهنین پر کنند. همچنین برای ارسال پیشرفته‌ترین نوع بمب‌ها اعلام آمادگی کرده‌اند در حالی که اسرائیلی‌ها به وضوح از برآورده شدن فهرست آرزوهای ارتش هیجان زده هستند، این هدایا دارای جنبه دیگری است. یک منبع امنیتی ارشد اسرائیلی مدعی شد: «تاکنون هیچ کس در خاورمیانه فکر نمی‌کرد اسرائیل به حمایت آمریکا نیاز دارد. ما همیشه به عنوان قدرتمندترین کشور در همسایگی تلقی شده‌ایم، که نه تنها برای دفاع از خود نیاز به کمک ندارد، بلکه قدرتش، قدرت مجموع همسایگانش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. مصر، اردن، بحرین، مراکش و امارات تنها پس از این که به این نتیجه رسیدند که اسرائیل از نظر نظامی شکست‌ناپذیر است با ما توافقنامه‌های نظامی امضا کردند. اکنون این وضعیت برتر نظامی در حال تضعیف است و دشمنان اسرائیل دوباره دست به کار محاسبه قدرت ما شده‌اند.»
یک منبع نظامی سابق اسرائیل، وضعیت مخمصه اسرائیل پس از حمله حماس در 7 اکتبر را با عباراتی مشابه توصیف کرد: «تا به حال قوی‌ترین قلدر محله بودیم و ناگهان بچه‌ای هستیم که مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد و از برادر بزرگ‌ترش می‌خواهد که به کمکش بیاید.»
از نظر تصویر بازدارندگی، این یک روند مخرب است. به همین دلیل اسرائیل باید با یک پیروزی آشکار  از جنگ خارج شود. هر نتیجه دیگری می‌تواند به بازخرید دوباره زمان برای حمله دیگری به اسرائیل تبدیل شود. هیچ‌کس در ساختار سیاسی اسرائیل به این فکر نکرده  که از آمریکایی‌ها بخواهد ناوهای هواپیمابر و سایر تجهیزات را نفرستند، چرا که معتقدند این بار با یک بحران وجودی روبه رو شده‌اند.
منبع نظامی ارشد اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود به المانیتور گفت:  «اسرائیل از حمله حماس تا حد زیادی شوکه شد. شبح حمله هولناک مشابهی توسط حزب‌الله در شمال به وضوح یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های اسرائیل است. اگر این اتفاق بیفتد، درهای جهنم به روی همه باز خواهد شد. ما نباید به این وضعیت برسیم.»
ابهام در مورد برنامه‌های نصرالله به طور گسترده توسط کابینه نتانیاهو مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.  در این زمینه دو دیدگاه وجود دارد: تندروهای ملی‌گرا که معتقدند جنگ علیه حماس باید به حزب‌الله مورد حمایت ایران گسترش و باید از فرصت استفاده کرده و بازدارندگی اسرائیل را در برابر نصرالله بازیابی کرد. البته این نظر اقلیت است. تقریباً همه تصمیم‌گیرندگان ارشد ترجیح می‌دهند تلاش‌ها را بر روی برخورد با حماس در جنوب متمرکز کنند. یک منبع ارشد اطلاعاتی اسرائیل به المانیتور گفت: «ارزیابی فعلی ما این است که نصرالله می‌خواهد ما را آزار دهد، تحریک کند و به ما آسیب برساند، اما نمی‌خواهد وارد یک جنگ همه‌جانبه شود. اما ما نباید فراموش کنیم که ارزیابی‌های ما اخیراً کاملاً دقیق نبوده است. همان‌طور که فکر می‌کردیم حماس عقب نشسته و فقط به دنبال بهبود اقتصادی برای غزه است. خب این‌طور نبود.»

دیلی‌بیست: نتانیاهو مرده‌ای متحرک و پیشاپیش شکست‌خورده است
تحلیلگر ارشد آمریکایی تاکید کرد: نتانیاهو از نظر سیاسی یک مرده متحرک محسوب می‌شود و هرچند جنگ تازه شروع شده، اما او از پیش شکست‌خورده است.
دیوید راتکاف،  سال ۱۹۹۳ به‌عنوان معاون وزیر بازرگانی به دولت بیل کلینتون پیوست و سپس مدیر شرکت مشاوره بین‌المللی تاسیس‌شده توسط «هنری کیسینجر» شد. پس از آن هم در سال ۲۰۱۲، به سردبیری نشریه «فارین‌پالیسی» رسید.
به گزارش فرارو، این عضو شورای روابط خارجی در تحلیل جنگ غزه، در وب‌سایت دیلی‌بیست نوشت: بحران پس از حملات حماس علیه اسرائیل در تاریخ ۷ اکتبر در مرحله بسیار حساسی قرار دارد. پرسش‌های عمده‌ای در مورد ماهیت، دامنه و پیامد‌های جنگ مطرح شده است. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل، تقریبا به شکلی قطعی ساقط خواهد شد و دلیل آن هم مشخص است. عموم اسرائیلی‌ها به این باور رسیده‌اند که شکست رهبری نتانیاهو و اولویت‌های او باعث شد تا آنها در معرض حمله قرار بگیرند حمله‌ای که منجر به بروز بزرگ‌ترین تلفات از زمان تأسیس اسرائیل تا به امروز شد. از آنجا که رهبران و بازیگران منطقه‌ای در پیامد‌های عمیق جنگ اخیر نقش داشته‌اند ضروری است که بدانیم چگونه این نزاع ممکن است چشم‌انداز قدرت در خاورمیانه را تغییر داده باشد. آشکار است که در این مرحله بیش از دو دهه تسلط نتانیاهو بر سیاست اسرائیل سرانجام در حال پایان است.
انتظار می‌رود که او پس از پایان درگیری در غزه اگر نه پیش از آن، مجبور به ترک عرصه سیاست شود. نتایج نظرسنجی‌ها به وضوح نشان می‌دهند که او از نظر سیاسی یک نخست‌وزیر مُرده محسوب می‌شود که صرفا در حال راه رفتن است. نتیجه نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد از هر ده اسرائیلی، نزدیک به 9 نفر، حمله حماس را نتیجه شکست دولت نتانیاهو قلمداد می‌کنند. در همان نظرسنجی ۵۶ درصد از اسرائیلی معتقد بودند نتانیاهو باید در پایان جنگ از قدرت کناره‌گیری کند.
یکی از نظامیان کهنه‌کار اسرائیلی که در چندین دولت اسرائیل مشارکت داشته به من گفت: «حقیقتش را بخواهید من حتی مطمئن نیستم که دوره نخست‌وزیری نتانیاهو تا پایان جنگ ادامه یابد به‌خصوص اگر آنچه در غزه رخ می‌دهد طولانی‌مدت و کثیف باشد».
این دیدگاه توسط بسیاری از افراد دیگر در میان اسرائیلی‌ها که من با آنان صحبت کرده‌ام تکرار می‌شود. آنان به بی‌نظمی در دولت نتانیاهو از زمان حملات و فقدان برنامه‌ای بلندمدت برای اینکه پس از حمله به غزه باید چه کاری انجام شود اشاره کرده‌اند. این عدم وجود برنامه یکی از نگرانی‌های اعلام‌شده از سوی دولت بایدن نیز بوده است.
چندین هفته آینده مملو از خطرات است. غزه پرجمعیت است و نگرانی در مورد تلفات احتمالی غیرنظامیان بسیار زیاد است. تیم بایدن بار‌ها از اسرائیلی‌ها خواسته در اقدامات خود جانب احتیاط را رعایت کرده و مراقب عدم تخطی از قوانین بین‌المللی باشند. یکی دیگر از عواملی که توسط بلینکن به عنوان منبع نگرانی مطرح شد، احتمال گسترش درگیری بود. وزیر امور خارجه ایران در دیدار با «اسماعیل هنیه» از رهبران حماس، رابطه میان ایران و حماس را به رخ کشید. براساس گزارش شبکه خبری «الجزیره» وزیر امور خارجه ایران همچنین اشاره کرد که با رهبر حزب‌الله ملاقات کرده و این تهدید را مطرح ساخته که ایران بسته به آنکه تحولات غزه چگونه پیشرفت کند ممکن است وارد درگیری شود.
نه‌تنها دوران حرفه‌ای نتانیاهو احتمالا به پایان خود نزدیک می‌شود بلکه برخی از جاه‌طلبی‌های او نیز محکوم به فنا هستند. تا زمانی که دولت تحت رهبری نتانیاهو در قدرت باشد هیچ پیشرفتی در تلاش‌های او جهت اصلاحات قضائی حاصل نخواهد شد. همچنین، توافق عادی‌سازی رابطه میان اسرائیل و عربستان هم که نتانیاهو امیدوار بود برایش سودمند باشد، متوقف شده است. اگر تهاجم به غزه منجر به تلفات بیشتر فلسطینیان شود برای سعودی‌ها بسیار دشوار خواهد بود که برای مدت‌زمان طولانی وارد چنین توافقی شوند. اگر پیش از این ممکن بود، اکنون از بین رفته است. افرادی که افکار عمومی اسرائیل را دنبال می‌کنند و ناتوانی نیم‌قرن پیش «گلدا مایر» نخست‌وزیر اسبق اسرائیل را پس از ناکامی‌های اطلاعاتی دولت او که منجر به بروز جنگ یوم کیپور شد به یاد می‌آورند احساس می‌کنند که سقوط سیاسی نتانیاهو یکی از محتمل‌ترین پیامد‌های این لحظه بی‌ثبات در تاریخ منطقه خواهد بود. بعید است برای کسانی که خواستار خاورمیانه‌ای عادلانه‌تر و صلح‌آمیزتر باشد سقوط یک فرد نژادپرست، فاسد، با تصمیمات دیوانه‌وار و خودکامه مانند نتانیاهو جای ناراحتی داشته باشد.