تعبیر هوشمندانه امام در پیشگویی انقلاب
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«إنا لله و إنا إلیه راجعون
در روز یکشنبه نهم شهر ذیالقعده الحرام 1397 مصطفی خمینی، نور بصرم و مُهجَه قلبم، دارفانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شد.
اللهم ارحمه و اغفر له و أسکنه الجنهْ بحق اولیائک الطاهرین- علیهم الصلاهْ و السلام»1
این جملات اندوهبار حضرت امام خمینی بود که برای رحلت جانگداز فرزند ارشدشان به صورت اطلاعیهای در روز اول آبان 1356 انتشار یافت و جهان اسلام را غرق اندوه و حزن گرداند.
خبر شهادت فرزند ارشد امام برای همه غافلگیرکننده بود، چه مبارزان و انقلابیونی که در ایران بودند و سیدمصطفی را مهمترین یار و همراه رهبر نهضت میدانستند، چه جمع مبارزان تبعیدی در خارج کشور که همواره در دیدار با امام در نجف، او را در کسوت یک انقلابی تمامعیار میدیدند که با هوشیاری و آگاهی بالایی مسائل را تحلیل کرده و مواضع پدرشان را بهعنوان رهبر نهضت، به خوبی تبیین مینمود و چه حلقه روحانیون و مدرسین و علمای انقلابی حوزه علمیه قم که آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی را مجتهدی والامقام و مبرز برای آینده اسلام و حوزههای علمیه میدانستند.
چنانکه آیتاللهالعظمی سبحانی درباره هوش و ذکاوت ایشان گفتهاند:
«...حافظه قوی در کنار استعداد وافر، چیزی است که به ندرت در میان اشخاص خوشفهم و خوشفکر یافت میشود، اما شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی(ره) واجد هر دو بود... و اینها نشان از آن داشت که در کنار عمق فکری و ذکاوت، او از حافظهای قوی نیز بهرهمند بود...»
امید آینده اسلام و ایران
حجتالاسلام والمسلمین شیخ حسن طاهری اصفهانی در مراسم بزرگداشت شهید سید مصطفی خمینی در شبستان چهلستون مسجد جامع بازار تهران به تاریخ 5 آبان 1356 درباره سطح علمی وی چنین گفت:
«...جامعه روحانیت و جامعه مسلمین انتظار داشتند این آیتالله جوان زنده بماند و در آینده قطب مرجعیت و رهبری مردم در مقام هدایت به سوی خدا باشد. همان طور که در تمام دوران عمرش تلاش داشت. بپرسید، از مراجع و بزرگان و علما، سؤال کنید، آیا مجتهدی در این سنین با این مقام علمی حضور داشته. چقدر ارزنده، چقدر با موقعیت، مرگ این عالم بزرگوار، حادثه بسیار سنگینی بود برای جامعه روحانیت و مسلمانان جهان...»
حضرت آیتالله خامنهای نیز در دومین سالگرد شهادت حاج آقا مصطفی گفتند:
«مصطفی امید آینده ما و خمینیِ آینده ایران بود. آن استعداد و دانش زیاد، روحیّه بسیار خوب و عالی و اندیشه درست، میتوانست برای آینده ایران ذخیرهای پایانناپذیر باشد و حادثه شهادت او، میتوانست نشاندهنده شخصیت معنوی او باشد.»2
در تمام سالهای مبارزه، شهید سید مصطفی خمینی در کنار قائد عظیمالشأن نهضت، دور از میهن و در تبعیدگاه، در سختترین شرایط غربت و تنهائی امام، یار و مددکاری شایسته بود تا روح خدا و جان مردم ایران در تبعید، مجتهدی مبارز و خستگیناپذیر در کنار خویش داشته باشد.
آن زمان که امام را به عراق تبعید کردند و نقشه کشیدند تا از راههای شیطانی دیگر، ایشان را با مشکلات درگیر سازند و به خیال باطل خود مقاومت و پایداریاش را درهم شکنند، سید مصطفی بسان یاوری بیدار و آگاه، پدر را یاری رساند.
آیتالله شهید، دیرپاترین غمخوار و مدافع رهبری نهضت بود و از هستی و موقعیت خود در حساسترین لحظات بحرانی مبارزات روحانیت ایثار کرد و از خود گذشتگیها نشان داد تا مبارزات اسلامی، همچنان فروزان بماند. آنقدر بیتابانه و خستگیناپذیر در کنار آن زعیم عالیقدر کوشید و جوشید و خروشید و از توطئهها و دسیسههای دشمن نهراسید که سرانجام در شمار یکی از شهدای پرافتخار جهان اسلام و انقلاب درآمد.
ایران به خروش درآمد
از همان صبح یکشنبه 9 ذیقعده 1397 یا یکم آبان 1356 که خبر شهادت آیتالله حاج سید مصطفی خمینی در ایران منتشر شد، حوزههای علمیه قم و مشهد و اصفهان و شیراز و تبریز و... تعطیل گردید. مردم و علمای قم در منزل امام در این شهر تجمع کردند و ازدحام جمعیت، کوچههای اطراف را فراگرفت. اولین مجلس ختم، یکشنبه شب در مسجد اعظم قم برپا شد که علیرغم بیخبری اغلب مردم، حدود 8هزار نفر در آن شرکت کردند. دوشنبه علاوه بر بسته شدن بازار قم، مجلس دیگری این بار با حضور دو برابر جمعیت شب قبل برپا شد، به طوری که تمام شبستانها و صحن مسجد اعظم مملو از جمعیت شده بود. این تجمعات درون جوّ رعب و وحشت حاکم بر قم در حالی شکل میگرفت که تنها نام بردن از امام خمینی، 6 ماه زندان در پی داشت.3
مجالس بزرگداشت آیتالله شهید سید مصطفی خمینی علیرغم محدودیتها و بگیر و ببندهای ساواک و مزدوران رژیم شاه، همچنان در روزها و شبهای بعد، از سوی مراجع عظام، علمای اعلام، مدرسین حوزه، فضلا و طلاب و محصلین و دانشجویان و بازرگانان و کسبه قم و همچنین سایر شهرستانها برگزار شد تا عصر روز جمعه 14 ذیقعده (6 آبان) که از سوی بازرگانان و اصناف، بازار قم یکسره از معابر اصلی تا فرعیهای متعدد آنکه بالغ بر هزار متر میشد، تماما فرش گردید و مجلس بسیار باشکوهی برگزار شد که بنا به اذعان حاضرین، در تاریخ قم چنان مجلسی سابقه نداشت. تمام بازار و مسجد حسینآباد، مسجد مسگرها، مسجد ملاجعفر و همه کاروانسراها و تیمچهها از جمعیت موج میزد و حتی در جلو ورودیهای بازار، جمعیت زیادی ایستاده بودند. شاهدان عینی جمعیت آن روز را 60 تا 100 هزار نفر تخمین زدند.4
در تهران نیز علیرغم محدودیتهای ساواک و شهربانی از سوی آیتالله ثقفی (پدر بزرگ آیتالله شهید) در مسجد جامع بازار و همچنین از سوی روحانیون، اساتید دانشگاه، مهندسین، پزشکان و بازرگانان و اصناف علاوه بر انتشار اعلامیه، در مسجد ارگ مجالس پرشکوهی برگزار شد.
همچنین در مسجد همّت تجریش، مسجد جامع بازار از سوی آیتالله مجتبی تهرانی، مسجد امام حسین(ع)، مسجد آیتالله کاشانی از سوی حجتالاسلام شاهآبادی و حسین کاشانی، از سوی دانشجویان دانشگاه در مسجد امام سجّاد (علیهالسلام) واقع در خیابان شاه سابق (جمهوری اسلامی فعلی)، از سوی علمای غرب تهران در مسجد ابوذر (آقای مطلّبی) مسجد دروازه غار (شهید هرندی فعلی) و مجالس بیشمار دیگری در مساجد گوناگون تهران برگزار شد.5
در مشهد نیز برنامههای جشن و بزرگداشت سالروز ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام، به مجالس ترحیم و عزاداری آیتالله شهید سیّد مصطفی خمینی تبدیل شد و ساواک را کاملا غافلگیر ساخت. از جمله از سوی علماء اعلام و حوزه علمیه مشهد مجلس باشکوهی در مسجد حاج ملاهاشم برگزار شد.
آغاز درس امام، آغاز مرحله جدید نهضت
نخستین جلسه درس امام پس از شهادت حاج آقا مصطفی در تاریخ 10 آبانماه 1356، برگزار شد و در آغاز درس، بیانات بسیار ارزشمندی ایراد فرمودند که در واقع میتوان آن را مانیفست یا بیانیه مسیر ادامه نهضت تا پیروزی انقلاب دانست.
حضرت امام خمینی در آن سخنرانی ضمن تقدیر و تشکر از همه طبقات و ملتهای مسلمان که ابراز همدردی و احساسات کرده و مجالس ترحیم برگزار نموده یا بهوسیله تلگراف و تلفن و نامه اظهار همراهی کرده بودند، به چشمانداز آینده نهضت پرداختند. زیرا فضای جامعهای که تا پیش از این گویای آتشی بود زیر خاکستر، در حال شعلهور شدن به نظر میرسید و آرامش پیش از طوفان را نشان میداد. اما پس از شهادت آیتالله سید مصطفی خمینی آن فضا و خاکسترها کنار زده شده و نشانههای شعله و طوفان آشکار گشته بود و حالا سخنرانی حضرت امام، حکم نسیم خوش و نویدبخشی را داشت که ورای همه آن مصیبت و فاجعه، آیندهای بسیار روشن و درخشان را تصویر مینمود.
امام در ابتدا برای تسکین غمهای حاضرین در شهادت حاج سید مصطفی و نوید آیندهای روشن و نورانی از بابت این شهادت، به نکتهای اشاره کردند که گویا پیشگویی وقوع نزدیک آن آینده درخشان بود. امام از «الطاف خفیّه الهی» در چنین مسائل و مصائبی سخن گفتند که در ابتدا و هنگام وقوع آنها درک و فهم نمیشوند. ایشان فرمودند:
«...اینطور قضایا مهم نیست خیلی، پیش میآید. برای همۀ مردم پیش میآید. و خداوند تبارک و تعالی الطافی دارد ظاهر و الطافِ خفیّه. یک الطاف خفیّهای خدای تبارک و تعالی دارد که ماها علم به آن نداریم، اطلاع بر او نداریم. و چون ناقص هستیم از حیث علم، از حیث عمل، از هر جهتی ناقص هستیم، از این جهت در اینطور اموری که پیش میآید جزع و فزع میکنیم، صبر نمیکنیم. این برای نقصان معرفت ماست به مقام باری تعالی. اگر اطلاع داشتیم از آن الطاف خفیّهای که خدای تبارک و تعالی نسبت به عبادش دارد و اِنَّهُ لَطیفٌ عَلی عِبادِه و اطلاع بر آن مسائل داشتیم، در اینطور چیزهایی که جزئی است و مهم نیست اینقدر بیطاقت نبودیم؛ میفهمیدیم که یک مصالحی در کار است، یک الطافی در کار است، یک تربیتهایی در کار است...»6
الطاف خفیّهای که امام از آن سخن راندند، باعث شد تا مجالس بزرگداشت آیتالله شهید سید مصطفی خمینی، رژیم شاه و اربابانش را آنچنان به خشم آوردکه زبونانه، مقالهای توهینآمیز علیه امام خمینی در روزنامه اطلاعات به چاپ رساندند و در مقابل آن مقاله موهن بود که ابتدا قم قیام کرد و سپس در چهلمهای پیدرپی، به خیزش تبریز و یزد و اصفهان و مشهد و شیراز و... و سپس سراسر ایران انجامید تا 22 بهمن 1357 که به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد.
آن هنگام بود که مفهوم آن تعبیر ظریف و هوشمندانه امام از «الطاف خفیه الهی» در آن جلسه درس 10 آبان 1356 روشن شد، که چگونه نهضت امام مجددا اوج گرفت. نهضتی که دیگر هیچ قدرتی توانایی جلوگیری از ادامه آن را نداشت. همان گونه که امام خمینی فرمودند:
«...به شهادت تاریخ هیچ قدرتی نمیتواند آتش قلب ملت مظلومی را که برای رسیدن به آزادی و استقلال قیام کرده است، فرو نشاند...»
____________________________
1- صحیفه امام- جلد 3- صفحه 233 2- سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای به مناسبت دومین سالگرد شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی 30/7/1356 3- مدارک نهضت اسلامی ایران (1) – شهیدی دیگر از روحانیت – روحانیون مبارز ایرانی خارج از کشور- نجف اشرف- بازنشر: انتشارات مفید– 1357- صفحات 85 تا 87
4- همان- صفحات 94 تا 95 5- همان – صفحات 97 تا 117 6- صحیفه امام – جلد 3- صفحات 234 و 235