مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- 54
انتخاب آیتالله منتظری بهعنوان مصداق صدر اصل 107
سید یاسر جبرائیلی
نهایتاً با اغماض از مسئله مرجعیّت بالفعل که در اجلاس تیرماه بهصورت جدّی مورد بحث قرار گرفته بود، تحقّق صدر اصل 107 درباره آیتالله منتظری به رأی گذاشته شد و آقای هاشمی نایبرئیس مجلس خبرگان از اعضا خواستند: «کسانی که نظرشان این است که صدر اصل 107 در مورد آیتاللهالعظمی منتظری تحقّق پیدا کرده و مردم ایشان را بعد از امام بهعنوان رهبر، مرجع رهبر شناختهاند قیام بفرمایند.»1
متنی که برای این طرح تنظیم شده بود بدین شرح بود: «خبرگان بهعنوان مقدّمه واجب برای عمل به اصل 107 قانون اساسی تشخیص خود را بهصورت زیر اعلام میدارند:
فقیه عالیقدر حضرت آیتالله منتظری دامتبرکاته از جانب امّت حزبالله بهعنوان جانشین رهبر شناخته و پذیرفته شدهاند و اگر مسئله جدیدی پیش نیاید در روز وقوع حادثه
- اعاذنا الله تعالی منها - معظّمٌلّه رهبر شناختهشده و پذیرفتهشده از جانب مردم و مصداق صدر اصل 107 خواهند بود و مراحل انجامشده این انتخاب مورد تأیید خبرگان میباشد.»2
با قیام دوسوّم از حاضرین در جلسه خبرگان، این طرح به تصویب رسید. امّا برخی اعضا اشکالاتی به متن داشتند و خواستار اصلاح آن شدند. ازجمله اشکالات مطرحشده این بود که صدر اصل 107 ناظر به پذیرش فقیهی بهعنوان رهبر و مرجع توسّط مردم است درحالیکه آیتالله منتظری مرجع نیستند. مسئله این بود که «مرجعیّت بالقوّه» و «صلاحیّت مرجعیّت» که خبرگان آیتالله منتظری را واجد آن دانستند، صرفاً مربوط به زمانی بود که ایشان بهعنوان مصداق ذیل اصل 107 تعیین شوند. اکنون که بحث بر سر تعیّن ایشان بهعنوان مصداق صدر اصل 107 بود، قانون بر «مرجعیّت بالفعل» صراحت داشت و ابهامی وجود نداشت. آقای هاشمی گفتند: «آقای مؤمن یا بعضی دیگر از آقایان شبهه دارند که ظاهراً صدر اصل این است که «به رهبریّت و مرجعیّت فعلی»... فعلیّت مطرح است و میگویند چون ایشان بهعنوان مرجع تقلید شناخته نشده از تعبیر مرجع بهکار بردن دریغ میکنند. آنچه ما میفهمیم این است که مردم، ایشان را تحقیقاً بهعنوان جانشین رهبر در نظر گرفتند؛ صحبت سر این است که آیا مردم مرجع تقلیدشان هم در آینده ایشان خواهد بود یا نه؛ البتّه نظر ما این است که بله، برای اینکه این مردم که ما میشناسیم با این روحیّهای که الان به ایشان مراجعه کردند باتوجّهبه جوانی ایشان، اینها کسی نیستند که بعد از نبودن امام بخواهند از موجودین که ما سراغ داریم از فردی غیر از آقای منتظری تقلید بکنند.»3
نهایتاً متن با حذف کلمه «مرجع»، به این شکل اصلاح و با قیام 53 نفر از 73 عضو حاضر در مجلس، یعنی 72 درصد آراء مأخوذه، به تصویب رسید: «حضرت آیتالله منتظری دامتبرکاته در حال حاضر مصداق منحصربهفرد قسمت اوّل از اصل 107 قانون اساسی است و مورد پذیرش اکثریّت قاطع مردم برای رهبری آینده میباشد. و مجلس خبرگان این انتخاب را صائب میداند.»4
همانطوری که از متن پیدا است، عبارت «مصداق قسمت اوّل از اصل ۱۰۷ قانون اساسی» در این متن قید خورده است. یعنی درحالیکه قسمت اوّل اصل ۱۰۷ میگوید «از طرف اکثریّت قاطع مردم به مرجعیّت و رهبری شناخته و پذیرفته شده باشد.»، در این متن صرفاً به پذیرش از سوی مردم بهعنوان «رهبری آینده» اشاره شده است. یعنی ایشان در واقع از طرف خبرگان بهعنوان مصداق تامّ قسمت نخست اصل ۱۰۷ شناسایی نشدند، بلکه بهعنوان مصداق بخشی از این اصل (رهبری بدون مرجعیّت) شناخته شدند و اظهار امیدواری شد که در آینده ایشان مرجع تقلید اکثریّت نیز خواهند شد.
قرار شد خبرگان مصوّبه خود را تقدیم محضر امام کنند؛ اگر امام(قدّسسرّه) تأیید کردند فبها المراد و نعم المطلوب، و اگر فرمودند فعلاً مسکوتٌعنه بماند، مسکوتٌعنه میماند.5
اقدام خبرگان در رابطه با آیتالله منتظری، یک تصمیم داخلی و نوعی آمادگی درون سازمانی برای تصمیم مهمّی بود که در آیندهای نامعلوم باید گرفته میشد؛ آیندهای که خبرگان تأکید داشتند در آن حقّ تجدید نظر نیز دارند و روشن نیست که آیا اساساً در آن زمان خود آیتالله منتظری در قید حیات باشند یا بر شرایط و صفات لازم برای احراز رهبری باقی بمانند. بااینحال، این خبر روز دوّم آذرماه 1364 به نقل از آقای باریکبین عضو خبرگان و امام جمعه قزوین، در صفحه نخست روزنامه کیهان نقش بست: «مجلس خبرگان آیتاللهالعظمی منتظری را بهعنوان رهبر آینده برگزید.»6
پانوشتها:
1- همان، ص 527
2- همان، ص 528
3- همان، ص 541
4- همان، صص 559 و586
5- همان، ص 511
6- روزنامه کیهان، 2/9/1364