kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۴۷۰۰
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۳

آسایش یا سختی در دنیا؟ (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
خداوند متعال در قرآن کریم، از یک سو می‌فرماید: «یریدالله بکم السیر، ولا یرید بکم العسر» خدا برای شما آسانی می‌خواهد، و برای شما دشواری اراده نکرده است (بقره- 185) اما از طرف دیگر در آیاتی تأکید می‌کند که «لقد خلقنا الانسان فی کبد» به راستی که انسان را در رنج و سختی آفریدیم (بلد- 4) انسان را در رنج و سختی آفریدیم، آیا این دو موضع قرآنی با یکدیگر موهم تعارض و تناقض نیستند؟
پاسخ :
لزوم تفکیک مقام تشریع و قانونگذاری 
و مقام تکوین و خلقت
در فقه «قاعده لاحرج» از مسلمات بوده و دال بر این مطلب است که مبنا در امور شرعی، سهولت و عدم سخت‌گیری است «ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج» خدا نمی‌خواهد بر شما سخت بگیرد (مائده- 6) و در آیه دیگر می‌فرماید: «ما جعل علیکم فی‌الدین من حرج» در دین بر شما هیچ سختی قرار نداده است (حج- 78) که این دو آیه در مقام تشریح و قانونگذاری است که خدای متعال برای انسان‌ها هیچ‌گونه سختی و مشقت را نمی‌خواهد، بلکه اصل و اساس این قوانین و احکام برای رشد و تعالی خود انسان می‌باشد. همان‌گونه که در آیه 185 سوره بقره: «یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر» خدا برای شما آسانی می‌خواهد و برای شما دشواری نمی‌خواهد، به دنبال احکام مربوط به روزه آمده است. لذا مربوط به احکام و اوامر شرعی می‌باشد. ولی آیه شریفه: «لقد خلقنا الانسان فی کبد» به راستی که انسان را در رنج و سختی آفریدیم که ظاهراً موهم تناقض با آیات دیگر می‌باشد، این مطلب را می‌رساند که جنس انسان به لحاظ خلقت و تکوین در مشقت و سختی است، اگرچه بعضی از انسان‌ها در ظاهر در آسایش و راحتی هستند،‌ولی در واقع آنان نیز به گونه‌ای خاص خود به سختی و مشکلات دچارند، ‌و یکی از مهم‌ترین دلایل آن شاید بدین خاطر باشد که انسان در صورت آسایش مطلق و بی‌نیازی، سر به طغیان می‌گذارد. «ان الانسان لیطغی ان راه استغنی» حقاً که انسان سرکشی می‌کند، همین که خود را غنی و بی‌نیاز پندارد (علق- 6 و 7) بنابراین آیات دسته اول که یسرو آسانی و لاحرج را مطرح می‌کند در مقام تشریح و قانون‌گذاری است و آیات دسته دوم در مقام خلقت و تکوین انسان می‌باشد که این دو عرصه کاملاً با یکدیگر جداگانه و متفاوت به حساب می‌آیند. به عبارت دیگر این دو دسته آیات،‌دو نگاه متفاوت و از دو منظر جداگانه به انسان پیام می‌دهند. 
الف) بحث تکالیف انسان و احکام و اوامر شرعی که در آن خداوند سختی و مشقت و تکلیف مالایطاق را نخواسته است 
ب) بحث خلقت، تکوین و آفرینش انسان که در آن خداوند سختی و رنج و مشقت را قرار داده است، همان‌گونه که از لحظه‌ای که نطفه در قرارگاه رحم واقع می‌شود، مراحل زیادی از مشکلات،‌دردها و رنج‌ها را طی می‌کند تا متولد شود،‌و بعد از تولد در دوران طفولیت، سپس جوانی،‌و از همه مشکل‌تر در دوران پیری، با انواع مشقت‌ها و رنج‌ها مواجه می‌شود. لذا این طبیعت زندگی دنیا بوده،‌و انتظاری غیر از آن را داشتن اشتباه و ناشی از عدم شناخت واقعیات و مقتضیات این عالم مادی است. از این جهت هیچ گونه تعارض و تناقضی در این آیات نیست. زیرا از آیه «ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج» استفاده می‌شود که حرج و سختی و مشقت را از ملاک حکم نفی کرده و فرموده است: «در احکامی که خدای متعال بر شما تکلیف کرده حرجی نیست، و به منظور دشوار کردن زندگی شما تشریع نشده است، بلکه به این منظور تشریع شده که شما را پاک گرداند: چنان‌که در ادامه آیه فرموده است: «ولکن یرید لیطهرکم و لیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون» بنابراین مراد از احکام جعل شده،‌ تطهیر شما و اتمام حجت نعمت بر شما است،‌ نعمتی که همان یسرو آسانی ملاک احکام است،‌ نه عسر و جرحی که ملاک احکام باشد. و نه اینکه مراد مشکل کردن زندگی بر شما باشد. به همین جهت هرجا دیدیم وضو و غسل بر شما حرجی و دشوار است، مثلاً آب نیست و یا پیدا کردن آب برایتان سخت است، یا آب هست، ولی استعمال آن دشوار است، ما در آنجا تکلیف وضو و غسل را برداشته، به جای آن تیمم را که در وسع شما است بر شما واجب می‌سازیم. اما حکم طهارت را که غرض اصلی ما است به کلی از بین نمی‌بریم، ‌و این خود دلیل بر این است که ما طهارت شما و کامل کردن نعمت خود بر شما را می‌خواهیم (المیزان، ج 5، ص 375)