فلسفه عدم تشابه حقوقى زن و مرد
پرسش:
فلسفه عدم تشابه حقوقى زن و مرد در اموری نظیر: تجویز تعدد زوجات، تشریع حق طلاق برای مردان، برابری شهادت دو زن با یک مرد، زن را واجب النفقه مرد نمودن، ارث زن را مساوی نصف ارث مرد قرار دادن و... چيست؟
پاسخ:
1- اسلام در روابط و حقوق خانوادگى زن و مرد فلسفه خاصى دارد كه با آنچه در چهارده قرن پيش مىگذشته مغايرت دارد و با آنچه در جهان امروز مىگذرد نيز مطابقت ندارد.
از نظر اسلام اين مسئله هرگز مطرح نيست كه آيا زن و مرد دو انسان متساوى در انسانيت هستند يا نه؟ و آيا حقوق خانوادگى آنها بايد ارزش مساوى با يكديگر داشته باشند يا نه؟
از نظر اسلام زن و مرد هر دو انسانند و از حقوق انسانى متساوى بهرهمندند.
آنچه از نظر اسلام مطرح است اين است كه زن و مرد به دليل اينكه يكى زن است و ديگرى مرد، در جهات زيادى مشابه يكديگر نيستند، جهان براى آنها يكجور نيست، خلقت و طبيعت، آنها را يكنواخت نخواسته است و همين جهت ايجاب مىكند كه از لحاظ بسيارى از حقوق و تكاليف و مجازاتها وضع مشابهى
نداشته باشند.
2- در دنياى غرب، اكنون سعى مىشود ميان زن و مرد از لحاظ قوانين و مقررات و حقوق و وظايف وضع واحد و مشابهى به وجود آورند و تفاوتهاى غريزى و طبيعى زن و مرد را ناديده بگيرند.
تفاوتى كه ميان نظر اسلام و سيستمهاى غربى وجود دارد در اينجاست.
- بنابراین- آنچه اكنون در كشور ما ميان طرفداران حقوق اسلامى از يك طرف و طرفداران پيروى از سيستمهاى غربى از طرف ديگر مطرح است مسئله «وحدت و تشابه حقوق زن و مرد» است نه «تساوى حقوق آنها».
كلمه «تساوى حقوق» يك مارك تقلبى است كه مقلدان غرب بر روى اين رهآورد غربى چسبانيدهاند.
3-در نهضت عجولانهاى كه در كمتر از يك قرن اخير به نام زن و براى زن در اروپا صورت گرفت، زن كم و بيش حقوقى مشابه با مرد پيدا كرد، اما با توجه به وضع طبيعى و احتياجات جسمى و روحى زن، هرگز حقوق مساوى با مرد
پيدا نكرد.
زيرا زن اگر بخواهد حقوقى مساوى حقوق مرد و سعادتى مساوى سعادت مرد پيدا كند راه منحصرش اين است كه مشابهت حقوقى را از ميان بردارد، براى مرد حقوقى متناسب با مرد و براى خودش حقوقى متناسب با خودش قائل شود.
تنها از اين راه است كه وحدت و صميميت واقعى ميان مرد و زن برقرار مىشود و زن از سعادتى مساوى با مرد بلكه بالاتر از آن برخوردار خواهد شد و مردان از روى خلوص و بدون شائبه اغفال و فريبكارى، براى زنان حقوق مساوى و احياناً بيشتر از خود قائل خواهند شد.
4- ادعاى ما اين است كه عدم تشابه حقوق زن و مرد در حدودى كه طبيعتْ، زن و مرد را در وضع نامشابهى قرار داده است، هم با عدالت و حقوق فطرى بهتر تطبيق مىكند و هم سعادت خانوادگى را بهتر تأمين مىنمايد و هم اجتماع را بهتر به جلو مىبرد.
ما مدعى هستيم كه لازمه عدالت و حقوق فطرى و انسانى زن و مرد، عدم تشابه آنها در پارهاى از حقوق است.
* مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظام حقوق زن در اسلام)
ج19، صص:139-137 - با تلخیص و ویرایش