گفت وگو با داود مرادیان، کارگردان مجموعه مستند «آرزم»
روایتی دست اول از ناگفتههای دفاع مقدس
محمدامین نجفیان
مجموعه مستند «آرزم» که این روزها از شبکه افق سیما درحال پخش است، گوشهای از ناگفتههای دفاع مقدس را بازگو میکند. در گفتوگو با داود مرادیان کارگردان این أثر، به شکل گیری ایده مستند آرزم و فصلهای بعدی آن پرداختیم.
***
ایده «آرزم» از کجا آمد و چه جذابیتی برای شما داشت که باعث شد سراغ این سوژه بروید؟
«آرزم» پیشنهادی بود که توسط آقای سید سلیم غفوری قائممقام فعلی معاونت سیما به بنده شد. اصل ماجرا نیازشناسی یک روایت معیار و دست اول و مستند از رخدادهای دفاع مقدس بود که دغدغه بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس بوده و هست. در واقع دغدغه ریاست ستاد کل نیروهای مسلح هم هست. این دغدغه در مجموعه مستند قبلی بنده هم با نام «کلاشنیکفهای آمریکایی» بود که پرداختن به ریشههای جنگ امری راهبردی است. لذا دنبال فرصتی بودم تا آنچه در کلاشنیکفها... شروع کردم زیر نظر یک تیم پژوهشی قدرتمند به بلوغ برسانم. این تیم پژوهشی، زیر نظر دکتر یحیی نیازی در بنیاد حفظ آثار شکل گرفت و دغدغهمندانه به دنبال یافتن تصاویر و اسنادی برای پرداختن به تاریخ اختلاف جغرافیایی ایران و عراق بر سر اروند رفتیم.
نکتهای که در مصاحبههای خودتان اشاره کردید این است که این مستند ناگفتههایی را روایت میکند. چرا بعد از گذشت چند دهه همچنان ناگفتههای دفاع مقدس زیاد است؟
هر پدیدهای به نسبت بزرگ بودن یا راهبردی بودنش، دارای تاثیرات یا تاثیرپذیری متقابل در سه سطح است. سطح کشوری، منطقهای و جهانی. انقلاب اسلامی مهمترین پدیده دهه خود بود چنانکه کودتای بیست و هشت مرداد سال 32 نیز مهمترین پدیده دهه خود بود. کودتای 28 مرداد با ارزانترین حالت در ایران پیروز شد و تاثیرش را در دورترین نقاط عالم به جای گذاشت به گونهای که همان راهبرد استفاده از سفارت آمریکا با عنوان لانه جاسوسی و کودتا در اندونزی و شیلی نیز به کار گرفته و اتفاقاً به شدت هم موفق بود. یعنی الگوی کودتای بیست و هشت مرداد آنقدر موفق بود که بارها و بارها تکرار شد. اما آیا تاثیر این پدیده به همان دهه ختم شد؟ خیر، فتح لانه جاسوسی در آبان سال 58 یک اقدام ناخودآگاه به این پدیده در سال سی و دو بود. یعنی ناخودآگاه جمعی یک جامعه بیآنکه اسناد خاصی هنوز منتشر شده باشد تحت تاثیر تجربه زیستهاش وارد عمل شد و راه تکرار بر خطر بست. یعنی سفارت آمریکا را اشغال کرد. این یک واکنش طبیعی بود مثل کسی که یکبار دستش با آتش سوخته و طبیعتاً تا دستش به شلنگ برسد ذغال را خیس میکند که دوباره آتشش خانهاش را نسوزاند. انقلاب اسلامی هم پدیدهای چنین بود. در ساحت کشوری به 2500 سال زیستن بر اساس شاهنشاهی خاتمه داده بود و جمهوریت را به مملکت هدیه میداد. در سطح منطقهای تنها دموکراسی منطقه بود و یک خطر بزرگ برای سلطنتها و دیکتاتوریهای مبتنی بر جمهوریت نمایشی محسوب میشد. در سطح جهانی در هیچ یک از دو بلوک شرق و غرب تعریف نمیشد و به رغم ضعف شدید در حکمرانی و بیتجربگی و سستی پایههای حکومت که طبیعت پیروزی هر انقلاب نوپاست، در سطح راهبرد کلان جهانی ایدئولوژی اسلامی را عرضه میکرد. یعنی خط سومی را در دنیا باز کرده بود. بنابراین مواجهه با چنین پدیدهای در هر سه سطح رخ میداد. جنگ هم واکنشی به همین پدیده در هر سه سطح بود که به علت بزرگ بودن به تنهایی باز در قالب یک پدیده قابل تحلیل است. اشکال بزرگی که برخی از افراد نسبت به تاریخ میکنند این است که سطح تحلیل را به «خودشان» تقلیل میدهند. مثلاً اخیراً آقایی به نام محمدجواد مظفر در یک مناظره امام را به کاریکاتوریترین حالت ممکن متهم به آغاز جنگ کرده چون به عشایر عرب گفته علیه صدام قیام کنید. چه زمانی؟ بعد از قتل خاندان صدر در عراق. خب این کاریکاتوریزه دیدن پدیدههاست که سبب شد حقیر به سمت ریشهشناسی جنگ بروم.
دیگر اینکه ذات مواجهه با پدیدهها در سه سطح امنیتی نیز میشود. یعنی اسناد دولتها بسته به میزان حساسیت آنها در ادوار مختلفی از حالت محرمانگی خارج شده و امکان تحلیل دقیقتری از پدیده را به ما میدهد. مثلاً قابل حدس بود که برخی ژنرالهای پهلوی با صدام همکاری کرده باشند اما وقتی اسناد آنهم بسیار محدود از ردهبندی محرمانگی در بریتانیا خارج شدند این فرضیه کاملاً اثبات شد. طبعاً با گذر زمان اطلاعات بیشتری نیز افشا خواهد شد. پس تا یک قرن چه بسا هنوز اسنادی برای تحلیل وجود داشته باشد.
بازخورد و استقبال مخاطبان چطور بود آیا در این زمینه گزارش و ارزیابی انجام شده است؟
تا الان که با هم گفتوگو میکنیم، هنوز یک قسمت پخش شده و بازخوردگیری آنهم فقط از شبکه افق کار منطقی نیست. مستند آن هم به این شیوه بایستی دم بکشد و مدتها از آن بگذرد تا قابل ارزیابی باشد. اما با توجه به موضوع و جذابیت آن برای مخاطب پیشبینی بنده این است که این مستند در جذب مخاطب موفق خواهد بود و با استقبال مردم مواجه خواهیم بود.
فصلهای بعدی این مستند به چه بخشها و حوزههایی خواهد پرداخت؟
«آرزم» در سه بخش عمده تولید خواهد شد انشاءالله: پیش زمینهها و زمینهها که تا سال 1359 خواهد بود. جنگ، تکنیکها و راهبردهای عملیاتی، جنگ و مناسبات بینالمللی.... فعلاً در آغاز راهیم و فقط 5 قسمت تولید شده که در حال پخش است. اما قطعا قسمتهای بعدی را تلاش خواهیم کرد در کمترین زمان ممکن تولید و آماده پخش کنیم.