دانشگاه در جبهه - 86
دانشجوی شهید محمد شریعتی
بسيجي شهيد محمد شريعتي در شهریورماه 1339 در شهرستان تفت قدم به جهان فاني گذاشت و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش طي نمود.
پس از كسب ديپلم تجربي از دبيرستان دكتر شريعتي تفت، مدتي در جهاد سازندگي بخش نيز به عمران و آبادي روستاها همت گماشت.
محمد كه چهارمين فرزند خانواده بود، در آذرماه 1358 به خدمت مقدس سربازي فرا خوانده شد. دوران آموزشي را در زابل سپري نمود، سپس به سوسنگرد منتقل شد. ولي پس از اتمام دوره سربازي، داوطلبانه به جبهههاي خوزستان رفت.
شهيد شريعتي پس از چند ماه حضور در جبهه با سمت فرمانده دسته تيپ نجف اشرف در عمليات رمضان، فتحالمبين و محرم شركت كرد و عاقبت در تاريخ 16 آبان 1361 در عمليات محرم بر اثر اصابت تركش به صورت و بدن به خون غلطيد و سعادت شهادت را بدست آورد.
در گوشههایی از وصیتنامه شهید دانشجو «محمد شریعتی» آمده است:
خدايا در تمام لحظههای عمرم آرزويم اين بود که بتوانم سعادت خدمت در راه خودت را داشته باشم وليکن سعادت نداشتم.
هم اکنون که اين افتخار بزرگ را نصيب اين بنده ناقابل نمودی تا در صحنه نبرد حق و باطل به پيروی از حسين زمان به قيام بر عليه کفر و ستم بپاخيزيم، سپاسگزارم.
اين دنيا سرايی است که ما در آن چند روزی بيشتر نيستيم اين دنيا پر از رنگها و نيرنگها و دلبستگيهای پوچ میباشد که مانند ماری خوش خط و خال انسان را به خود مشغول میکند و ما دو راه بيشتر نداريم يا ماندن و غوطه ور شدن در اين منجلاب دو روزه يا دل کندن و جهش نمودن و روح را پرواز دادن و به ملکوت اعلی پيوستن.
پدرم بدان و آگاه باش که اسماعيل تو هرگز از فرمان باري تعالی سر باز نمیزند و مرگ در راه خدا را جز سعادت نمیداند و زندگی را جز جهاد در راه عقيده درست نمیداند و شهادت را جز مهمترين نعمتهای خداوند میداند.
مادرم سلام من بر تو باد که بالاخره بر احساس مادرانه ات غلبه کردی و فرزندت را روانه ميدان نبرد نمودی و گفتی که تو را در راه خدا هديه انقلاب اسلامی میکنم و من به وجود تو افتخار میکنم که مادری از سلاله زهرا(س) هستی.
ای پدر و مادر و برادر و خواهرانم وصيت میکنم و اميدوارم بدان چيزی که میخواهم عمل کنيد اين است که نبايد خودتان را رنج بدهيد و عزاداری کنيد که گريه و ناراحتی شما باعث خوشحالی دشمن و تقويت روحيه او میشود و در ضمن امکان دارد که در جنگ اتفاقی بيفتد که جنازه من بدست شما نرسد اگر چنين شد هيچ نارحت نشويد و به ياد شهدای کربلا بيفتيد و هر وقت که دلتان گرفت به قبرستان شهدا برويد آن وقت هست که دردتان را فراموش میکنيد و اگر جنازه من بدست شما رسيد آن در قطعه شهدا کنار قبور برادران شهيدم به خاک بسپاريد.