ارتجاعِ بزکشده!
آرش فهیم
توهین به مخاطب، زن و انسان! این خلاصهای است از آنچه در فیلم اخیر عبدالرضا کاهانی، یعنی «ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا» اتفاق افتاده. وقتی اسم فیلم را شنیدم، آرزو کردم که خود فیلم به بلاهت اسمش نباشد، اما بعد از دیدن آن، برداشتم این است که حتی از اسمش هم فاجعهبارتر است؛ اساسا فیلم نیست، یک دورهمی در هم و ناجور و ضدهنرمندانه است؛ یک خنجر از پشت به سینما و یک دهن کجی به هنر!
متأسفانه یا خوشبختانه، سینما بیرحم است و باطن سازنده فیلم را به خوبی برملا میکند. کاهانی فیلمسازی است که در کارنامه اش تولید آثار متوسط و نسبتا خوب هم دارد. اما «ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا» نشان دهنده یک سکته در کار فیلمسازی اوست. اتفاقا فیلم بعدی کاهانی یعنی «خانم یایا» هم گویای مسیر رو به زوال فیلمسازی است که در جوانی، بارقههایی از نوگرایی و خلاقیت را داشت، اما انگار چشمه ذوقش خشک و نگاهش کور شده است! کاهانی بعد از آن هم دو فیلم دیگر به نامهای «آزاد مثل هوا» و «استخر» خارج از کشور تولید کرد که هر دو، گم و گور و ناشناخته هستند و قطعا شکست خورده! چون اگر آثار موفق و خوبی بودند، حداقل رد و نشانی از آنها وجود داشت.
«ارادتمند؛...» بیاراده بودن کارگردانش در کنترل صحنه و میزانسن و بازی بازیگران و حتی دوربینش را نشان میدهد. جدای از فیلمنامه –مگر فیلمنامهای هم در کار بوده؟- کارگردانی هم آنقدر داغان است که در این فیلم، به ندرت میتوان نمای استاندارد و درست دید. قابها اغلب خام و نامتوازن و جای دوربین، اشتباه است. مثل خیلی از سکانسهای گفت وگوی دو نفره که در حد فیلمهای آماتور و خانوادگی، یکی نصفه و نیمه در قاب پیداست و دیگری پشتش به دوربین است و... یعنی آقای به اصطلاح کارگردان آنقدر پرت بوده که حتی نتوانسته یک موقعیت ساده را با قاببندی و دکوپاژ اصولی، دربیاورد.
همه اینها باعث میشود تا این ظن به وجود آید که «ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا» یک فیلم سفارشی است. سفارش از همان مراکزی که تحقیر و تحمیق زن و تخریب خانواده در ایران را دنبال میکنند. همانها که برای سیلی به پدر در «برادران لیلا» کف و سوت میزنند و پول میپاشند و برای زبالهای چون «منطقه بحرانی» جایزه میدهند و... این همه بیغیرتی کارگردان در ساخت این فیلم، مشکوک به این است که خواسته فقط فیلمی مطابق سیاستهای جایی بسازد و پولی بگیرد و...
«ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا» حتی از فیلمفارسی هم عقب ماندهتر است و بهتر است لقب «ارتجاع بزک شده» را برای آن برگزینم.