اخبار ویژه
الجزیره: بایدن مجبور شده تسلیم ایران هستهای شود
«توافق با ایران برای آزادسازی ده میلیارد دلار از اموال مسدود شده این کشور، حاکی از تسلیم شدن دولت بایدن در برابر واقعیت دستیابی ایران به جایگاه کشوری در آستانه هستهای شدن است».
وبسایت الجزیره ضمن انتشار این ارزیابی نوشت: اسرائیل به سرعت توافق ایران و ایالات متحده آمریکا را که با میانجیگری قطر انجام شده بود، شیطانی جلوه داد. این توافق شامل تبادل زندانیان میان دو طرف، آزادسازی 10 میلیارد دلار از داراییهای ایران و کاهش غنیسازی 60 درصدی بود. حمله نتانیاهو به این توافق نشاندهنده سرخوردگی او از شکست راهبردش برای مقابله با برنامه هستهای ایران و ناتوانی او در تأثیرگذاری بر موضع دولت بایدن است.
این توافق نه تنها بر مخالفت واشنگتن با موضع تلآویو دلالت دارد که خواستار تشدید تحریمهای اقتصادی علیه تهران و تهدید به استفاده از گزینه نظامی است، بلکه حاکی از تسلیم شدن دولت بایدن در برابر واقعیت رسیدن ایران به جایگاه کشوری در آستانه هستهای شدن است. علی رغم اینکه ایران به کاهش سطح غنیسازی متعهد شده، اما میتواند اورانیومهای غنی شده با غنای 20 و 60 درصد خود را نگه دارد.
آنچه مسائل را پیچیدهتر میکند این واقعیت است که قاطعانه ثابت شده جنگ سایهای که موساد به دستور نتانیاهو علیه برنامه هستهای ایران وارد آن شده و شامل بمبگذاری در تاسیسات اتمی ایران، حذف دانشمندان اتمی ایرانی و انجام حملات سایبری برای از کارانداختن زیرساختهای مربوط به برنامه اتمی این کشور میشود، شکست خورده و فرماندهان معتبر اطلاعاتی اسرائیل باور دارند جنگ سایه تنها به تقویت انگیزه ایران برای ادامه توسعه برنامه هستهای این کشور کمک کرده است.
برای دولت بایدن مشخص شده که تهدیدهای اسرائیل درخصوص حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران قابل اعتماد و باور کردنی نیست و تلآویو توانمندی و امکانات لازم برای انجام این حمله و تحمل پیامدهای آن به ویژه احتمال وقوع رویارویی با حزبالله را ندارد. به علاوه اینکه دو دستگی سیاسی و شکاف به وجود آمده کنونی در جامعه اسرائیل در پی طرح اصلاحات قضائی، از قدرت اسرائیل برای وارد شدن به اقدام نظامیای میکاهد که ممکن است به رویارویی گسترده منطقهای منجر شود.
از اینرو نتانیاهو علیرغم عجلهاش برای شیطانی جلوه دادن توافق جدید، خود میداند که هیچ ابزاری برای مقابله با برنامه هستهای ایران ندارد. تحولات اخیر حاکی از ناتوانی اسرائیل و نداشتن قدرت و نفوذ محدودش بر روند تعاملات آمریکا و ایران است.
1500 هزار میلیارد تومان بدهی به ارث گذاشته و طلبکارند!
در حالی که دولت موفقیتهای مهمی در تسویه بخش مهمی از بدهیهای به ارث رسیده از دولت قبل به دست آورده، نشریات زنجیرهای وابسته به مدیریت اشرافی، روایت کاملاً وارونه از ماجرا به دست میدهند.
در این زمینه روزنامه سازندگی ارکان حزب کارگزاران در تحلیلی با عنوان «بمب تورم، افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی چه عواقبی دارد؟»، نوشت: افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی به مناقشهای جدی میان منتقدان و دولت تبدیل شده است. عبدالناصر همتی در پیامی خطاب به سیدابراهیم رئیسی نسبت به عواقب افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی هشدار داد.
به عقیده رئیس کل پیشین بانک مرکزی، کاهش خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی از شهریور 1400 تا فروردین 1402 به میزان 137 هزار میلیارد تومان به معنای کاهش بدهی دولت به بانک مرکزی نیست و نه تنها بدهی دولت به بانک مرکزی کاهش نیافته بلکه در مدت یاد شده به انواع روشهای مختلف مستقیم و غیرمستقیم و برداشت از حساب دستگاههای دولتی نزد بانک مرکزی، بدهی دولت به بانک مرکزی به میزان قابل توجهی، افزایش داشته است.
در همین حال روزنامه اعتماد در تحلیل مشابهی با عنوان دولت، بدهکار بزرگ بانک مرکزی نوشت: «آمار تازهاي كه ارايه شده نشان ميدهد رشد نقطه به نقطه پايه پولي در ماه اول امسال، نسبت به سال گذشته به ۴۵ درصد رسيده؛ عددي كه بيشترين ميزان اين شاخص در تمام ادوار است. اين اتفاق در حالي رخ داده كه در اين ماه مانده بدهي دولت به بانك مركزي ۶۵ هزار ميليارد تومان افزايش داشته كه از عوامل اصلي رشد پايه پولي است. اما تيم اقتصادي دولت در اتفاقي عجيب بالا بودن رشد پايه پولي را بيارتباط با بدهي دولت به بانك مركزي، خوانده و استدلال ميكند كه بدهي دولت به بانك مركزي كاهش يافته است. بهطور خاص، آماري كه در اين باره ارايه شده، ادعا ميكند كه خالص بدهي دولت به بانك مركزي از شهريور ۱۴۰۰ تا فروردين امسال، ۱۳۷ همت كاهش داشته است! در حالي كه اين گزاره نادرست است، زيرا بدهي دولت به بانك مركزي مستند به گزارش شماره ١١١ بانك مركزي، (مربوط به پايان اسفندماه سال 1401)
38.5 درصد نسبت به پايان سال 1400 افزايش يافته و به 183.9 هزار ميليارد تومان رسيده است. در واقع آنچه در گزارش بانك مركزي به آن استناد شده، بدهي بخش دولتي شامل شركتهاي دولتي است كه به دليل سپردههاي آنها نزد بانك مركزي كاهش داشته است».
درباره دو تحلیل روزنامههای سازندگی و اعتماد و تحلیلهای مشابه گفتنی است بالاترین رکوردهای کسری بودجه، رشد نقدینگی، افزایش پایه پولی و چاپ پول و نهایتا تورم، در دولت مدعی اعتدال و از جمله دوره مدیریتی آقای همتی به ثبت رسیده است و عجیب این که همین متهمان با ادبیات طلبکارانه سخن میگویند. مجموعا 1500 هزار میلیارد تومان بدهی، از دولت روحانی به دولت رئیسی به ارث رسیده است. بدتر اینکه آن دولت، موتور تورم را از جهات مختلف روشن کرد و به تصاعد فزاینده رساند و سپس در همین وضعیت تصاعدی، دولت را با این آمار و ارقام تحویل داد، از جمله کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی، انتشار ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پول بیپشتوانه و انفجار نقدینگی، سررسید اوراق فروخته شده به میزان ۵۳۲ هزار میلیارد تومان. در مقابل، دولت رئیسی در مدت دوسال، برخی یادگاریهای منفی دولت قبل را هم جارو کرده و ناترازیها را کاهش داده است؛ از جمله: تسویه ۲۷۰ هزار میلیارد تومان بدهی سود اوراق، تسویه
۱۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی به صندوقهای بازنشستگی، اختصاص
۴۰ هزار میلیارد برای رتبهبندی معلمان و ۵۴ هزار میلیارد برای تسویه بدهی بانک مرکزی.
یادآور میشود دیروز سخنگوی اقتصادی دولت اعلام کرد: ۵۵۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت قبل را تسویه کردیم. قریب ۲۹۰ هزار میلیارد تومان، مجموع استقراضهایی است که پیش از این دولت انجام شده و تا امروز توسط دولت سیزدهم بازپرداخت شده است. اما باید بخش دیگری نیز به آن افزود از جمله بدهی ۵۳ هزار میلیارد تومانی استقراض پنج ماهه نخست فعالیت دولت که در همان سال تسویه شد. همچنین ۲۳۰ هزار میلیارد تومان بدهیهایی که در حوزه تامین اجتماعی و شرکتهای تابعه وزارت نیرو ایجاد شده بود، از طریق تهاتر و اوراق بازپرداخت شد.
موفقیت بزرگ دولت در تولید بیشتر و مصرف بهتر برق
مدیریت هوشمندانه دولت در زمینه تولید و توزیع و مصرف برق موجب شد مردم و صنایع تابستان امسال را با وجود شدت گرمای بیسابقه، برخلاف برخی سالهای گذشته بدون قطعی برق و خاموشی سپری کنند.
در این زمینه روزنامه همشهری در گزارشی نوشت: هر سال بر تعداد مشترکان برق اضافه میشود و مصرف بالاتر میرود حال آنکه نیروگاهها در اوج ساعت مصرف توان تولید مشخصی دارند و همین داستان باعث شد تا مردم نگران قطع برق در روزهای گرم تابستان باشند و صنایع هم در اضطراب خوابیدن خط تولیدشان بودند. اما این اتفاق در 2سال اخیر رخ نداد و بهنظر میرسد که در دولت فعلی دیگر قرار نیست برق قطع شود. البته به شرط اینکه برنامهها به دقت اجرا شود و مردم هم همراهی کنند؛ چرا که همچنان بین تولید و مصرف شکاف هست و این شکاف در تابستان بیشتر هم میشود.
دولت در 2سال نخست خود چگونه بر چالش ناترازی برقی فائق آمد تا مردم و اقتصاد ایران، دو تابستان بدون خاموشی را تجربه کنند آنهم بهگونهای که چرخ تولید و تجارت هم بچرخد. آمارها نشان از یک تغییر راهبردی در سیاستهای عرضه و تقاضای مصرف برق در ایران طی 2سال اخیر دارد و این تازه نیمی از راهی است که وزارت نیرو طی کرده و آثار سرمایهگذاریهای صورت گرفته در 2سال بعد بهتر نمایان میشود.
در 2سال اخیر ظرفیت نصب شده نیروگاهی کشور به 91هزارو288مگاوات رسیده و به بیان روشنتر دولت سیزدهم، 7هزارو 757مگاوات بر ظرفیت تولید برق افزوده است. این تغییر با بهرهبرداری از 5هزارو198مگاوات نیروگاه حرارتی جدید، 225مگاوات نیروگاههای تجدیدپذیر، 334مگاوات نیروگاههای تولید پراکنده و مقیاس کوچک، اضافه کردن 1400مگاوات بر تولید نیروگاههای موجود و رفع محدودیت 600مگاواتی با نوسازی نیروگاهها رخ داده است. ظرفیت تولید برق در سال1401 رشدی 185درصدی داشته و امسال هم برآورد شده 57درصد دیگر اضافه شود.
یکی دیگر از اتفاقات مهم 2سال اخیر صنعت برق کشور علاوهبر تلاش جهت افزایش ظرفیت تولید، به اجرای 140برنامه در سالجاری جهت عبور موفق از اوج مصرف در تابستان امسال برمیگردد که باعث شد تا ناترازی برقی فعلی بدون اعمال خاموشی و ایجاد دردسر برای شهروندان مدیریت شود. البته این نکته را هم درنظر داشته باشید که در روزهای اوج بار مشترکان خانگی یا خانوارهای ایرانی نزدیک 15هزارو600مگاوات ساعت از مصرفشان را کم کردند تا به دولت کمک کنند و وزارت نیرو هم پاداش نقدی برای این کار درنظر گرفت.
برخی انتقادها این بود که مدیریت مصرف برق در تابستان امسال با محدود کردن مصرف برق صنایع صورت گرفته که باعث ضربه خوردن تولید شده اما وزارت نیرو میگوید نهتنها از میزان برق تحویلی به صنایع کم نکرده بلکه نسبت به تابستان پارسال 12.6درصد برق بیشتری به واحدهای صنعتی تحویل شده و شاهد این مدعا کسب رتبه اول رشد تولید فولاد کشور بهعنوان یک صنعت انرژیبر در جهان است. حتی 580هزار واحد از 630هزار واحد صنعتی در تابستان امسال بدون هیچگونه محدودیت برقی به کارشان ادامه دادند و در شهرکهای صنعتی مدیریت مصرف با تغییر تعطیلات هفتگی و در حوزه صنایع بزرگ هم با جابهجایی بار از ساعت اوج به کمباری این اتفاق رخ داده است.
برخلاف دوستان اصلاحطلبم به آینده اقتصاد بسیار امیدوارم
عضو مرکزیت حزب کارگزاران گفت من برخلاف دوستان اصلاحطلبمان به آینده اقتصاد ایران هزار بار امیدوار هستم.
سعید لیلاز که با روزنامه شرق مصاحبه کرده، در پاسخ این سؤال که «خیلی از کارشناسان معتقدند وضعیت فعلی ایران از نظر مشکلات اقلیمی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاست خارجی نگرانکننده به نظر میرسد. شما این شرایط را چگونه تحلیل میکنید؟»، اظهار کرد: من گاهی وقتها میبینم برجستهترین نخبگان ایران در واکنش به حوادث یا اظهارنظرهایی که میشود، به چنان فرومایگی دچار میشوند و چنان فرومیغلتند که به یک پوپولیسم دردناک و پیشپاافتاده دچار میشوند. آن زمان است که واقعا برای ملت ایران ناراحت میشوم که ما داریم ادعا میکنیم اینها را میخواهیم راهبری و نمایندگی کنیم و میخواهیم جلو ببریم. این نشان میدهد که چقدر روشنفکری حداقل در ایران بیشتر به سلبریتیبودن شبیه است تا روشنفکربودن و نخبگی. یعنی دنبال مرید جمعکردن و فالوور جمعکردن و لایکخوردن و لایکگرفتن و این حرفها هستند یا میخواهند دل کسی را خنک کنند یا میخواهند کسی را بچزانند و اصلا دنبال کشف حقیقت نیستند.
(خبرنگار: یعنی میخواهید بگویید در تحلیل وضعیت هم خطا وجود دارد؟) بله، من رفتم پژوهشی کردم و متوجه شدم ما شهریور 1400 از رکورد تاریخی بالاترین عدد تولید ناخالص داخلی ایران در سال 96 عبور کردیم. از شهریور 1400 تا الان هرچه رشد در اقتصاد ایران دارد اتفاق میافتد، جدید است که الان دو سال آن دارد تمام میشود. ما در این دوره 21 ساله بدترین موج تلاطم در تاریخ ایران را شاید داشتیم به لحاظ اقتصادی. دو نوبت تحریم اقتصادی که دومی بدون تردید شدیدترین در تاریخ بشر است. من میتوانم تاریخ تحریمها را همین الان تدریس کنم. میدانم در عراق چه گذشته. ولی عراق به اندازه ما نتوانست مقاومت کند و کوبا هم همینطور.
وی گفت: درست است که زرق و برق عربستان بیشتر است، ولی الان میزان ساختمانسازی در منطقه 22، اندازه کل دوبی است، بقیه تهران را اصلا کنار بگذارید. میدانید! رسیدیم به یک خودانکاری که از لج همدیگر است. لطفا یادتان باشد که وضعیت ایران بدتر از عربستان نیست، بدتر از امارات عربی متحده نیست، بدتر از کویت نیست و حتی بدتر از روسیه نیست. در ایران تصور این است که شما محال است بتوانید بدون کمک حکومت و دولت یک روزنامه مستقل و یک بنگاه مطبوعاتی مستقل درست کنید؛ الان من میتوانم بگویم 10 تا مؤسسه کاملا مستقل از حاکمیت داریم؛ نگاه کنید به «دنیای اقتصاد»، به «شرق»، به روزنامه «مردمسالاری» و... اینها تقریبا بدون حمایت حاکمیت دارند کار خودشان را انجام میدهند.
لیلاز افزود: طبیعتا، بله، من خوشبین هستم. من مخالف ایدئولوژی ایالات متحده هستم! من اصلا نظرم را بعد از ترامپ عوض کردم. یعنی عوض شد. مگر میشود اتفاقی مثل ترامپ بیفتد و روی فکر تمام ماها اثر نگذارد؟ من این جمود فکری را در رفقای خودم هم میبینم. به شما بگویم؛ در اغلب دوستان سیاسی خودمان میبینم که اینها هیچ از تحولات پیرامونی خودشان پند نمیگیرند. من اتفاقا چون توافق آقای ظریف در برجام را یک توافق شرافتمندانه و درجهیک میدانم، دیگر به آن ایمان ندارم. عرض من را متوجه شدید؟ آقای ظریف اخیرا هم بهدرستی اشاره کرد که بالاتر از این غیرممکن بود. به همین علت که این حرف درست است، برگشت ایران به برجام نادرست و غیرممکن است و برنخواهد گشت.
وی در پاسخ این سؤال که آینده ایران را چگونه میبینید؟، میگوید: آن چیزی که من برای آینده ایران دارم میبینم، این است که ما سمتگیریمان به سمت توازن است. یعنی چه؟ یعنی در بودجه امسال 860 هزار میلیارد تومان پیشبینی درآمد مالیاتی توسط دولت شده است. میدانید که برخلاف تصور اغلب اقتصاددانان تمام بودجه پارسال در مالیاتستانی تحقق پیدا کرد و در ناآرامیهای پاییز، مهمترین جایی که آسیب دید بخش خدمات و درآمدهای مالیاتی دولت بود. هر چقدر تمرکز دولتها از نفت کاسته شود، به ناچار بر مالیات خواهد افزود و این یعنی توازن طبقاتی، یعنی دموکراسی.
درباره آینده ایران باید تأکید کنم که من به لحاظ مادی به آینده ایران خیلی امیدوار هستم و امکان سرنگونی ساختار سیاسی وجود ندارد. امکان بروز ناآرامیها هم بسیار ضعیف است بهخاطر اینکه ما یک طبقه متوسط بسیار نیرومند در ایران داریم.
خبرنگار در ادامه میپرسد «ترکیه در توسعه از ایران جلوتر است. تقویت روحیه ملیگرایی چقدر در رشد ترکیه تأثیر داشته است؟» و لیلاز پاسخ میدهد: من اصلا این را قبول ندارم و چنین چیزی وجود ندارد و آن را توهم میدانم... چرا برخورد آقای رئیسی الان با صنعتگران ایران و با اقتصاد داخلی و با تولیدکنندگان خصوصی اینقدر بهتر از آقای احمدینژاد است؟ تفاوتش تفاوت بینش و ایدئولوژی نیست؛ بلکه تفاوت آن این است که او دلار داشت و رئیسی ندارد. چطور متوجه این واقعیت نمیشوید؟! من به آینده ایران بسیار بسیار خوشبین هستم. میدانید؟ فقط 40 درصد ظرفیت صنعتی ایران الان دارد استفاده میشود. بنابراین تا یکدورهای بیش از 10 سال، ما بدون سرمایهگذاری جدی حتی میتوانیم رشد اقتصادی دورقمی داشته باشیم.