kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۲۸۳۰
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۱

شگرد جناحی کردن مذاکرات برای تبرئه بایدن و ابقای تحریم‌ها(خبر ویژه)

روزنامه نیویورک‌تایمز، تیتر غلط‌انداز «مذاکره مستقیم در نیویورک» را به‌عنوان تیتر اصلی خود منتشر کرد و ذیل آن در تیتری فرعی نوشت: «پیشنهاد جدید موسویان به ایران و آمریکا برای احیای برجام همزمان با اوج‌گیری حملات جمهوری‌خواهان تندرو به او».

 


عبارت اخیر روزنامه هم‌میهن به نحوی بیان شده که انگار فقط جمهوری‌خواهان آمریکا دشمن هستند و دموکرات‌هایی که همین الان در دولت آمریکا حضور دارند، همان‌هایی نیستند که از تحریم‌ها و ارائه تضمین معتبر برای عدم تکرار عهدشکنی برجامی طفره رفتند.
هم‌میهن می‌نویسد: «مجمع عمومی سازمان ملل تا چند روز دیگر آغاز‌‌‌ می‌شود. این نشست فرصت خوبی برای آغاز گفت‌وگوهای مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا و متعاقب آن برگزاری نشست کشورهای ۱+۵ و ایران برای احیای برجام است». این، بخشی از پیشنهاد سیدحسین موسویان، دیپلمات پیشین و سخنگوی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران در زمان مسئولیت حسن روحانی در ابتدای دهه 1380 است. موسویان پیشنهاد خود را در حالی مطرح کرده که در روزهای اخیر و درپی سخنرانی‌اش در نشست سالیانه «فرماندهی استراتژیک آمریکا (استراتکام)» با حملات تند جمهوری‌خواهان و کنگره از یک‌سو و اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور از سوی دیگر مواجه شده بود. «فرماندهی استراتژیک» یک نهاد دولتی- نظامی آمریکاست که مسئولیت اموری همچون بازدارندگی استراتژیک، و تهدیدات موشکی آمریکا را برعهده دارد. موسویان در این نشست که با موضوع «بازدارندگی» برگزار شده بود، انگشت بر نکته مهمی گذاشت و با بازخوانی مداخلات آمریکا در امور ایران از زمان دولت مصدق تا حمایت از صدام در جنگ ایران و عراق و نهایتاً، خروج ترامپ از برجام نتیجه گرفت این اقدامات که همگی هم در زمان دولت‌های تندرو جمهوری‌خواه رخ داد، حاصلی جز تقویت گرایش‌های نظامی و اقتدارگرایی در ایران نداشته است و در سال‌های اخیر و پس از تجربه برجام، مقامات ایران را به دوری بیشتر از غرب، اتخاذ راهبرد «نگاه به شرق» و حتی تلاش برای شکل دادن اتحادهایی استراتژیک با چین و روسیه واداشته است.
سخنرانی صریح موسویان که در آن، جمهوری‌خواهان تندرو و جریان‌های میلیتاریست آمریکا را هدف گرفته بود، خیلی زود واکنش تند آنان را برانگیخت. تندروهای آمریکا، نوک تیز حملات خود را متوجه «فرماندهی استراتژیک آمریکا» کردند که چرا از چهره‌ای چون موسویان که از دیپلمات‌های سابق جمهوری اسلامی است، در نشست سالیانه خود دعوت کرده است. در این زمینه، نشریه آمریکایی «واشنگتن فری‌بیکن» نوشت: «سناتور جمهوری‌خواه راجر ویکر و مایک راجرز، به تحقیق پرداخته‌اند که چرا مرکز تصمیمات فرماندهی راهبردی آمریکا میزبان یک مُبلّغ بدنام ایرانی است».
هم‌میهن می‌افزاید: علت حملات و اتهام‌زنی‌های راست رادیکال ایران و راست رادیکال آمریکا به چهره‌هایی چون موسویان چیست؟ آنچه روشن است این دو جریان از دو مسیر متفاوت به یک راهبرد می‌رسند که همانا ضرورت تداوم و حتی افزایش تنش در روابط میان ایران و آمریکاست. برمبنای چنین رویکردی است که در مقاطع مختلف، هرگاه زمینه تنش‌زدایی و شکل‌گیری سطحی از مذاکرات فراهم شده است، راستگرایان رادیکال در تهران یا واشنگتن فعال می‌شوند و میز مذاکره را برهم می‌زنند؛ که در این میان، سهم و مسئولیت تندروهای آمریکایی را باید بسیار بیشتر دانست. طرح مشکوک بحث «محور شرارت» در سخنرانی جورج بوش پسر آن‌هم در شرایطی که دولت ایران منادی گفت‌وگوی تمدن‌ها بود و حتی مقامات نظامی ایران در جنگ علیه تروریسم به همکاری اعلام‌نشده‌ای با ائتلاف ضدطالبان روی آورده بودند؛ نماد بارزی از این اقدامات بود که نه‌فقط روابط دوطرف را بار دیگر به مرز بحران رساند، بلکه موقعیت نیروهای اصلاح‌طلب و میانه‌رو در ایران را به‌شدت تضعیف کرد. مواضع رادیکال دولت بوش علیه ایران، یکی از عوامل اصلی کنار رفتن چهره‌هایی چون خاتمی، روحانی و موسویان و روی آمدن راستگرای رادیکالی چون احمدی‌نژاد بود. پس از احمدی‌نژاد نیز، با وجود روی کار آمدن میانه‌روها در ایران، باز هم این رادیکال‌های راست بودند که تحت‌عنوان «دلواپسان» به فضا‌سازی و کارشکنی در مسیر توافق هسته‌ای پرداختند و خواسته یا ناخواسته با تل‌آویو، ریاض و لابی‌های عبری-عربی در آمریکا همراه شدند. حتی پس از آنکه برجام به امضاء رسید، باز حملات راستگرایان تهران و واشنگتن ادامه یافت. راست‌های رادیکال با گذشت حدود 18 ماه از زمان روی کار آمدن ترامپ، نهایتاً به هدف خود رسیدند و در اردیبهشت 1397 آمریکا از برجام خارج شد و تا امروز نیز، به‌رغم همه فرازونشیب‌ها و تحولات داخلی ایران و آمریکا، احیای آن محقق نشده است.
روزنامه هم‌میهن توضیح نداده که اگر فقط جمهوری‌خواهان خواستار به‌هم زدن برجام یا قرار دادن ایران در فهرست محور شرارت بودند، چرا دولت دموکرات اوباما بر لیست تحریم‌ها پس از برجام افزود، بر سر راه اجرای برجام و سرمایه‌گذاری در ایران کارشکنی کرد، داعش را علیه ایران پدید آورد، اقدام به ترور و خرابکاری هسته‌ای کرد و پایه‌گذار «تحریم‌های فلج‌کننده» بود؟! همچنین این پرسش بی‌پاسخ است که چرا دولت دموکرات بایدن حاضر نشد با لغو موثر تحریم‌ها و ارائه تضمین معتبر، به برجام برگردد؟ از سوی دیگر، دو سال مذاکره در این مسیر، فقط بی‌ارادگی و بی‌صداقتی دولت بایدن را آشکار کرده و نشان داده که آنها اقدام ترامپ را نه به‌عنوان مزاحم، بلکه ابزار فشار برای چانه‌زنی و امتیازگیری بیشتر می‌دانند. بنابراین سؤال بعدی این است که پیشنهاد دیدار در نیویورک و مذاکره مجدد چه آورده‌ای برای ایران دارد و حال آنکه حتی حسن روحانی هم گرفتن عکس یادگاری با رئیس‌جمهور آمریکا را امتیازی برای طرف ایرانی می‌دانست.
گفتنی است تلاش برای فاصله‌گذاری میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان از سوی برخی محافل، کمک به دولت مستقر آمریکا برای‌ شانه خالی کردن از مسئولیت لغو همه تحریم‌ها (وعده برجامی روحانی و غربگرایان) تلقی می‌شود. وگرنه روشن است که دولت بایدن هم نه‌تنها حاضر به لغو تحریم‌ها نیست بلکه چندصد مورد بر شمار آنها افزوده و البته با شوک افزایش صادرات نفت ایران به حدود دو میلیون بشکه مواجه شده است.
یادآور می‌شود مقامات دولت بوش بارها از اصلاح‌طلبان در ایران اعلام حمایت کرده بودند. دولت اوباما نیز از آنها در آشوب‌افکنی سال 1388 حمایت کرد تا از این طریق، حماسه و نقطه قوت مشارکت 40 میلیونی را به تهدید تبدیل کند. از متن همان آشوب هم تحریم‌های فلج‌کننده زاییده شد؛ اما بانیان غربگرای آن در طول دهه گذشته مدعی بوده‌اند سیاست‌ورزی‌شان برای برداشتن تحریم‌هاست!