kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۲۷۳۹
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۴

اقلیت پرسروصدای بی‌منطق! (نگاه)

 
 
محمدامین ساغندی
روز دوشنبه‌ای در مسیر حرکت به سمت مؤسسه سوار مترو می‌شوم. مردی میانسال آن‌طرف نرده‌ای که حائل واگن عمومی و واگن بانوان است ایستاده و با خانمی محجبه بحث و جدل می‌کند. خانم محجبه به حضور او در واگن بانوان معترض است و او اعتقادات آن خانم را به تمسخر می‌گیرد و می‌گوید که مشکل ما الان اقتصادی است و نه چیزهای دیگر. مترو شلوغ است ولی هیچ‌کس دخالت نمی‌کند و خانم محجبه با دلخوری در ایستگاهی پیاده می‌شود. به سمت مرد می‌روم و برایش توضیح می‌دهم که تفکیک واگن بانوان لزوما ربطی به اعتقادات دینی ندارد و در بسیاری از کشورهای اروپایی هم چنین فضاهایی برای امنیت و آسایش بانوان تعبیه شده و کار شما در ورود به این فضا اشتباه است. 
مرد در پاسخ دوباره پای مسائل اقتصادی را وسط می‌کشد. با جدیت به او تذکر می‌دهم که کسی حق ندارد به‌خاطر وجود مشکلات اقتصادی، هر کار غلطی را انجام دهد یا توجیه کند. پسر جوانی هم که کنارم ایستاده و تاکنون ساکت بوده وارد بحث می‌شود و عمل او را تخطئه می‌کند. کم‌کم بقیه مردم حاضر در واگن هم واکنش نشان می‌دهند و مرد میانسال- ظاهرا از روی ناچاری- در ایستگاه بعد پیاده می‌شود. 
بعد از پیاده شدن او خطاب به بقیه افراد سخن می‌گویم و همگی به زبان و اشاره سر تایید می‌کنند. اتفاقا همان روز در مسیر برگشت باز هم با صحنه‌ای مواجه می‌شوم که دو سه نفر روحانی مسنی را که در گوشه‌ای از مترو نشسته است، با زبان آزار می‌دهند. این‌بار هم بقیه مردم ساکت‌اند. ولی وقتی به آن دو سه نفر اعتراض می‌کنم، چند نفر دیگر نیز در حمایت از روحانی وارد بحث می‌شوند و بعد از چند دقیقه، افراد هتاک وقتی تحت فشار قرار می‌گیرند، ساکت می‌شوند.
 این دو ماجرا و بسیاری از موارد دیگر نشان‌دهنده وجود یک اقلیت پرسروصدای بی‌منطق در جامعه ماست که به خود اجازه می‌دهند در حالی که حدود قانون، شرع و حتی عرف را زیر پا می‌گذارند، زبان‌شان هم دراز باشد و با توهم اینکه اکثر مردم مانند آنها هستند، به راحتی در عرصه عمومی جولان دهند. این اقلیت که به‌خاطر ضعف تحلیل و محتوا و تحت تاثیر موج عظیم تبلیغات دشمن در فضای مجازی، افکارشان «مسخ» و «مصادره» شده، بر اثر خویشتن‌‌داری بخشی از جامعه و عدم برخورد مناسب حکومت، «بی‌پروا» شده و حالت «تهاجمی» به خود گرفته‌اند. آنها وقتی در عرصه عمومی اقدام به هنجارشکنی می‌کنند و برخوردی مشاهده نمی‌کنند، هم خود جسورتر شده و هم افراد نزدیک به خود را ترغیب به هنجارشکنی می‌کنند. از این‌سو، قشر متدین و ارزش‌مدار جامعه ایرانی که پرشمارند، اگر در برابر هنجارشکنی این اقلیت سکوت کنند، قوی‌تر شدن آنها را مشاهده کرده و این امر منجر به فرورفتن بیشتر آنها در «مارپیچ سکوت» می‌شود. حال آنکه تجربه نشان داده هرگاه این اقلیت هنجارشکن با کوچک‌ترین برخورد و واکنشی مواجه شوند، به سرعت دست و پای خود را جمع می‌کنند. 
در کنار مردم و بلکه بالاتر از آن، نقش حکومت در برخورد با این اقلیت پرسروصدا بسیار مهم است. امروزه بسیاری از صاحب‌نظران‌، درباره معضلاتی از قبیل بی‌حجابی از تقدم کار فرهنگی بر برخورد قانونی سخن می‌گویند، اما در این میان از نکته‌ای مهم غفلت می‌شود. کار فرهنگی به معنای تبیین هوشمندانه باورها و ارزش‌ها البته مهم‌ترین و اساسی‌ترین کار است که بدون آن بقیه کارها در بلندمدت نتیجه نخواهند داد. لکن زمانی که عده‌ای در وضعیت «طغیان» و «سرکشی» قرار داشته باشند، کار فرهنگی و تربیتی اثر نخواهد داشت. اصولا اگر افرادی احساس کنند می‌توانند با «قلدری» و «سرکشی» به اهداف خود برسند، هرگز زیر بار گفت‌وگو و مفاهمه نمی‌روند. اقلیت بی‌پروای هنجارشکن باید ابتدا «ضرب شست» قانون را بچشند و در برابر «اقتدار» حاکمیت خاضع شوند. آنگاه می‌توان با آنها از در گفت‌وگو وارد شد و درباره خوب و بد و درست و نادرست با آنها سخن گفت. 
در این میان نقش‌آفرینی بدنه عمومی مردم نیز اهمیت دارد. به هیچ‌وجه نباید گمان کرد هنجارشکنان در اکثریت‌اند و یا اکثریت جامعه حامی آنها. باید در مواجهه با هرگونه قانون‌ستیزی‌، واکنش هوشمندانه و عقلایی نشان داد و با رعایت سطوح امر به معروف‌، «بسط ید» را از اقلیت بی‌پروا گرفت و «جسارت» را از آنها سلب کرد.