نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
گروه فشار مقصر بود یا تضمین روحانی به غرب؟
سرویس سیاسی ـ
روزنامه سازندگی روز گذشته به نقل از مسیح مهاجری، فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «گروه فشار تلاش کرد برجامی سر نگیرد. بعد که سرگرفت، تلاش کرد به کمک ترامپ، صهیونیستها و ارتجاع عرب آمریکا از برجام خارج شود. البته ترامپ بیچاره خودش بنا نبود خارج شود بلکه او را خارج کردیم. یعنی همین گروه فشار ما او را از برجام خارج کرد.»
مدعیان اصلاحات برای سرپوش گذاشتن بر ضعفها و اشتباهات راهبردی خود در مسئله برجام، حتی حاضرند به تطهیر ترامپ و دولت آمریکا دست بزنند و تمام مشکلات را به گردن مخالفین خود در داخل که حالا مهاجری نام گروه فشار بر آنها گذاشته است بیندازند!
اما حقیقت آن است که علت اصلی خروج آمریکا از برجام، اطمینان از عدم پاسخ مناسب دولت روحانی و باقیماندن ایران در برجام به هر قیمتی بود. امری که فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی وقت اتحادیه اروپا سال 97 آن را فاش کرد و گفت از روحانی تضمین گرفتهام حتی در صورت خروج آمریکا از برجام، ایران در این معاهده باقی بماند.
مدعیان اصلاحات در حالی منتقدان برجام را مورد هجمه قرار میدهند که در برجام به نحوی توافق کردند که بیسوادترین افراد هم اینگونه معامله نمیکنند.
خود علمپنداری و خود نخبهپنداری اصلاحطلبان
روزنامه اعتماد در یادداشتی عنوان داشت: «از مهمترين آثار اين پديده، تهي شدن دانشگاه از نخبگان، انديشمندان و عالمان است. افراد توانمندي كه صرفا با هدف گسترش انديشه و ارتقاي علمي دانشجويان پاي به اين عرصه گذاشتهاند، با ايجاد چنين وضعيتي، ديگر رغبتي به حضور و تدريس در دانشگاهها نخواهند داشت و جاي آنها را افراد كممايه اما «وفادارنما» خواهند گرفت... دومين اثر، بياعتباري دانشگاه نزد دانشجويان و جامعه علمي است. دانشگاه اعتبار خود را بهشدت از دست خواهد داد و نتيجه آن سقوط رتبه علمي دانشگاههاي ايران نسبت به ساير كشورهاست... از ديگر تاثيرات اخراجها، افزايش احتمال خروج اساتيد اخراجشده از كشور است كه خود به معناي شتاب گرفتن خروج سرمايههاي انساني از ميهن و جذب اين سرمايهها در كشورهاي ديگر است. اخراج اساتيد به معناي اخراج ايده، فكر، خلاقيت و سرمايههاي دانشي رشد و توسعه كشور است. به عبارتي در شرايط انزواي فعلي و در حالي كه بهطور قطع نيازمند استفاده از نيروهاي متخصص داخلي هستيم، خروج اساتيد دانشگاه به معناي حركت در مسير تداوم نابسامانيها است.»
روزنامههای زنجیرهای طی روزهای اخیر به شکل متحدی اقدام به بحراننمایی در حوزه دانشگاه و ایجاد جنجال در موضوع برخورد با افراد فاقد صلاحیتهای در دانشگاهها داشتهاند. پدیده قابل ملاحظه در تمام این نوشتهها خودنخبهپنداری این افراد و وابستگان به اصلاحطلبان است. البته این ویژگی در بین اصلاحطلبان پدیده و ویژگی جدیدی نیست. خود را ژنرال و دانشمند مینامند و با بدترین عملکردها حوزه مسئولیت خود را تحویل میدهند. در حوزه دانشگاه نیز هر کسی که مبتنی بر مشی اصلاحطلبان به جای علم به دنبال حرفها و سخنان شاذ سیاسی باشد یا در هر حوزهای غیر از حوزه مطالعه و سابقه علمی خود حرف بزند، از دید اصلاحطلبان دانشمند به حساب میآید. مثلا سابقه فوقالعاده بد فردی مثل شریفی زارچی در مدیریت سامانههای وزارت بهداشت در زمان اوج کرونا در دولت دوازدهم و عدم رضایت مسئولین دولت روحانی در وزارت بهداشت از وی را نیز گویا فراموش کردهاند.
این نوشته در حالی است که دانشگاهیان رکود علمی شدید کشور در دولتهای یازدهم و دوازدهم و برخوردهای قهرآمیز و چکشی دولت روحانی با اساتید انقلابی و اساتیدی که به رویکرد این دولت با کارنامه فاجعهبارش انتقاد داشتند را فراموش نکردهاند.