kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۲۱۶۷
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۲:۱۲
دومینوی استعمارزدایی در غرب آفریقا

چرا فرانسه و آمریکا نگران تحولات نیجر هستند؟

 
 
 
اشاره
کشور نیجر 4 مرداد گذشته شاهد کودتای جدیدی بود که غرب آفریقا را طی این مدت به شدت از خود متاثر کرده است؛ جامعه کشورهای غرب آفریقا موسوم به «آکوواس» که نیجر نیز جزو آن است تهدید کرده است در صورت عدم آزادی «محمد بازوم» رئیس‌جمهور سابق و عدم بازگشت وی به قدرت به این کشور حمله خواهد کرد. تهدیدی که فرانسه نیز به شدت از آن حمایت می‌کند. از سوی دیگر «مالی» و «بورکینافاسو» همسایگان نیجر که در «آکوواس» نیز حضور دارند تهدید کرده‌اند حمله به نیجر را حمله به خود تلقی می‌کنند. الجزایر همسایه شمالی نیجر نیز با حمله مخالف است و آسمان خود را بر روی جنگنده‌های فرانسوی برای عبور از این کشور و حمله به نیجر بسته اعلام کرده است. مذاکرات فرستادگان آکوواس با شورای نظامی نیجر نیز شکست خورده است. حمله نظامی به نیجر به نظر محتمل و قریب‌الوقوع به نظر می‌رسد همه چیز طی روزهای آتی مشخص خواهد شد. حتی اگر حمله‌ای صورت نگیرد بسیار بعید است که فرانسه و آمریکا اجازه بدهند منافع حیاتیشان در نیجر از بین برود. در گزارش پیش رو نگاهی می‌اندازیم به کودتای نیجر، موقعیت ژئوپلیتیک آن و دلایل اهمیت این کشور برای فرانسه و آمریکا 
سرویس خارجی کیهان
 
موقعیت استراتژیک نیجر
کشور نیجر با ۱.۳ میلیون کیلومترمربع مساحت، پهناورترین کشور در منطقه غرب آفریقاست که ۲۴ میلیون نفر جمعیت با اکثریت مسلمان دارد. نیجر از شمال به الجزایر و لیبی، از شرق به چاد، از جنوب به نیجریه و بنین و از غرب به بورکینافاسو و مالی محدود می‌شود و فاقد مرز دریایی است. برخورداری از منابع سرشار طبیعی به‌ویژه اورانیوم، الماس، طلا و زغال سنگ از دیگر ویژگی‌های این کشور است که آن را برای استعمارگران قدیم و جدید جذاب کرده است. نیجر هر چند یکی از فقیرترین کشورهای جهان است اما از بزرگ‌ترین ذخایر اورانیوم نیز برخوردار است. این کشور تا سال ۱۹۶۰ مستعمره فرانسه بود و در این سال استقلال خود را از این کشور اعلام کرد. فقر شدید دامن نیجر را که حدود یک قرن زیر استعمار فرانسه بود، گرفته است و این کشور در حال حاضر در میان ۱۸۹ کشور از نظر شاخص‌های توسعه انسانی، آخرین کشور است. هم‌اکنون بیش از نیمی از مردم نیجر زیر خط فقر هستند و حدود نیمی از کودکان در سن تحصیلی نیز به طور منظم به مدرسه نمی‌روند.سازمان ملل اخیرا اعلام کرده است که حدود ۴ میلیون نفر از مردم نیجر نیازمند کمک‌های بشردوستانه هستند. قرار گرفتن این کشور در کمربند گروه‌های مسلح تروریستی از قبیل بوکوحرام، القاعده و شاخه‌های این دو گروه و سایر گروههای مسلح فعال در ساحل آفریقا نیز بر ابعاد امنیتی و تبعات سیاسی آن بر اوضاع این کشور افزوده است.
بسترها و زمینه‌های کودتای نیجر
آفریقا را سرزمین کودتاها نامیده‌اند در این قاره تقریباً کشوری را نمی‌توان یافت که در آن نظامیان دست به کودتا نزده باشند. درکودتایی دیگر رسانه‌ها در آخرین ساعات روز چهارشنبه چهارم مردادماه اعلام کردند که نظامیان در کشور نیجر در غرب آفریقا دست به کودتا زده‌اند.  گارد ریاست جمهوری نیجر، از طریق شبکه تلویزیون ملی این کشور، رسماً اعلام کودتا کرد و از انحلال پارلمان و دولت و تعلیق قانون اساسی این کشور خبر داد. گروهی از فرماندهان نظامی کشور نیجر،که خود را «شورای ملی حفاظت از میهن» می‌نامند،  اعلام کرد که در واکنش به تداوم تنش مستمر اوضاع امنیتی در نیجر و همچنین وضعیت بد اقتصادی و اجتماعی دست به کودتا زده است.  
به نوشته خبرگزاری آناتولی، سرهنگ «آمادو عبدالرحمن» به همراه 9 افسر دیگر طی سخنرانی در تلویزیون ملی ضمن هشدار درباره هرگونه مداخله خارجی، اعلام کرد که «محمد بازوم» رئیس‌جمهور این کشور برکنار شده و پارلمان منحل شده و قانون اساسی به دلیل بدتر شدن وضعیت امنیتی و بحران اجتماعی و اقتصادی کشور، تعلیق می‌شود. ارتش نیجر نیز ضمن اعلام منع تردد سراسری از بسته شدن تمام مرزها خبر داد. تلویزیون نیجر همچنین گزارش داد: ژنرال«عبدالرحمن چیانی» رئیس‌ شورای انتقالی این کشور شده است. کودتاگران نیجر بامداد پنج‌شنبه پنجم مرداد نیز با انتشار بیانیه‌ای از ممنوعیت فعالیت احزاب سیاسی در این کشور تا اطلاع ثانوی خبر دادند. کودتاچیان همچنین به فرانسه نسبت به مداخله در امور داخلی این کشور هشدار دادند. آنها تاکید کردند که با وجود بسته شدن مرزهای زمینی و هوایی  یک فروند هواپیمای نظامی فرانسوی در فرودگاه بین‌المللی این کشور فرود آمده است.
نکته مهم در تحولات پسا کودتای نیجر همراهی مردم این کشور با کودتاگران است. طی روزهای بعد از کودتا بارها مردم این کشور با برپایی تظاهرات در مقابل سفارت فرانسه و به آتش کشیدن پرچم این کشور حمایت خود را از کودتاگران اعلام کرده‌اند. شاید بتوان چرایی این حمایت را در زمینه‌ها و بسترهای شکل‌گیری کودتا جست‌و‌جو کرد. شبکه المیادین در گزارشی از زمینه‌ها و بسترهای منتهی به کودتا در نیجر می‌نویسد: «بروز کودتا در نیجر، توجهات را به کاهش نفوذ فرانسه و آمریکا در این کشور جلب کرده است، به ویژه آنکه محمد بازوم، مهم‌ترین سیاستمدار وابسته به فرانسه در ساحل آفریقا به شمار می‌رود. این سومین تلاش برای کودتا در نیجر از سال ۲۰۲۱ است که یکی قبل و دیگری بعد از به قدرت رسیدن بازوم بوده است و هفتمین کودتا در منطقه آفریقای غربی و مرکزی از سال ۲۰۲۰ تاکنون است. از سوی دیگر، توجه به این نکته می‌تواند مفید باشد که به قدرت رسیدن بازوم، به مذاق گروه‌های نژادی در نیجر که خود را آفریقایی‌الاصل و بازوم را فرزند قبایل عرب و بعدا ساکن شده در این مناطق می‌دانند، خوش نیامده بود. مخالفان بازوم همچنین وی را متهم کرده‌اند که او به نقشه راهی که با سلف خود درباره چگونگی اداره کشور توافق کرده بود، پایبند نماند و حتی سعی کرد از نفود رئیس‌جمهور سابق در دستگاه‌های حکومتی بکاهد و به این منظور دنبال تغییراتی در ارتش و سایر نهادی مهم بود و همین امر رقبای وی را نگران کرد. از سوی دیگر باید به وجود اختلافات و رقابت‌های نژادی و قبیله‌ای نیز‌ اشاره کرد زیرا بازوم در واقع نماینده اقلیت عرب نژاد نیجر است که حدود ۱.۵ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند و همین امر برای قبائل غیر عرب گران آمده است. این دعواها به حدی بالا گرفته بود که حتی بازوم متهم شد که هویت نیجری خود را جعل کرده و همچنین برای پیروزی درانتخابات دست به تقلب گسترده زده است.»
بر اساس این گزارش عامل دیگر در مخالفت با بازوم در نیجر، افزایش مخالفت‌ها در این کشور با افتادن دوباره در دامن فرانسه بود چرا که وی بعد از به قدرت رسیدن اقدام به تثبیت و تحکیم ائتلافات با کشورهای غربی کرده بود.به نوشته رسانه‌ها، بازوم همچنین ارتباطات وثیقی با نیروهای پیشتیبانی سریع در سودان و شخص «محمد حمدان دقلو» فرمانده این نیروها دارد و درحالی که از کمک‌های مالی دقلو در تبلیغات انتخاباتی خود استفاده کرد و او را به مراسم تحلیف ریاست جمهوری خود دعوت کرد؛ ارتباطی با ارتش سودان ندارد و حتی عبدالفتاح البرهان فرمانده ارتش سودان را به این مراسم دعوت نکرد.
شورای روابط خارجی آمریکا نیز درباره زمینه‌های کودتا می‌نویسد: «پنج کودتای موفق علیه دولت شرایط سیاسی نیجر را از سال استقلال ۱۹۶۰ به بعد ناآرام کرده است. رئیس‌جمهور بازوم در سال ۲۰۲۱ مسالمت‌آمیز به قدرت رسید اما گفته می‌شود وی در روزهای آخر حضور در کاخ ریاست جمهوری به دنبال تغییرات گسترده در ارتش این کشور بود. به اعتقاد کارشناسان نرخ فقر شدید بیش از ۴۰ درصدی، خشکسالی ناشی از تغییرات آب و هوایی و وضع بد کشاورزی در کنار تاثیرپذیری از هرج و مرج در لیبی، این کشور را بی‌ثبات کرده است.»
دلایل اهمیت نیجر برای فرانسه و آمریکا
کارشناسان دلایل متعددی را برای نگرانی آمریکا و فرانسه از تحولات نیجر بیان می‌کنند. المیادین در این باره نوشته است: «به نظر می‌رسد که فرانسه و آمریکا نگران استفاده روسیه از این فرصت برای تعمیق نفوذ خود در قاره آفریقا هستند و همچنین از افزایش مهاجرت‌های غیرقانونی به غرب بیم دارند. فرانسه با محکوم کردن شدیداللحن هرگونه تلاشی برای گرفتن قدرت با استفاده از زور در نیجر، در واقع نگران آن است که مهم‌ترین همپیمان خود در منطقه ساحل آفریقا را از دست بدهد و نیجر بعد از مالی و بورکینافاسو سومین کشوری در این منطقه باشد که از اردوگاه نزدیک به فرانسه جدا شده و به سمت اردوگاه روسیه می‌رود. پاریس پس از خارج کردن نیروهای نظامی‌اش از مالی، نیجر را به‌عنوان مرکز اجرای راهبرد جدید خود در آفریقا قرار داد تا بتواند اهداف ژئواستراتژیک خود در غرب آفریقا را دنبال کند. همچنین ۷۰ درصد از برق تولیدی فرانسه را نیروگاه‌هایی تولید می‌کنند که از اورانیوم وارد شده از نیجر به عنوان سوخت استفاده می‌کنند و فرانسه ۳۵ درصد از نیاز خود به اورانیوم را از نیجر تامین می‌کند که به نوبه خود چهارمین تولید‌کننده این ماده راهبردی در جهان است. محور دیگری که نیجر را نزد فرانسه با اهمیت می‌کند، استقرار پایگاه‌های نظامی و نیز یک هزار و ۵۰۰ نظامی فرانسوی در خاک نیجر است. نیجر همچنین میزبان پایگاه اصلی ناتو در منطقه ساحل آفریقاست. به نوشته فایننشال تایمز، ناظران بر این باورند که وجود ثبات در نیجر و مناطق اطراف آن، به نیروهای فرانسه امکان نظارت بر مرزهای لیبی و نیز مبارزه با مهاجرت غیرقانونی را می‌دهد.» 
وب‌سایت شبکه تلویزیونی الجزیره نیز در گزارشی درباره اهمیت نیجر برای غرب می‌نویسد: «کودتای گارد ریاست جمهوری در نیجر با موجی از انتقادات در غرب مواجه شد، نخست به این دلیل که رئیس‌جمهور کنار زده شده، یکی از قوی‌ترین متحدان کشورهای غربی به حساب می‌آید، دوم این که نیجر یکی از مهم‌ترین مراکز استقرار پایگاه‌های نظامی کشورهای غربی است؛ به گونه‌ای که فرانسه ۴ پایگاه، آمریکا یک پایگاه بعلاوه حضور گسترده امنیتی در این کشور دارد. ضمن این‌که نیجر اخیرا به مرکز آموزش نیروهای ناتو تبدیل شده بود. نکته دیگری که باعث اهمیت تحولات نیجر برای غربی‌ها می‌شود، برخورداری نیجر از منابع غنی زیرزمینی از جمله داشتن دومین ذخایر اورانیوم بزرگ جهان است.»
پایگاه خبری «الشروق» نیز در گزارشی با‌اشاره به منافع اقتصادی فرانسه در نیجر می‌نویسد: «کشور فرانسه اعلام کرده که با قدرت از تلاش‌های کشورهای غرب آفریقا برای خنثی کردن کودتا در نیجر حمایت می‌کند. پیش از این کودتاچیان در نیجر، فرانسه را به تلاش برای مداخله نظامی در این کشور متهم کرده و صادرات اورانیوم به فرانسه را متوقف کردند. فرانسه در روند استخراج ماده اورانیوم در نیجر از طریق شرکت «اورانو» که ۴۵ درصد از سهام آن به پاریس تعلق داشته مشارکت دارد. فرانسه از این ماده که آن را به صورت خام از نیجر وارد می‌کند برای فعال‌سازی ۵۶ رآکتور هسته‌ای خود که یکی از مهم‌ترین منابع تولید برق در این کشور است استفاده می‌کند. کشور فرانسه 7 هزار تن از ماده اورانیوم را وارد می‌کند و واردات این ماده از نیجر ۱۰ الی ۱۵ درصد از این رقم را تشکیل می‌دهد. نیجر یکی از مهم‌ترین منابع اورانیوم در جهان به شمار می‌رود به طوری‌که بر اساس گزارش‌های جهانی، ۲ معدن بسیار مهم در نیجر حدود پنج درصد از کل تولید اورانیوم خام باکیفیت در جهان را تشکیل می‌دهند. نخستین معدن تجاری اورانیوم در نیجر در سال ۱۹۷۱ بعد از کشف این ماده در سال ۱۹۵۷ از سوی دفتر پژوهش‌های ژئولوژیک فرانسه، فعالیت خود را آغاز کرد. لازم به ذکر است که کشور فرانسه از سال ۱۹۲۲ تا۱۹۶۰ نیجر را تحت ‌اشغال خود داشت. در سال ۲۰۲۱ کشور نیجر ۲ هزار و ۲۴۸ تن از ماده اورانیوم را استخراج کرد. این ماده در نزدیکی ۲ منطقه معدنی ارلیت و اکوکان در ۹۰۰ کیلومتری شمال شرق پایتخت نیجر استخراج می‌شود. اکثریت صادرات اورانیوم به فرانسه از این ۲ معدن صورت می‌گیرد و ۲ شرکت فرانسوی سومایر و کومیناک با مجوز شرکت فرانسوی اورانو مشغول به استخراج اورانیوم هستند. شرکت سومایر در معادن اورانیوم ارلیت، تامو، تاگورا و ارتوا فعالیت می‌کند. ۶۴ درصد از سهام این شرکت متعلق به شرکت فرانسوی اورانو بوده و تنها ۳۶ درصد از آن متعلق به دفتر ملی منابع معدنی نیجر است. شرکت مذکور در سال ۱۹۶۸ تأسیس شده است. شرکت کومیناک نیز که در سال ۱۹۷۴ تأسیس شده، در معادن اورانیوم اکوتا، اکولا و اواستو فعالیت می‌کند. ۵۹ درصد از سهام این شرکت متعلق به اورانو و ۱۰ درصد از آن متعلق به شرکت اسپانیایی اینوزا و ۳۱ درصد از آن متعلق به نیجر است. ایمورارن یک شرکت سهامی دیگر است که در زمینه استخراج اورانیوم در نیجر فعالیت می‌کند. شرکت فرانسوی اورانو ۶۷ درصد از سهام این شرکت را در اختیار دارد و ۳۳ درصد از سهام باقی مانده به دولت نیجر می‌رسد. علاوه‌بر تمام این معادن که شرکت‌های فرانسوی از آنها برای استخراج اورانیوم جهت صادرات به فرانسه استفاده می‌کنند، بیش از هزار و ۵۰۰ نظامی فرانسوی در نیجر مستقر هستند. تمام این موضوعات باعث می‌شود فرانسه بکوشد منافع مهم خود را در نیجر از دست ندهد. به گفته «دومینیک کارایول» کارشناس امور نظامی و راهبردی در فرانسه، نفوذ تاریخی پاریس در کشورهای غرب آفریقا، اکنون به مرحله سرنوشت‌سازی رسیده است. به‌ویژه آنکه در پی کودتا در نیجر، ممکن است روسیه از وضعیت هرج و مرج به‌وجود آمده برای پیاده کردن برنامه‌های خود از جمله همکاری با گروه‌هایی که از حضور غرب در منطقه خود ناخشنود هستند، بهره‌برداری کند. «برنارد بادی»، یک محقق علوم سیاسی و استاد مؤسسه مطالعات سیاسی فرانسه نیز می‌گوید: «این یک مضحکه بزرگ است و نشان می‌دهد که ماکرون در محاسبات خود مرتکب ‌اشتباه شده است. فرانسه هنوز نتوانسته تمام گذشته استعماری خود را دور بریزد. بزرگ‌ترین درد فرانسه این است که نمی‌تواند بر ناتوانی خود در بازتعریف خودش غلبه کند. از زمان استقلال کشورهای آفریقا، فرانسه نوعی دیپلماسی استاد- شاگردی را در پیش گرفته و می‌خواهد آنها را تأدیب یا تنبیه کند. پاریس درک نمی‌کند که جوامع آفریقایی دیگر تغییر کرده‌اند.»
نشریه دیلی‌تلگراف انگلیس نیز در مطلبی درباره تحولات سال‌های اخیر در آفریقا شامل کودتاها در چند کشور غرب این قاره نظیر مالی و نیجر برای جایگاه و سیاست‌های فرانسه در قبال آفریقا می‌نویسد: «سیاستمداران رده بالای فرانسوی بعد از وقوع کودتا در نیجر هشدار می‌دهند، فرانسه هم‌اکنون به دلیل سیاست‌های شکست‌خورده امانوئل ماکرون در قبال آفریقا، با ریسک محو شدن از صحنه آفریقا مواجه است. نیجر، مستعمره سابق فرانسه، یکی از متحدان کلیدی پاریس در نزاعش با تروریسم افراط‌گرایان در منطقه محسوب می‌شد و کودتای اخیر این کشور جدیدترین ضربه را به استراتژی فرانسه در منطقه ساحل در قاره آفریقا وارد کرده است. بالغ بر ۱۵۰۰ سرباز فرانسوی در این کشور استقرار دارند.»
این گزارش می‌افزاید: «نیجر به لحاظ اقتصادی نیز برای فرانسه دارای اهمیت استراتژیک است و شرکت هسته‌ای دولتی فرانسوی اورانو ۱۵ درصد اورانیوم خود را از معادن نیجر برای مجموعه گسترده راکتورهای هسته‌ای فرانسه استخراج می‌کند.ژان- هروه جزکل، مدیر پروژه منطقه ساحل در گروه بحران بین‌الملل گفت، بحران نیجر نشانه‌ای است از اینکه زمان حضور قدرتمند نظامی فرانسه در منطقه ساحل در آفریقا به پایان رسیده است. اکنون فرانسه با علامت سؤال درباره آینده‌اش در غرب آفریقا مواجه است.»
از سوی دیگر در روزهای اخیر سه سناتور راستگرای فرانسوی با حمایت ۹۶ نماینده پارلمان که به احزاب مختلف تعلق داشتند، سیاست‌های رئیس‌جمهور این کشور را آماج انتقاد قرار داده و پرسیدند که آیا او فرانسه را محکوم به «محو شدن» از قاره آفریقا کرده است؟ آنها در مطلبی که در نشریه فرانسوی لوفیگارو منتشر کردند، گفتند: «تا دیروز این کشورهای مالی، جمهوری آفریقای مرکزی و بورکینافاسو بودند که دست رد به فرانسه و نیروها و شرکت‌هایش زدند و امروز نوبت نیجر است.» به گفته آنها، «‌احساسات ضد فرانسوی حتی به کشورهایی که به نزدیک بودن به ما مشهورند، همچون ساحل عاج یا سنگال سرایت کرده است.» علاوه‌بر آن، فرانسه در دوره دولت ماکرون شاهد به هم خوردن روابطش به صورت همزمان با الجزایر و مراکش نیز بود و روابط آن با تونس نیز سرد است.آنها در نامه خود از ماکرون پرسیدند: «آیا زمان آن نرسیده که دیدگاهمان درباره آفریقا و روابط این قاره با فرانسه را با یک شروع مجدد همراه کنیم؟ احتمالا آفریقا که زمانی قاره‌ دوست با ما به شمار می‌رفت، حالا دیگر ظاهرا فرانسه را نمی‌فهمد و هر چه بیشتر نقش و حضور آن را به چالش می‌کشد.»
از سوی دیگر منابع دیپلماتیک نسبت به ایجاد اثر دومینویی بالقوه باقی ماندن همیشگی حاکمیت نظامی نیجر در قدرت در سایر کشورهای آفریقایی هشدار داده‌اند. رسانه‌های فرانسوی با استناد به اطلاعات درز کرده گزارش دادند نهاد اطلاعاتی فرانسه واقعاً به ماکرون درباره قریب‌الوقوع بودن یک کودتا از قبل اطلاع داده بود اما او اعزام نیروهای ویژه برای محافظت از بازوم را رد کرد. استدلال ماکرون برای این مخالفتش این بوده که چنین کاری «به عنوان استعمارگری تعبیر می‌شود» و «ما نمی‌توانیم در سیاست فرانس‌آفریک (اشاره به روابط نزدیک و پنهانی این کشور با دیکتاتوری‌های مختلف در قاره آفریقایی در دوره جنگ سرد) باقی بمانیم.» کارشناسان معتقدند، ماکرون به دنبال این بود که هم پایان سیاست فرانس‌آفریک را اعلام کند و هم سربازان فرانسوی را در آفریقا نگه دارد تا به وزنه نظامی فرانسه در منطقه ادامه دهد و حالا بابت این تناقض تاوان پس می‌دهد.
آنتوان گلازر، یک کارشناس حوزه آفریقا و از نویسندگان کتاب «تله آفریقایی ماکرون» به دیلی‌تلگراف گفت: «برای ماکرون خیلی آسان است که سرویس اطلاعاتی کشورش را به خاطر تحولات آفریقا سرزنش کند اما در واقع، این کلیت استراتژی ماکرون برای آفریقاست که شکست‌خورده است. ماکرون به نسل جوان آفریقایی‌ها گفت، سیاست بدنام فرانس‌آفریک به پایان رسید و من دوران جدیدی را شروع می‌کنم. اما هر زمان که پای سیاست زور در میان آمد، فرانسه تلاش کرد تا به حضور خود در کشورهای مختلف ادامه داده و حرف‌های او نقض شود. حضور سربازان فرانسوی در کشورهای آفریقایی قرار بوده این تصور را ایجاد کند که فرانسه همچنان در جایگاهی است که به دیپلماسی نفوذ خود در این قاره ادامه می‌دهد، اما در واقعیت حضور این سربازان حالا سرپوشی بر این واقعیت است که حضور فرانسه در آفریقا هم از جنبه اقتصادی و هم از جنبه نفوذ سیاسی به سقوط آزاد گرفتار است. سربازان فرانسوی حالا خودشان را کاملا با واقعیت موجود نامرتبط می‌بینند. حتی سرویس اطلاعاتی فرانسه چشم‌ها و گوش‌های هر چه کمتری در عرصه میدانی دارد. و در حالی که فرانسه به نقشش به عنوان ژاندارم آفریقا ادامه می‌دهد اما کسان دیگری دارند نفع می‌برند، بنابراین ماکرون خشمگین است.»
خبرگزاری روسی راشاتودی نیز در توصیف وضعیت آشفته آمریکا در کودتای نیجر می‌نویسد: «‌آمریکا در نیجر با وضعیت آشفته‌ای مواجه است. حقیقت آشکار این است که اگر واشنگتن تا امروز در توصیف سلطه ارتش نظامیان بر نیجر از عبارت «کودتا» استفاده نکرده، تنها به این دلیل است که بتواند به کمک‌های امنیتی به این کشور ادامه دهد. دلیل این بازی واشنگتن با کلمات این است که بر اساس قانون ایالات متحده، اگر آمریکا بپذیرد در نیجر کودتا شده، باید تمام تعامل‌های بین ارتشی را میان ۱۱۰۰ نیروی نظامی آمریکایی مستقر در نیجر و همتایان نیجری آنها قطع کند. همچنین دیگر کمک‌های مالی ایالات متحده هم قطع خواهد شد. در این قانون آمریکا مشخصاً ‌اشاره شده است که «اگر رئیس‌ منتخب دولتی در نتیجه کودتای نظامی سرنگون شود، تمامی عملیات‌ها و کمک‌های مالی به آن کشور باید قطع شود.آمریکا چنان در نیجر در موضع ضعف قرار دارد که رویترز به نقل از یک مقام آمریکایی گزارش داد: اگر هزاران عضو گروه پیمانکار نظامی روسی واگنر به نیجر بیایند، کار برای واشنگتن دشوار می‌شود و احتمال دارد که آمریکا وادار به تخلیه نیروهایش شود.»
کودتا یا رستاخیز آفریقا
فرانسه و آمریکا به شدت نگران تحولات نیجر هستند چرا که کودتای نیجر را در ادامه تحولات سال‌های اخیر قاره آفریقا می‌بینند. بر اساس گزارش‌ها نیجر بعد از بورکینافاسو، یازدهمین کشور آفریقایی است که در سال‌های اخیر از از اردوگاه غرب جدا می‌شود. حتی برخی کارشناسان سیاسی از تحولات نیجر به جای کودتا تحت عنوان «رستاخیز آفریقا» یاد می‌کنند.
توصیف «رستاخیز آفریقا» از این خیزش مردمی نیجر برای اولین‌بار توسط «ابراهیم ترائوره» رئیس‌جمهور جوان بورکینافاسو دیگر کشور آفریقایی در همسایگی نیجر در ۲۸ ژوئیه(جمعه 6 مرداد) در مجمع روسیه- آفریقا در سن پترزبورگ روسیه درست دو روز بعد از وقوع کودتا در نیجر انجام شد. وی در سخنرانی خود در این مجمع دو روزه در برابر نمایندگان ۴۹ کشور آفریقایی که ۱۷ نفر آنها رئیس ‌دولت بودند با استفاده از این عنوان برای جابه‌جایی مسالمت‌آمیز قدرت در این کشور، تاکید کرد که آفریقا نیاز به رهبرانی دارد که «دیگر به هر ‌سازی که امپریالیست‌ها می‌زنند نرقصند». 
«اورانتیو واسابولو» اقتصاددان برجسته ایتالیایی نیز در مصاحبه با نشریه «فارودیروما» کشورش گفت: «آنها آن را کودتا نامیدند، اما من می‌گویم که این فقط بازپس‌گیری حاکمیت توسط ملتی بود که یک دولت عروسکی را که توسط ماکرون خواسته شده بود سرنگون کردند.» وی حتی از این جنبش اجتماعی به عنوان «آغاز یک فرآیند برگشت‌ناپذیر» در نوار ساحل آفریقا شامل سودان، چاد، نیجر، بورکینافاسو، مالی و موریتانی، یاد کرد و گفت: «همان‌طور که ترائوره به حق گفته است، امروز ما با خشن‌ترین و خشونت‌آمیزترین ‌اشکال استعمار نو و امپریالیسم در آفریقا رو‌به‌رو هستیم، درست همان‌گونه که در اروپا، نبردی بین جهان تک‌قطبی و جهان چند‌قطبی جریان یافته و ادامه دارد که ریشه در جنگ اوکراین-روسیه دارد.» رئیس‌جمهوری بورکینافاسو همچنین گفته بود: «امروزه یکی از مشکلات قاره آفریقا وضعیت صاحب‌منصبان آن است که نه تنها به رشد مردم خود کمک نمی‌کنند، با امپریالیسم همخوانی داشته، به عنوان «وابستگان» شرکت‌های نفتی یا پیمانکاران معدنی و دولت‌های کشورهای استعمارگر جدید رفتار می‌کنند و مجریان بی‌جیره و مواجب اروپاییان هستند که با نقض حقوق اولیه انسانی مانع تحقق خواست تاریخی ملت‌هایشان برای رهایی هستند، در واقع رهبران نیجر نیز به عنوان ژاندارم اتحادیه اروپا در این زمینه عمل می‌کردند»
کارشناسان می‌گویند بسیار بعید است که غرب از منافع خود در نیجر چشم‌پوشی کند.«ریدا لیاموری» کارشناس ارشد ‌اندیشکده مرکز سیاست جنوب جدید مستقر در رباط پایتخت مغرب در این‌باره به خبرگزاری الجزیره قطر گفت: «احتمالا کشورهای غربی منتظر خواهند بود تا ببینند چه اتفاقی می‌افتد و چه کسی کنترل شرایط را در دست خواهد گرفت- چه رهبران کودتا و چه محمد بازوم با استقرار مجدد به عنوان رئیس‌‌جمهوری، اقدام جدیدی را به بهانه مبارزه با تروریسم اما به نفع منافع تاریخی خود رقم بزنند.»
اندیشکده‌های غربی چه می‌گویند؟
نگرانی از افول غرب در آفریقا و افزایش نفوذ روسیه در این قاره در تحلیل‌های ‌اندیشکده‌های غربی نیز به خوبی خود را نشان می‌دهد. تظاهرات ضد فرانسوی مردم نیجر با پرچم‌های روسیه به درستی این نگرانی را ثابت می‌کند.«شورای روابط خارجی» آمریکا در گزارشی تصریح دارد کودتا در نیجر که زمانی شالوده تلاش‌های ضد تروریسم ایالات متحده در غرب آفریقا را تشکیل می‌داد دو تهدید را به همراه خود دارد. نخست افزایش سطح بی‌ثباتی منطقه‌ای و مورد مهم‌تر خطر نفوذ بیشتر روسیه. شورای روابط خارجی در زمینه پیامدهای منطقه‌ای و بین‌المللی کودتا در نیجر آورده است: «ناظران نگران هستند که روند رو به رشد حکومت نظامیان در کشورهای منطقه به تشدید بی‌ثباتی منطقه‌ای و تضعیف تلاش‌ها در مبارزه با گروه‌های افراطی منجر شود و به طور بالقوه باعث آوارگی بیشتر مردم خواهد شد و دریچه‌ای را برای نفوذ بیشتر روسیه در آفریقا باز می‌کند. اکنون کشورهای غربی مدعی هستند کنار گذاشته شدن آنها از سوی حکومت‌های تازه، مبارزه با گروه‌های شورشی را تضعیف می‌کند و خشونت‌ها را افزایش می‌دهد.»
این اتاق فکر آمریکایی، تحولات آفریقا را فرصتی برای روسیه می‌داند تا به سرعت خلأ ایجاد شده را پر کند و خود را به عنوان یک شریک هم‌نظر با کشورهای منطقه در مخالفت با استعمار به نمایش بگذارد. طبق ادعای ‌اندیشکده فوق، حتی ممکن است مسکو مزدوران گروه واگنر را که در مالی و دیگر مناطق آفریقا مستقر شده‌اند به نیجر بیاورد. تا قبل از این دولت بازوم رویکرد مثبتی به روسیه نداشت اما کارشناسان می‌گویند شاید حکومت نظامی آینده دیدگاه متفاوتی داشته باشد. نکته مهم برای دولت‌های غربی آن است که نیجر به عنوان دومین تولید‌کننده بزرگ اورانیوم در آفریقا، متحد جذابی برای روسیه خواهد بود زیرا کاخ کرملین مترصد نفوذ در کشورهای غنی از منابع این قاره است.
اندیشکده «شورای آتلانتیک» نیز در مورد تاثیر کودتای نیجر بر رقابت ژئوپلیتیک غرب در آفریقا آورده است: «تقریبا همزمان با سالگرد استقلال نیجر از فرانسه در سال ۱۹۶۰ کودتایی در این کشور به وقوع پیوست و در همان روز جمع زیادی از مردم در میدان استقلال در پایتخت نیامی حمایت خود را از کودتای بدون خونریزی اخیر اعلام کردند. دولت‌های آفریقایی و شرکای غربی آنها از وقایع اخیر نیجر شگفت‌زده شده‌اند. هنوز کاخ الیزه در شوک قرار دارد زیرا کودتا در ادامه روند تحولات قبلی در مالی و بورکینافاسو رخ داد. در همین راستا برخی دولت‌های آفریقایی به پشتوانه قدرت‌های غرب به تهدید کودتاچیان می‌پردازند و بر لزوم بازگشت اوضاع به حالت عادی و سخن می‌گویند.»
 بر اساس این گزارش این حساسیت ویژه دلایل متعددی دارد که شاید مهم‌ترین آن هراس جدی از خروج گروه پنج کشور منطقه ساحل آفریقا از گردونه نفوذ غرب باشد. به باور کارشناس شورای آتلانتیک از ۵ کشور این گروه، چهار مورد توسط چهار حکومت نظامی رهبری می‌شوند؛ بورکینافاسو، نیجر، مالی و چاد به تازگی انتقال غیردموکراتیک قدرت را تجربه کردند و تنها موریتانی باقی مانده است. نیجر پنجمین کشور در غرب آفریقا است که در سه سال گذشته شاهد وقوع کودتا بود. شورای آتلانتیک تصریح دارد: تحول فوق و کودتاهای سال‌های اخیر در آفریقای غربی، نشان‌ می‌دهد تغییرات ژئوپلیتیکی قابل توجهی از عقب‌نشینی فرانسه تا تلاش روسیه برای ایجاد فرصت و احساس نیاز دولت‌های غرب آفریقا به حمایت بهتر از سوی متحدانشان در جریان است. اگرچه آفریقایی‌ها به صراحت نمی‌خواهند فرانسه یا دیگر شرکای غربی را از کشورهایشان بیرون کنند اما آنها به دنبال مشارکتی جدید بر مبنایی مطلوب‌تر توام با برابری هستند.
این اتاق فکر آمریکایی نیز از این امر نگران است که روسیه به سرعت از دولت‌های جدید در کشورهای تحت رهبری کودتا حمایت ‌کند و نقش خود را تا سطح یک شریک مهم برای این کشورها ارتقا دهد. مسکو مصمم است ثابت کند که پس از جنگ اوکراین منزوی نیست، بنابراین سعی می‌کند از آفریقا برای دور زدن تحریم‌های اقتصادی غرب استفاده کند. این اتفاق درحالی رخ می‌دهد که آمریکا برای حمایت از اوکراین و همچنین حفاظت از منافع استراتژیک خود، بر اروپا تمرکز دارد.
پایگاه خبری- تحلیلی «نشنال اینترست» هم در گزارشی با‌اشاره به وقوع کودتای نیجر و خلع «محمد بازوم» رئیس‌جمهور این کشور، به طور خاص این رویداد را ضربه‌ای سنگین به منافع امنیتی و راهبردی آمریکا در منطقه غرب آفریقا ارزیابی کرده است. نشنال اینترست تاکید دارد که کودتای نیجر، عملا نظام امنیتی مطلوب آمریکا در غرب آفریقا را خدشه‌دار کرده است. مسئله‌ای که از چشم‌اندازی کلان، بنیان‌های جایگاه هژمونیک متصورِ آمریکا در عرصه بین‌المللی را نیز بیش از پیش سُست می‌کند. 
نشنال اینترست در گزارش خود می‌نویسد: «چرا وقوع کودتا در یکی از فقیرترین کشورهای جهان باید به دغدغه‌ای جدی برای ایالات متحده آمریکا تبدیل شود؟ کودتای اخیر در نیجر را بایستی در ادامه وقوع سلسله‌ای از کودتاها در کشورهای آفریقایی دانست که عملا سبب افزایش بی‌ثباتی در قاره آفریقا و توسعه فعالیت‌های گروه‌های افراط‌گرا شده است. از سال 2020، قاره آفریقا شاهد وقوع هفت کودتای نظامی در کشورهای مالی، بورکینافاسو، گینه، چاد، و سودان بوده است. در بسیاری از موارد، رهبران ارشد نظامی نیز لزوما کودتاها و روندهای تغییر در نظام‌های سیاسی موجود را رهبری نکرده‌اند. در عوض، نظامیانی که مسئولیت مدیریتِ نیروهای گارد ریاست جمهوری و یا نیروهای ویژه را داشته‌اند، اقدام به کودتا کرده‌اند(افرادی که رتبه نظامی آنها چندان هم بالا نبوده است). جالب اینکه حداقل در 5 مورد از 7 کودتای اخیر در قاره آفریقا، رهبران کودتا، دوره‌های نظامی خود را در ایالات متحده آمریکا طی کرده‌اند.‌»
این گزارش می‌افزاید: «اگرچه موجِ قابل توجه وقوع کودتا در کشورهای آفریقایی نگران‌کننده است، با این حال، کودتای اخیر در نیجر به طور خاص با نگرانی‌های جدی‌تری همراه است. نیجر از جمله کشورهایی در منطقه غرب آفریقا بوده که تا حد زیادی خود را از فضای تنش و کودتا دور نگه داشته بود و یک دموکراسیِ نیم‌بند و متوسط را در این منطقه نمایندگی می‌کرد. بازوم رئیس‌جمهور نیجر از زمان حضور در قدرت یکی از قابل اعتمادترین شرکای آمریکا در منطقه غرب آفریقا بود و از تعمیق روابط با رقبای بین‌المللی آمریکا به ویژه روسیه خودداری کرده است. اهمیت نیجر در حوزه سیاست خارجی آمریکا به قدری بالا بوده که اوایل سال جاری میلادی، آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا عازم نیجر شد و از محمد بازوم تقدیر کرد و وعده ارائه کمک‌های اقتصادی به ارزش 150 میلیون دلار را نیز به وی ارائه کرد.»
نشنال اینترست می‌افزاید: با حذف محمد بازوم از قدرت، وضعیت روابط نیجر با غرب نیز تا حد زیادی به خطر افتاده است. مسئله‌ای که نگرانی‌های جدی را در پایتخت‌های غربی ایجاد کرده است. از منظر نظامی، نیجر در دوره محمد بازوم همکاری‌های زیادی را با غرب انجام داده است. در حال حاضر، 1000 پرسنل خدماتی-نظامی آمریکایی و همچنین 1500 نیروی نظامی فرانسوی در نیجر حضور دارند. بسیاری از آنها پس از عقب‌نشینی از دیگر کشورهای آفریقایی به نیجر منتقل شده‌اند. کشورهایی که پیوندهای امنیتی خود با کشورهای غربی را قطع کرده‌اند. اضافه بر این‌ها، آمریکا از پایگاه‌های نظامی‌اش در نیجر برای عملیاتی کردن پرواز پهپادهایش در منطقه غرب آفریقا نیز استفاده می‌کرد. اگرچه هنوز سرنوشت نیروهای آمریکایی و فرانسوی مستقر در نیجر مشخص نیست با این حال، اینکه غرب، نیجر را از رادار و حوزه نفوذ امنیتی خود خارج ببیند، ضربه‌ای سنگین از حیث امنیتی و اطلاعاتی به کشورهای غربی است. کودتای نیجر از آن جهت از اهمیت برخوردار است و موجب آشفتگی رهبران آمریکا شده که عملا نشان داد محاسبات امنیتی آمریکا در منطقه غرب آفریقا تا چه حد سُست و بی‌پایه هستند.»
نشنال اینترست می‌افزاید: «با این حال، شاید نگران‌کننده‌ترین نتیجه و بروندادِ کودتای اخیر در نیجر، قدرت‌گیری رقبای بین‌المللی آمریکا در قاره آفریقا خواهد بود. در این زمینه، غرب به شدت در مورد افزایش نفوذ روسیه در آفریقا نگران است. توجه داشته باشیم که به تازگی نشست مشترک رهبران آفریقایی و روسیه در سن‌پترزبورگ برگزار شده و بدون تردید این مسئله خود حاکی از برنامه‌ریزی‌های گسترده روسیه برای قاره آفریقا است. مسئله‌ای که بیش از پیش موجب نگرانی غرب می‌شود.»
منابع
-«خیز یا رستاخیز آفریقایی»، (ایرنا، 24 مرداد 1402)
- هراس غرب از افزایش نفوذ روسیه در آفریقا(ایرنا، 18 مرداد 1402)
-«فرانسه با خطر محو شدن از صحنه آفریقا مواجه است»(ایسنا،23 مرداد 1402»
-«لایه‌های پنهان کودتای نیجر» (ایرنا، 8 مرداد 1402)
-«نظم نوین جهانی، زمینه‌ساز تحولات نیجر»(ایسنا، 22 مرداد 1402)
- بحرانی که آمریکا و فرانسه در نیجر ساختند، دامن‌شان را گرفته است(ایسنا، 30 مرداد 1402)
-«علل وقوع بحران در نیجر»(خبرگزاری مهر، 5 مرداد 1402)
-چرا فرانسه نگران از دست دادن نفوذ خود در نیجر است(خبرگزاری مهر، 15 مرداد 1402)