دُرّی گران به نام «غیرت»
دیدگاه اساتید
غیرت و غیرتمندی از آن دست خصایصی است که واجدینش مومن و فاقدینش منافقند. همانگونه که پیامبراکرم(ص) میفرمایند: «إنَّ الغَيرَهَ مِن الإيمانِ و إنّ المَذاءَ حديث مِن النِّفاقِ» بدین ترجمه که «غيرت، از ايمان است و بى غيرتى از نفاق».
غیرت، جنبشی درونی و ودیعهای ذاتی علیه خموشی و بیتفاوتی است. برای غیرتمند مهم است که نگاه نامحرم به محارمش
نیفتد.
فرد غیور حاضر است جانش را بدهد تا آرامش و امنیت نوامیسش، دچار مخاطره نشود. شخص با غیرت هیچگاه به خود اجازه نمیدهد در برابر تروریستی که بر روی هموطنش اسلحه کشیده است، صم البکم نظارهگر کشتار هممیهنانش باشد.
این فراز از مصاحبه تلویزیونی «فرزاد بادپا» قهرمان حادثه تروریستی حرم حضرت شاهچراغ(ع) را بارها و بارها باید دید و به این ایرانی غیور افتخار کرد که گفت: «وقتی خون زائر تیر خورده را دیدم، خون خودم به جوش آمد و نتوانستم خودم را کنترل کنم. در حال و هوای خودم نبودم. با دست خالی به سراغش رفتم. هر ایرانی و مسلمانی جای من بود، مطمئنا همین کار را میکرد.»
اگرچه پهلوان بادپا، این روزها به عنوان سمبل و مجسمه غیرت شناخته میشود اما همچون بادپاها در این دیار کم نبوده و نیستند که حتی از جان شیرینشان هم گذشتند. همین چند ماه پیش بود که کلیپ غیرتورزی شهید «حمیدرضا الداغی» در دفاع از دختران سبزواری در برابر اراذل و اوباش، در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد و حس غرور و افتخار را در دل بینندگان بر میانگیخت.
پیشقراول جانباران غیرت در سالهای اخیر اما شهید مظلوم «علی خلیلی» است که در جریان نهی از تعرض به یک بانو در محله تهرانپارس، بر اثر اصابت چاقو به گردنش، نهایتاً جان به جانآفرین تسلیم کرد.
کل منازعات و تقابلات این روزهای کشور در همین واژه «غیرت» خلاصه میشود. قدم نخست این غیرتورزی، از پشت در خانههاست و آنجایی آغاز میگردد که پدر یا همسر یا برادر بانوی ایرانی باید نسبت به پوشش محارمش، حساسیت به خرج داده و مانع از آسیبهای احتمالی آتی شود.
گام دوم اما بر ذمه مسئولین و قانونگذاران در نظام اسلامی است. اگر تصمیمگیران در قوای سهگانه، حجاب را در قالب «واجب شرعی» نگریسته و آن را صرفاً در چارچوب قوانین شهروندی تقلیل ندهند، آن وقت است که به معنی واقعی کلمه، فعل غیرت را صرف کردهاند.
در مقابل یافت میشوند بیغیرتانی که با تِرند کردن هشتگهای «من ناموس کسی نیستم»؛ «آزادیهای یواشکی» و «زن، زندگی، آزادی» به دنبال آندلسیزاسیون ایران هستند و تلاش میکنند تا با ضدارزش نشان دادن «غیرت»، لاابالیگری و هرهریمذهبی را در جامعه رواج دهند.
جالب اینجاست که ردپای این ترویج بیغیرتی را در سردمداران جنبش پوشالی «ز.ز.آ»، مشاهده کردیم. مسلم است که نزاع بین غیرتمندان و بیغیرتان به درازای تاریخ بوده و نقطه پایانی ندارد اما مهم است که بدانیم در این تقابل، در کدام سمت نبرد ایستاده ایم. از سویی باید واقف باشیم که غیرتمندی همچون کیمیاست و این نعمت الهی در هر کسی یافت نمیشود؛ چنانکه میتوان بااندکی تغییر، این مصرع را در مدح آن سرود: ««غیرت» دُرّ گرانی است به هرکس ندهند...»
محمد زندی
مدرّس