جای خالی مکتب طنز ملی در سیما
ایجاد شادی و روحیه نشاط یک جامعه مطابق با اصول و ارزشهای غالب بر آن جامعه به وجود میآید. به طور طبیعی، نوع نگرش ملتها به جهان اطراف متفاوت است و برنامه سازان عرصه سیما و سینما برای ایجاد جذابیت و شادی، باید این نگرشها را مد نظر قرار دهند. به عبارت دیگر، تولیدکنندگان محصولات سینمایی و تلویزیونی بر اساس تقاضا، نگرشها و سلایق عمومی جوامع اقدام به عرضه و ساخت فیلمهای طنز مینمایند.
به طور کلی نگرشهای موجود در ساخت این گونه آثار، با دو نوع مبنای غالب الهی و سکولار پایهریزی میشود. در جوامع سکولار و با مدیریت سیاسی لیبرال دموکرات، عمدتا پای بندی به ارزشهای اخلاقی و باید و نبایدهای مد نظر دین وجود ندارد و از وسیلهای که به ظاهر عامل نشاط و شادی بشود در عرصه فیلمسازی استفاده م یکنند. این درحالی است که در همه ادیان الهی موجود حتی با تحریفهای صورت پذیرفته در آنان نگاهی به ارزشهای اخلاقی و خانوادگی وجود داشته است.
در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با هدف ایجاد نشاط و آرامش در جامعه، شبکه اختصاصی طنز (نسیم) راه افتاده که در این شبکه برنامههایی همچون «خندوانه»، «عینک آفتابی» و... با همین هدف پخش میشود. ولیکن این برنامهها نشان میدهد که با گذشت 35 سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز هم نتوانسته ایم در حوزه طنز، مکتب و سبکی که با ارزشهای اسلامی و ایرانی مطابقت نماید، طراحی و الگوسازی نماید.
سوال اساسی اینجاست، واقعا از منظر نخبگان علمی و دینی و مردم، آیا این گونه برنامهها در ایجاد آرامش عمومی میتواند نقش بسزایی ایفاء نماید و یا همانند دیگر موضوعات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و... مسئولین امر اقدام به پاک نمودن صورت مسئله نموده و برای حل مسئله اقدام موثری صورت داده نمیشود.
نکته مد نظر نگارنده به هیچ عنوان نادیده گرفتن زحمات سازندگان آثار فاخر طنز و نشاط آور در کشورمان نیست ولی مسئله اصلی اینجاست که ایجاد نشاط و آرامش عمومی در جامعه نیازمند ملزومات و پیش نیازهایی است که در جوامع مذهبی توسط آموزههای دینی به آن به خوبی اشاره شده و صرفا با خنداندن مردم محقق نخواهد شد. واقعیت این است که ساخت آثار طنز تلویزیونی در صدا وسیما و سینمای ما به نوعی با رویکرد هجو و بذله گویی سبک و بی ارزش معنا مییابد، که تأثیری در ایجاد آرامش واقعی ندارد. این نوع طنز، حامل خنده موقت و احساس آرامش کاذب است. به همین دلیل هم عواملی که مد نظر شارع مقدس در کسب نشاط و آرامش است، با فضای طنزهای رایج در عرصه هنری جامعه ما فاصله دارد.
در خصوص کسب نشاط و آرامش به قدر وفور توسط اندیشمندان دینی و دانشگاهی گردآوری شده و لیکن جریان و نهضتی که بتواند آن را به نحو انقلابی از عرصه نرم افزاری و ایدئولوژی به منصه ظهور فیلمسازی و رقابتی و به عبارتی تجاریسازی برساند به طورکامل ایجاد نشده است. و هنوز ما در خصوص این موضوع فاقد یک مکتب اصولی هستیم.
به طور طبیعی کارگردانها و بازیگرهای سینما و تلویزیون به تنهایی نمیتوانند موجب تجلی طنز دینی بشوند. بلکه این مهم با تعامل نهادهای علمی و اندیشهای امکان پذیر است و مدیران رسانهای ما باید زمینه چنین تعاملی را فراهم نمایند.
محمد مهدی حکیم