شعارهاى اباعبدالله(ع)
شعارهاى اباعبدالله، شعار احياى اسلام است، اين است كه چرا بيتالمال مسلمين را يك عده به خودشان اختصاص دادهاند؟ چرا حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال مىكنند؟ چرا مردم را دو دسته كردهاند: مردمى كه فقير و دردمندند و مردمى كه از پرخورى نمىتوانند از جايشان بلند شوند؟
امام (ع) در بين راه در حضور هزار نفر لشكريان حرّ آن خطبه معروف را خواند كه طىّ آن، حديث پيغمبر را روايت كرد، گفت: پيامبر فرمود : «اگر زمانى پيش بيايد كه اوضاع چنين بشود، بيتالمال چنان بشود، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال بشود، اگر مسلمانِ آگاهى اينها را بداند و سكوت كند،«فَلَمْ يُغَيِّرْ عَلَيْهِ بِفِعْلٍ وَ لا قَوْلٍ» درصدد دگرگونى آن نباشد، در مقام اعتراض برنيايد «كانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ انْ يُدْخِلَهُ مُدْخَلَهُ» شايسته است
(ثابت است در قانون الهى) كه خدا چنين كسى را به آنجا ببرد كه ظالمان، جابران، ستمكاران و تغييردهندگان دين خدا مىروند و سرنوشت مشترك با آنها دارد.
بنابراين من احساس وظيفه مىكنم: «الا وَ انّى أَحَقُّ مِنْ غَيْریٍ» در چنين شرايطى من از همه سزاوارترم.
اين است مكتب عاشورا و محتواى شعارهاى عاشورا. شعارهاى ما در مجالس، در تكيهها و در دستهها بايد مُحيى باشد نه مخدّر، بايد «بیدارکننده» باشد نه «بىحسكننده». اگر بىحسكننده باشد، نه تنها اجر و پاداشى نخواهيم داشت بلكه ما را از حسين (ع) دور مىكند.
اشك ریختن براى حسين خيلى اجر دارد اما به شرط اينكه حسين آنچنان که هست در دل ما وارد بشود. «انَّ لِلْحُسَيْنِ مَحَبَّه مَكْنونَهً فى قُلوبِ الْمُؤْمِنينَ»: اگر در دلى «ايمان» باشد نمىتواند حسين را دوست نداشته باشد، چون حسين مجسمه اى است از ايمان.
شعارهايى كه اصحاب اباعبدالله مىدادند، شعارهاى عجيبى است. حادثه كربلا طورى وقوع پيدا كرده كه انسان فكر مىكند اصلًا اين صحنه را عمداً آنچنان ساختهاند كه هميشه فراموشنشدنى باشد.
* مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2)) ج17، صص: 190و215- با تلخیص و ویرایش جزئی