مقاله وارده
حجاب قدرت زن را توسعه میبخشد
فریبا پروینیان
مغز متحجر مادی غربیها شاخصههای زن را در زیور و آرایش و سبکسری و بازیچه قرار گرفتن در دست مردان میداند؛ اما اساس هویت زنانه در منطق اسلام و در نظر اسلام به گونه دیگری است.
اسلام میگوید؛ به زن فرصت داده بشود تا آن نیروها و استعدادهای برجسته و عظیمی را که در درون هر انسانی خدای متعال به ودیعه نهاده است از جمله زن؛ این استعدادها در سطوح مختلف بروز کند؛ در سطح خانواده، در سطح جامعه، در سطح بینالمللی، برای علم، برای دانش و معرفت و تحقیق، برای تربیت و سازندگی. این نوع نگاه از نظر اسلام احترام به زن است. اسلام با این نگاه «فردیت» زن را به رسمیت میشناسد. «فردیت» با «فردگرایی» دو امر متفاوت است. فردیت یعنی اینکه یک فرد تواناییها و استعدادهای خاص خود را دارد و از رهگذار این قابلیتها به کمال میرسد. برای نمونه خانم «طاهره دباغ» اولین فرمانده سپاه غرب کشور در بعد از انقلاب بود. استعدادها و تواناییهای او در این راستا بود لذا امام نیز به او اجازه جهاد در این امر را داد در حقیقت فردیت او را به رسمیت شناخت.
الگوی سوم زن مسلمان بر همین مبناست؛ در این الگو ارادهورزی جنسیتی زن مورد قبول است. زنان در جامعه اسلامی اراده خود را با مردان به اشتراک میگذارند. بر همین اساس شاهدیم همانگونه که مردان در انقلاب اسلامی چه در پیروزی آن، چه در اوایل، در تداوم انقلاب و هشت سال دفاع مقدس نقشآفرینی کردند زنان نیز سازنده گفتمان انقلابی زن مسلمان ایرانی بودند و حتی برجستهتر از مردان نقشآفرینی نمودند.
اسلام معتقد است؛ افراط و تفریط بشریت را همواره از مسیر فطرت، به ورطه سقوط و تباهی کشانده است و قوانین حاکم بر عالم خلقت قوانین تکوینی و تشریعی در جهت قرار گرفتن انسان در مسیر فطرت است. مهمترین اصلی که انسان را همواره در مسیر فطرت قرار میدهد اعتدال است. لذا حرکت زن در جامعه متفاوت اما او نیز دارای اراده همسان مردان است که در جامعه متعادل اسلامی بروز و ظهور میکند. بنابر این الگو در ذیل پرورش اسلامی در همه زمینهها زن میتواند در میدانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ورود کند و پیشتاز باشد.
اما راهکار اسلام برای این نقشآفرینی آن است که زن در مسائل جنسی، ملعبه دست این و آن نشود. لذا حجاب و عفاف و وجه تمایز زن و مرد، فاصله میان زن و مرد، در معرض سوءاستفاده مردان قرار نگرفتن، خود را تا حد وسیله التذاذ مردان بیگانه و زیادهطلب پایین نیاوردن و تحقیر نکردن، جزو خصوصیات زن ایرانی و زن مسلمان است. چرا که همه انسانها چه مرد و چه زن در معرض آسیب هستند. هر آنچه موجبات این آسیب را فراهم کند اسلام آن را رد میکند. برای مثال تکبر از سوی هر انسانی مذموم است ولی اسلام آن را از سوی زن در مقابل نامحرم میستاید. چرا؟ چون خضوع در مقابل مرد موجب میشود کرامت زن صدمه بخورد لذا اسلام میگوید زن نباید در مقابل مرد خضوع کند بنابراین خضوع زن در برابر مرد از نگاه اسلامی مردود است.
زن در مسیر حرکت به سمت کمال در جامعه؛ سطوح مختلفی را در پویایی به خود اختصاص میدهد و حجاب قدرتی ضمنی به زن میدهد و او را برای درک توانمندیهای درون، نه زیباییهای برون مدد میرساند. حجاب یک فرصت است، غنیمتی است برای درک سرمایههای درون و بهکارگیری آن. با رعایت آن هرچند سختیهایی دارد اما حلاوت و شیرینی دستیابی به اهداف بلند، آن را آسان میکند.
حجاب از زن هم پشتیبانی مادی و هم معنوی میکند. زنان به وسیله حجاب خود را جزئی از بدنه مدیریتی جامعه میبینند. این نگرش انگیزه فعالیت را در آنان افزایش میدهد و نهتنها از تنش و تضاد میان آنان و همجنسان جلوگیری میکند، بلکه به یکپارچگی و وحدت میان زنان کمک میکند. هنگامی که زنان بتوانند خود را در قالب حجاب بپذیرند و هیچ یک حاضر نشوند در ارائه طنازی بر دیگری سبقت جویند، نوعی پیوند صلح و آشتی و همکاری میان همه آنان ایجاد خواهد شد.
یکی از اثرات مهم حجاب القای فرهنگ تلاش و کوشش به جای هرز انرژی در رفتارهای سطحی انسانی است. حتی در برخی جوامع غیردینی هم میبینیم به سوی طراحی لباس کار برای زنان پیش رفتهاند تا نهتنها از آنان سوءاستفاده نشود و استقلال آنان از سلطه مردانه اعلام شود، بلکه به افزایش بازدهی اقتصادی کار منجر گردد.
زن با حجاب خود؛ خود را در طراحی مجدد قدرت وارد میکند و حکومتها را از مردسالاری به سمت مردمسالاری میکشاند.