kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۱۰۲۴
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۸
مقاله وارده

نگاه توحیدی به خانواده شرط بقای انسان

 
 
 
رضا صادقی
اهل بیت به عنوان مفهوم محوری مکتب تشیع، به معنای خانواده است. اگر مفهوم اهل بیت را با مفهوم بنی‌اسرائیل که مفهوم محوری دین یهود است مقایسه کنیم جایگاه خانواده در دین اسلام و مکتب تشیع روشن‌تر می‌شود. بنی‌اسرائیل به معنای پسران اسرائیل مفهومی مردانه و نژادی است. بر اساس داستانی خرافی در تورات زمانی که خداوند در هماوردی با یعقوب شکست خورد، نام اسرائیل را به یعقوب داد. متن تورات این است که «از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود. بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا و با انسان جنگیدی و پیروز شدی» (پیدایش، 32:29) برتری نژاد بنی‌اسرائیل و تلاش آنها برای نابودی یا اسارت سایر نژادها بارها در متن تورات به عنوان یک رفتار مقدس توصیف و توصیه شده است. «يهوه، خداي تو، بندة خود موسي را امر کرده بود که تمامي اين زمين را به شما بدهد، و همه ساکنان زمين را پيش روي شما هلاک کند.» (يوشع، 10: 25) «ايشان را بالکل هلاک کن، و با ايشان عهد مبند و بر ايشان ترحم منما... زيرا تو براي يهوه، خدايت، قوم مقدس هستي. يهوه خدايت تو را برگزيده است تا از جميع قوم‌هايي که بر روي زمين‌اند، قوم مخصوص براي خود او باشي.» (تثنيه، 7: 3-7)
کشتاری که بنی‌اسرائیل به آن امر شده‌اند یک قتل عام دسته‌جمعی بر اساس نابود کردن تمام اعضای خانواده است. «پس الان هر ذکوري از اطفال را بکشيد و هر زني را...» (اعداد، 31: 17) متن تورات که شاید بیش از هر کتابی در تاریخ منتشر و خوانده شده است، تنها کتاب در جهان است که بارها کودک‌کشی را به عنوان کاری مقدس تمجید و به آن افتخار می‌کند: «مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کرديم که يکي را باقي نگذاشتيم.» (تثنيه، 214: 2: 34 و 3: 6 و استر، 8: 11، و...) بر اساس گزارش تورات این دشمنی بنی اسرائیل با سایر نژادها اغلب به صورت نظامی و با نسل‌کشی همراه است. اما اگر چنین امکانی نباشد، روش‌های فرهنگی و هدف قرار دادن نهاد خانواده هزینة کمتری دارد.
در واژة «بنی‌اسرائیل» عنصر زن غایب است و این غیبت به دلیل نگاه منفی به زن است. زن در تورات یارِ شیطان و عامل انحراف حضرت آدم است. زن با اینکه تحمل می‌شود اما هر انسانی به این دلیل که از زن متولد می‌شود به طور فطری و ذاتی گناهکار و آلوده است. «کسي که از زن زاييده شده چگونه پاک باشد؟» (کتاب ايوب، 25:4 و 15: 14) حضرت مسیح به روایت انجیلی که تحریف شده است، با اینکه به عنوان یک اصلاحگر ظاهر می‌شود، اما او هیچگاه این نگاه منفی به زن و به سایر نژادها را نفی نمی‌کند و تا امروز مسیحیت این بخش‌ها از تورات را به عنوان بخشی از کتاب مقدس تأیید و منتشر می‌کند. 
در برخی از قسمت‌های متن تحریف شدة انجیل این ضدیت با زن و با سایر نژادها از زبان حضرت مسیح نیز ادعا شده است. در انجيل مرقس زن یونانی از حضرت مسيح شفا می‌خواهد و حضرت مسیح خطاب به او می‌گوید: «بگذار اول فرزندان سير شوند، زيرا نان فرزندان را گرفتن و پيش سگان ‌انداختن نيکو نيست.» (مرقس، 7: 28) از نگاه اسلام این نگاه به زن و به سایر نژادها تحریفی آشکار است که در برابر عقل و اخلاق قرار دارد. 
همان‌گونه که آموزه‌های تورات تحریف شده بر محور مفهوم بنی‌اسرائیل شکل گرفته است، آموزه‌های مسیحی تحریف شده نیز در همراهی و گفت وگوی حضرت مسیح با حواریون تدوین شده است. حواریون در آن زمان به دلیل فضای ناامنی که وجود داشت بر اساس گزارش کتاب مقدس جدای از خانواده مدام در حال سفر هستند. حضرت مسیح و حضرت یحیی نیز به عنوان رهبران فکری آن دوران‌، مدام در حال جابه‌جایی بودند و فرصتی برای ازدواج نداشتند. اما مسیحیان بعد از حضرت مسیح به دلیل فضای ضد زن که در تورات بود تجرد حضرت مسیح را رفتاری مقدس و به معنای دوری از آلودگی تفسیر کردند و روحانیون و قدیسان مسیحی برای حفظ تقدس خود، تجرد را بر خود لازم دانستند. آگوستین که از متفکرین نخستین مسیحی است زمانی که جذب مسیحیت شد برای رهایی از دنیا نخست زن و فرزند خود را از خود راند. آکویناس نیز که از قدیسان اواخر قرون وسطی است نامزد خود را با چوب آتشین از محل زندگی خود بیرون‌انداخت.
در مکتب اسلام زن در نقش مادری عهده‌دارِ تداوم خالقیت خداوند بر روی زمین است. در چنین نگاهی اهمیت خانواده با اهمیت نوع انسان برابر است. خانواده نهادی الهی است و شیطان که با وجود انسان مخالف است با تضعیف خانواده، به دنبال نابودی نسل انسان است. خانواده در آموزه‌های اسلامی به ‌اندازه‌ای اهمیت دارد که تشکیل خانواده برابر با نصف دین معرفی شده است. سورة کوثر در قرآن تنها یک نمونه از تأیید اهمیت زن و نهاد خانواده است. این سوره اهمیت داشتن نسل و نقش محوری زن در بقای نسل انسان را تأیید می‌کند. کوثر چشمة جوشانی است که نسل پیامبر اکرم را حفظ می‌کند و خانواده‌ای آرمانی را تشکیل می‌دهد که آموزه‌های اسلام را نشر می‌دهند و آخرین دین الهی را از تحریف نجات می‌دهند. اهل بیت که بر محور مفهوم کوثر شکل می‌گیرد، در درجة نخست به معنای خانواده است و بدون توجه به اهمیت نهاد خانواده نمی‌توان خود را پیرو اهل بیت دانست. مکتبی که این خانواده بنیانگذار آن هستند، بخش زیادی از آموزه‌ها و احکام خود را برای دفاع از نهاد خانواده تنظیم می‌کند. کسی که به این مکتب ملحق شود عضوی از این خانواده خواهد بود و پیامبر خود را پدر پیروان خود معرفی می‌کند. در انجیل حضرت مسیح شبان و چوپان است و پیروان او گوسفندانی سرگردان هستند.
با اینکه در جامعه و ادبیات مفهوم ازدواج و خانواده بیشتر با عشق و خوشبختی گره خورده است، اما خانواده در درجة نخست یک نهاد علمی و عقلانی است که عامل بقای نوع انسان است. وجود انسان بدون نهاد خانواده قابل تصور نیست و شاید انسان تنها موجودی است که تقریبا در تمام مراحل زندگی از تولد تا مرگ و برای رشد در تمام ابعاد زیستی و فرهنگی و اقتصادی به خانواده نیازمند است. خانواده نخستین هستة زندگی اجتماعی است و با تضعیف خانواده ارزش‌های جمعی مانند فرهنگ و هنر و همکاری نیز در نهایت تضعیف می‌شوند. مکتبی که به خانواده اهمیت ندهد نمی‌تواند خود را مدافع انسان یا هر ارزش دیگری معرفی کند. چون خانواده باعث تداوم بقای انسان بر روی زمین است و شکوفایی تمام ارزش‌های انسانی مانند عقل و معنویت و آگاهی و نیکی و مهربانی مشروط به وجود خانواده است. 
مهم‌ترین تقابل مکتب اسلام با مسیحیت در داستان مباهله بیان شده است. روحانی‌های مسیحی که به زن و ازدواج نگاهی منفی دارند و جدایی از زن و فرزند را پیروی از مسیح و افتخاری برای خود می‌دانستند، در روز مباهله با یک خانواده روبه‌رو شدند. رویداد مباهله داستان پیروزی خانواده است. پیامبر اسلام برای دفاع از حقانیت اسلام نیازی به لشگرکشی نداشت و با وجود خانواده‌ای که همراه داشت حتی نیازی به محاجه و بحث‌های جدلی نیز نشد. قرآن در بیان دلیل پیروزی اسلام بر مسیحیت به حضور تمام اعضای خانواده‌اشاره می‌کند.شاید یک پیام آیة مباهله این است که برتری با فرهنگی است که خانواده دارد و خانواده بر هر سلاحی تقدم دارد و از هر برهانی قوی‌تر است. امروز نیز با خانواده می‌توان بر پوچی مدرن که تفاوتی با تاریکی قرون وسطی ندارد، غلبه کرد. خانواده پناهی برای قربانی‌های نهیلیسم است و به‌ اندازه‌ای که هر فرد به خانواده تعلق خاطر داشته باشد از درد و رنج پوچی فاصله می‌گیرد و امکان رشد و تعالی می‌یابد.
 حدیث کساء نیز یکی از زیباترین صحنه‌های روی زمین یعنی پیوند عاطفی بین اعضای همین خانواده را با تفصیل بیان می‌کند. حدیث کساء گزارشی از جمع شدن سه نسل از خاندان اهل بیت در کنار هم است که با الفاظی عاطفی یکدیگر را خطاب می‌کنند. این جمع خانوادگی الگویی است که بر اساس متن این حدیث مورد توجه خداوند است و چنین الگویی نقشی بی‌بدیل در زدودن غبار رنج و غم از چهرة انسان دارد. 
حادثة عاشورا نیز اوج مصیبت‌ها و سختی‌های همین خانواده است. در عاشورا نماد خوبی‌ها یک خانواده هستند که در برابر مردانی جدای از خانواده قربانی می‌شوند. در مداحی‌ها و روضه‌های محرم هیچ واژه‌ای به ‌اندازة واژه‌های مربوط به خانواده یعنی پدر و پسر و برادر و خواهر و عمو... تکرار نمی‌شود. مخاطب این آیین‌ها خانواده‌ها هستند و زمانی که مصیبت‌های این خانواده بیان می‌شود مادران ناخودآگاه فرزند خود را با عاطفة بیشتری در آغوش می‌گیرند و پدران با محبت بیشتری به قد و بالای فرزند خود می‌نگرند و دست فرزند خود را با توجه بیشتری لمس می‌کنند.
برای اینکه ارزش انسان و عشق و عقلانیت در هر مکتبی روشن شود باید به ارزش خانواده در آن مکتب توجه کرد. مجازات‌های سختی که در اسلام برای انواع انحراف جنسی مانند همجنس‌بازی در نظر گرفته شده است اهمیت خانواده و نقش آن در بقای نوع انسان را نشان می‌دهد. فراگیری این انحراف‌ها بر روی زمین بقای نوع انسان را تهدید می‌کند. اما نقش دین اسلام در تحکیم خانواده و بقای انسان فقط در مقابله با انحراف جنسی و نکوهش تجرد و امر به ازدواج و تدوین حقوق فرزندان و تکریم والدین نیست. مهم‌ترین آموزة اسلام توحید است که خداوند را به عنوان ضامن رزق و تربیت فرزندان معرفی می‌کند. 
این جنبه از توحید ترس از فقر مادی و معنوی را که ابزار اصلی شیطان برای جلوگیری از تولد کودکان است خنثی می‌کند. در نگاه توحیدی طلاق نکوهش می‌شود و همسر فرعون به عنوان الگویی برای مومنین معرفی می‌شود که با وجود تضاد فکری با همسرش توانست سعادت خود را تضمین کند. پیامبران و امامانی که همسران مومنی نداشتند نیز الگوهایی هستند که نشان می‌دهند حتی این سطح از تفاوت فکری زوجین نیز نمی‌تواند دلیلی برای فروپاشی خانواده باشد. در چنین مکتبی دفاع از خانواده اهمیتی معادل با دفاع از نوع انسان پیدا می‌کند.
وعدة فقر مهم‌ترین ابزار شیطان برای تهدید خانواده است. در دوران جدید پیروان داروین پیش‌بینی می‌کردند رشد جمعیت باعث کمبود غذا و تنازع بقا خواهد شد. اما این ادعای آنها علمی نبود. دانش و تاریخ بعد از داروین نشان داد که هر انسانی که متولد می‌شود هم یک نیروی کار جدید به جهان اضافه می‌شود و هم عقلی که می‌تواند در طراحی تکنیک‌های تولیدی نقش داشته باشد. اکنون جمعیت و تکنیک یکی از عوامل اصلی رشد تولید در هر جامعه‌ است و به عنوان نمونه دو کشور چین و هند به موازات رشد جمعیت میلیاردی رشد صادرات مواد غذایی را نیز تجربه می‌کنند. پیروان داروین هر انسان را به عنوان یک مصرف‌کننده در نظر می‌گرفتند که برای تصاحب منابع زمین با سایر انسان‌ها وارد جنگ می‌شود. آنها به نقش نیروی کار و تکنولوژی در افزایش تصاعدی تولید توجه نداشتند و از نقش معنویت و اخلاق نیز غفلت داشتند. برخلاف انتظار آنها هر انسان می‌تواند به یک نیروی کار تبدیل ‌شود و با توجه به اخلاق و معنویتی که در فطرت انسان است‌، تعاون و همکاری جایگزین تنازع بقا می‌شود.
نگرانی فرهنگی نیز یکی از موانع تشکیل خانواده یا تولد کودکان در جهان امروز است. این نگرانی گاهی ناشی از اختلاف فکری زوجین است و گاهی ناشی از نگرانی مشترک آنها نسبت به تربیت فرزندان در جهانی که فاصلة بین نسل‌ها زیاد است. برخی از روشنفکران به دلیل بی‌اعتمادی به مکاتب تربیتی، تا آنجا پیش رفتند که تولد کودکان را کاری غیر اخلاقی دانستند و سفارش کردند تا زمانی که انسان یک مکتب تربیتی درست ندارد، تولد فرزندان متوقف شود. اما توقف تولد کودکان به معنای توقف تولد عقل و آگاهی است و اگر اکنون کودکی متولد نشود جهان آینده بدون عقل و آگاهی خواهد بود و راهی برای رسیدن به یک مکتب تربیتی درست باقی نمی‌ماند. 
 در نگاه توحیدی رزقی که توسط خداوند تضمین می‌شود فقط مادی نیست و هدایت و تعلیم و تزکیة هر نسلی نیز ضمانتی الهی دارد. البته انسان در پذیرش هدایت الهی آزادی و اختیار دارد و اگر انسان امروز به دلیل فاصله گرفتن از توحید، از یک مکتب تربیتی درست محروم است، برای رسیدن به چنین مکتبی نمی‌توان تولد را منع کرد و انسان را از روی زمین حذف کرد. در نگاه توحیدی حتی اگر نسلی از هدایت دور شود و به تاریکی نزدیک شود، باز خداوند تضمین کرده است که نور و حیات را از دل تاریکی و ممات برآورد. عقل و تاریخ نیز این وعدة الهی را تأیید می‌کند و دفاع از خانواده دفاع از امکان رسیدن نسل‌های آینده به نور و حیات است.