kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۰۹۲۱
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۲۱

باج ندادید و امتیاز گرفتیداین‌که نشد توافق(!) (خبر ویژه)

توافق آمریکا و ایران برای آزادی 6 میلیارد دلار از اموال بلوکه شده ایران در کره جنوبی، با واکنش متفاوت روزنامه‌های داخلی مواجه شد.
 
 
 
نشریات انقلابی این رویداد را یک موفقیت ارزیابی کردند اما برخی نشریات غربگرا به تشکیک و تردیدافکنی پرداختند. تخطئه و تشکیک برخی از محافل غربگرا در توافق در حالی است که آنها قبل از این ماه‌ها خواستار مذاکره و توافق با آمریکا شده بودند اما گویا کلاس کارشان توافقی جز مشابه برجام را که ایران امتیازات هنگفت و غیر قابل بازگشت بدهد و وعده هیچ و پوچ بخرد و آخرسر هم دو برابر شدن تحریم‌ها در فرآیند اجرای توافق را نظاره‌گر باشد، برنمی‌تابد.
غیر از روزنامه کیهان که تیتر اول خود را به «آزاد ‌سازی ۶ میلیارد دلار دیگر بدون برجام و FATF»، اختصاص داده بود دیگر نشریات انقلابی هم به این موضوع پرداخته‌اند؛ از جمله:
- وطن امروز: آزاد‌سازی 6 میلیارد دلار منابع ارزی ایران بدون دادن امتیاز هسته‌ای/ عصبانیت ضد انقلاب خارجی و مقامات دولت سابق از آزادی منابع ایران؛ از جایزه بگیر‌های آشوب تا کاسبان برجام.
- همشهری: دیپلماسی بدون ذلت جواب داد؛ تسلیم آمریکا بدون برجام/ اموال مسدود شده ایران بدون هیچ تعهد اضافه آزاد می‌شوند
- جوان: توافق بدون باج؛ توافق برای آزادی 6 میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده ایران، در عین غنی‌‌سازی 60 درصد و دسترسی نداشتن آژانس به ضبط ویدئو‌ها و چرخش‌های دیگر هسته‌ای آغاز می‌شود. این توافق، بدون باج هسته‌ای بود
در این میان روزنامه اطلاعات هم تیتر زد: با ارائه تضمین‌های لازم از سوی آمریکا انجام می‌شود؛ آغاز آزاد‌سازی 10 میلیارد دلار دارایی مسدود شده ایران.
اما در این میان نشریات غربگرا که برای کانال مالی توهین‌آمیز و پر از خالی اینستکس در دولت سابق غش و ریسه می‌رفتند، به تشکیک درباره توافق اخیر پرداختند. روزنامه آرمان در تحلیلی به قلم استاندار گلستان در دولت سابق مدعی شد «اثرگذاری توافق محدود است میزان دارایی‌های آزاد شده آن‌قدر زیاد نیست که اثر زیادی بر اقتصاد بگذارد. ضمن این‌که اگر دو سال پیش آزاد می‌شد طبیعتا مقدار کالا‌های بیشتری وارد کشور می‌شد. تحولات اخیر یک مسکّن کوتاه مدت است. نکته کلیدی این است که اگر برجام احیا می‌شد همه مطالبات کشور و نقل و انتقالات پولی به حالت عادی برمی‌گشت. اما این تفاهم خارج از برجام انجام شده و کارکرد محدودی دارد». این روزنامه همچنین در تحلیل دیگری نوشت:« متاسفانه زمان زیادی از دست رفت در حالی که اگر واقعا اجازه داده بودند که در زمان آقای دکتر ظریف و آقای دکتر عراقچی توافق عملیاتی می‌شد همان موقع نیز این 7 میلیارد بدون هیچ قید و شرطی به دست ایران می‌رسید و آن زندانی‌ها نیز آزاد شده بودند و منافع این 7 میلیارد نیز در این 2 سال و ‌اندی نصیب ایران می‌شد».
روزنامه شرق هم ادعا کرده است: این توافقی از سر ناچاری است! تنها در دولت رئیسی و پس از تحقق پروژه یکدست‌‌سازی قدرت، امکان حصول توافق این‌چنینی بین ایران و آمریکا وجود داشت؛ چرا‌که به اعتراف این کارشناس، اگر در انتخابات ۱۴۰۰، دولتی همسو با حسن روحانی سر کار می‌بود، قطعا جریان‌های رادیکال اجازه انجام توافق این‌چنینی را نمی‌دادند؛ کمااینکه مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای و تبادل زندانیان دوتابعیتی‌ یا هر توافق دیگری در دولت سابق با ناهمسویی‌های صورت‌گرفته، عملا به بن‌بست کشیده شد. اقتضائات داخلی ایران به واسطه بحرانی‌شدن وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و معیشتی، آن‌هم در آستانه انتخابات مجلس و نزدیک‌شدن به وقایع سال گذشته، تهران را به این جمع‌بندی رسانده که برای عبور از مسائل داخلی دست به یک توافق بزند... پس از یکدست‌شدن قدرت، سعی شد امتیازات و اعتبار هر‌گونه توافقی در حوزه سیاست خارجی به نام دولت رئیسی تمام شود. اگر‌چه احیای روابط ایران و عربستان، توافق بر سر تبادل زندانیان دوتابعیتی و احتمالا توافق بر سر احیای برجام به نام رئیسی تمام شد،‌ اما آورده‌ای برای این دولت نداشت. مادامی که پای چینی‌ها و به‌خصوص روس‌ها در مذاکراتی مانند مذاکرات هسته‌ای و احیای برجام باز باشد، نتیجه آن یک پروسه فرسایشی و زمان‌بر دیپلماتیک است و عملا سود و آورده‌ای برای ایران ندارد. بارابارا اسلاوین، کارشناس آمریکایی در توئیتی ادعا کرد که ایران می‌تواند سفارش غذا، دارو و شمار محدودی تجهیزات پزشکی را نزد بانکی در دوحه ثبت کند. بانک مذکور در دوحه نیز هزینه کالاها را پرداخت می‌کند و شرکت‌های قطری آنها را به ایران تحویل می‌دهند. ایران اصلا به منابع مالی دسترسی مستقیم ندارد».
روزنامه زنجیره‌ای سازندگی هم در تحلیلی، توافق اخیر را بازگشت به پله اول خوانده و نوشته است: «این توافقی است که دو سال پیش ظریف با آمریکایی‌ها رسیده بود با این تفاوت که پول‌های بلوکه شده به ایران می‌آمد و به کشور ثالث نمی‌رفت». در تحلیلی تحریف‌آمیز و مشابه سازندگی، روزنامه هم‌میهن نوشت: « اگر این اقدام گامی به سوی حل‌وفصل روابط خارجی و حل مشکلات باشد، قطعاً گامی مفید و رو به جلو است و باید از آن حمایت کرد. ولی اگر فقط یک اتفاق موقتی و برای آزادی منابع مالی ایران است، این سیاست مفید نیست و به زیان ایران است و نشانه‌ای از حل نشدن و تداوم وضعیتی است که به وضع کنونی منجر شده است. گرچه قصد نداریم که سرکوفت بزنیم، ولی فرصت کاری که ایران در سه سال پیش می‌توانست انجام دهد و در یک چارچوب کلی تمامی پول‌های خود را بگیرد و نقل و انتقال آن هم آزاد باشد و در ادامه هم نگران مشکلی نباشد را به دلیل درک نادرست از شرایط، از دست دادند».
این حجم از تحریف در نشریات غربگرا در حالی است که دولت سابق در آخرین توافق روی کاغذ، به کانال مالی توهین‌آمیز موسوم به اینستکس رسیده بود یعنی این که بتواند در ازای فروش حداقلی نفت، غذا و دارو از اروپا بخرد، با این شرط که همه تعهدات هسته‌ای را همچنان ادامه دهد. جالب این که اروپایی‌ها حتی به این وعده هم عمل نکردند. در موضوع ادعای روزنامه سازندگی روشن است که اولا هیچ توافقی به دست نیامده بود و ثانیا آمریکا در آن زمان شرط واگذاری هر امتیاز کوچکی را مشروط به امکان بازگشت بی‌هزینه‌اش به برجام می‌کرد تا بدین ترتیب نه خسارت‌ها را جبران کند، و نه درباره لغو تحریم‌ها در آینده تضمین بدهد اما دسترسی به مکانیسم ماشه برجام (احیای تحریم‌های سازمان ملل بدون موافقت دیگر اعضا از جمله چین و روسیه) پیدا بکند.
در موضع مذاکرات دولت قبل برای احیای برجام هم هیچ یک از مقامات دولت سابق یا حامیان آنها نمی‌توانند ادعا کنند مشکل اخذ تضمین معتبر برای عدم تکرار عهدشکنی (نظیر رساندن تحریم‌ها از 800 تحریم به نزدیک دوهزار تحریم) و تعهد غرب برای لغو موثر و پایدار تحریم‌ها حل شده بود. در واقع هر سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن با تفاوت‌هایی، ریل معیوب برجام را مقدمه‌ای برای باج خواهی‌های بیشتر از ایران می‌دانستند و بنابراین هیچ کدام، از تحریم‌ها به شکل واقعی و پایدار کوتاه نیامدند، و اقدام تاکتیکی اوباما برای تله‌گذاری برجامی هم بلافاصله با تحریم‌های پسابرجامی ویزا و آیسا و سیسادا و تهدید طرف‌های همکاری با ایران متوقف شد.