دعوت به ثبتنام پس از خالیبندی درباره تحریم انتخابات (خبر ویژه)
بر خلاف هیاهوی مدعیان اصلاحات مبنی بر تحریم انتخابات، روزنامه هممیهن خواستار ثبتنام نامزدهای این طیف شد. پیش از این هم پیشبینی میشد که هیاهوی تحریم انتخابات فاقد ما به ازای واقعی باشد و طیف مذکور با ظرفیت کامل وارد گود انتخابات شوند هر چند که در دو انتخابات 1400 و 1398 (ریاست جمهوری و مجلس) با عدم اقبال مردم رو به رو شدند.
هممیهن در تحلیلی نوشت: با اعلام موضع سخنگوی جبهه اصلاحات مبنی بر اینکه توصیهای به افراد برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس نداریم، عملاً هر پیشنهادی معطوف به شرکت در انتخابات، بلاوجه و بیفایده است. اما به دلایل متعدد همچنان شرکت در انتخابات توسط اصلاحطلبان را مفید و بلکه ضروری میدانم. اولین و مهمترین دلیل ضرورت حفظ نهاد انتخابات است. هر کسی با هر سلیقهای که بخواهد در این کشور حکومت کند، اگر بخواهد با مسالمتآمیزترین، خشونتپرهیزترین، کمهزینهترین و فراگیرترین روش، حکومت کند، هیچگریزی از صندوق رأی و نهاد انتخابات نخواهد داشت. جامعه را نباید نسبت به انتخابات دلسرد کرد و صندوق رأی را در نظر مردم بیفایده و بیاثر تصویر کرد. باید بکوشیم موضوع انتخابات در جامعه زنده بماند. عدم شرکت ما در انتخابات، پیکر نیمهجان انتخابات را احیا نمیکند و تأثیری در تغییر رفتار جناح حاکم نخواهد داشت. موقعیت اصلاحطلبان در سپهر سیاست را بیش از این به حاشیه خواهد برد.
سادهترین پاسخ این است که اصولگرایان حاکم یا ایدهپردازان و طراحان حاکمیت یکدست را مقصر شرایط کشور معرفی کنیم. خُب، گام بعدی چیست؟ عدم شرکت در انتخابات یا انفعال در معرفی کاندیدا به جامعه، چه تأثیری در تغییر شرایط نامطلوب کشور دارد؟
راهبرد منفعلانه جبهه اصلاحات، خودکشی از ترسِ مرگ است. اصلاحطلبان کسی را تشویق به ثبتنام نمیکنند، چون پیشبینیشان این است که جناح حاکم آنها را ردصلاحیت میکند. احتمالا زبان اصولگرایان گویا خواهد بود که شما که اساساً کسی را در انتخابات کاندیدا نکردید، چگونه مدعی هستید که انتخابات آزاد نبوده است و بر چه مبنایی قصاص قبل از جنایت میکنید؟
اینکه اصلاحطلبان یا هر نیروی سیاسی دیگری، فردای انتخابات، مدعی آرای سفید یا باطله یا آرای به صندوق ریختهنشده شود و آنها را به حساب خود بگذارد، نه اخلاقی است و نه منطبق با وزن واقعی آن گروه.
پیشنهاد من این است که در این 100 کرسی، اصلاحطلبان، آرای باطله را به نفع خود، معنادار کنند. در شرایط فعلی کشور بعید است که جناح حاکم توان مخفی کردن عدد آرا را داشته باشد.
اصلاحطلبان میتوانند در تهران و کلانشهرها گزینههای حداکثری خود را دعوت به ثبتنام کنند و از هماکنون لیستهای انتخاباتی خود در این حوزههای انتخابیه را منتشر کنند و از الان تا شب انتخابات، از مردم بخواهند این لیستها را در برگه آرا بنویسند. اصلاحطلبان میتوانند در این لیستها از فرصت انتخابات استفاده کنند و چهرههای جدیدتر و نیروهای تازهنفستری را به جامعه معرفی کنند. چنین طرحی میتواند چند فایده داشته باشد: اصلاحطلبان را از اتهام تحریم انتخابات میرهاند. افزایش عدد مشارکتکنندگان در انتخابات، برخی مخاطرات بینالمللی را از کشور و نظام دور خواهد کرد. اصولگرایان تمامیتخواه را مجدداً رسوا و بیآبرو خواهد. در آینده کسی نمیتواند مدعی شود که اصلاحطلبان با انفعالشان، در وضعیت فعلی، سهیم و شریکند. تاکنون اصلاحطلبان در انتخاباتهای مختلف بیش از اینکه کنش داشته باشند، واکنش داشتهاند. آنها منتظر نشستهاند تا ببینند چند نفر از تیغ نظارتهای تنگنظرانه سر سالم به در میبرند و بعد درخصوص معرفی یا عدم معرفی کاندیدا
تصمیم بگیرند.