kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۰۸۰۰
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۲:۱۵

اصلاح نگرش به مکتب اباعبدالله‌(ع)

 

اگر در ميان مسلمانان شخصی چنين معتقد شود كه در كنار دستگاه سلطنت ربوبى، سلطنتى ديگر هم وجود دارد و در مقابل آن‌، دست دركار است، چيزى جز شرك نخواهد بود.
اگر كسى گمان كند كه تحصيل رضا و خشنودى خداى متعال راهى دارد و تحصيل رضا و خشنودى فرضاً امام حسين‌(ع) راهى ديگر دارد و هر يك از اين دو، جداگانه ممكن است سعادت انسان را تأمين كند، دچار ضلالت بزرگى شده است.
در اين پندار غلط چنين گفته مى‌شود كه خدا با چيزهايى راضى مى‌شود و امام حسين‌(ع) با چيزهايى ديگر؛ خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، زكات، راستى، درستى، خدمت به خلق، برّ به والدين و امثال این‌ها و با ترك گناهان از قبيل دروغ، ظلم، غيبت، شرابخوارى و زنا راضى مى‌گردد ولى امام‌حسين‌(ع) با اين كارها كارى ندارد، رضاى او در اين است كه مثلا براى فرزند جوانش على‌اكبر‌(ع) گريه و يا لااقل تباكى كنيم؛ حساب امام‌حسين از حساب خدا جداست.
به دنبال اين تقسيم چنين نتيجه گرفته مى‌‏شود كه تحصيل رضاى خدا دشوار است، زيرا بايد كارهاى زيادى را انجام داد تا او راضى گردد ولى تحصيل خشنودى امام حسين‌(ع) سهل است، فقط گريه و سينه زدن؛ و زمانى كه خشنودى امام حسين‌(ع) حاصل گردد او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت مى‏كند و كارها را درست مى ‏كند، حساب نماز و روزه و حجّ و جهاد و انفاق فى سبيل‌الله كه انجام نداده‏ايم همه تصفيه مى ‏شود و گناهان هر چه باشد با يك فوت از بين مى‏رود!
اين‌چنين تصويرى از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است بلكه شرك در ربوبيت است و به ساحت پاك امام حسين‌(ع) كه بزرگ‌ترين افتخارش «عبوديّت» و بندگى خداست نيز اهانت است‌، همچنان كه پدر بزرگوارش از نسبت‌هاى «غلاه» (غلو‌کنندگان نسبت به ساحت مقدسش) سخت خشمگين مى‌شد و به خداى متعال از گفته ‏هاى آنها پناه مى‌‏برد.
امام حسين‌(ع) كشته نشد براى اينكه- العياذ بالله- دستگاهى در مقابل دستگاه خدا يا شريعت جدّش رسول خدا به‌وجود آيد، راه فرارى از قانون خدا نشان دهد. شهادت او براى اين نبوده كه برنامه عملى اسلام و قانون قرآن را ضعيف سازد. بر عكس، وى براى اقامه نماز و زكات و ساير مقرّرات اسلام از زندگى چشم پوشيده به شهادت تن داد.
خود حضرت در فلسفه قيامش مى ‏فرمايد: «و انّى لم اخرج ‌اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، و انّما خرجت لطلب الاصلاح فى امّة جدّى، اريد ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكر»، من از روى هوس و جاه‌طلبى قيام نكرده ‏ام، خروج و قيام من به منظور اصلاح در امّت جدّم مى ‏باشد، مى ‏خواهم كه به نيكى امر كنم و از بدى نهى نمايم.
ما نيز در زيارت او چنين خطاب مى ‏كنيم:«اشهد انّك قد اقمت الصّلوه، و آتيت الزّكوه، و امرت بالمعروف، و نهيت عن المنكر، و جاهدت فى الله حقّ جهاده، و عملت بكتابه و اتّبعت سنن نبيّه»
* مجموعه ‏آثاراستاد شهيد مطهرى، ج‏1، صص250- 249- با تلخیص و ویرایش جزئی