حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – 64
خستگی ممنوع! باید تجربه بیاموزید
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
شهید بهشتی در جواب این نامه، نامهای را در تاریخ 12/6/44 خطاب به آیت الله مصباح ارسال کردند که نشان میدهد نویسنده نامه قبل- که ساواک تشخیص نداده بود- آیت الله مصباح بوده است. متن نامهای که شهید بهشتی برای آقای مصباح نوشتهاند در ادامه میآید:
«مدرسه فیضیه
حضور دوست دانشمند جناب آقای محمدتقی مصباح یزدی
بسمه تعالی
برادر ارجمند، با تقدیم تحیت و سلام، امید است همواره جنابعالی و بستگان محترم و دوستان عزیز در پناه لطف لایزال الهی در کمال تندرستی و شادمانی باشید.
من به حمد الهی سالم و خدای رحمان را بر نعمت سلامت سپاسگزارم. نامه جنابعالی و بیش از همه کتاب کامل، ۱۲ جلد در ۶ مجلد در ۲ بسته رسید و متشکرم. از نامه چنین استشمام کردم که به سلامتی تغییر منزل دادهاید و منزل جدید خریداری کردهاید تبریک میگویم و خوشوقتم، من اینگونه ثباتها را در زندگی دوستانی چون شما مفید میدانم، از خستگی و ملال روحی شما، که خواهناخواه نشانه حال بسیاری از دوستان دیگر نیز هست، ناراحتم و امیدوارم خدای منان به همه شما صبر و تاب و توان و در پرتو آن نشاط روزافزون کارهای صحیح و اصولی و در عین حال متحرک و زنده عنایت فرماید. لابد توجه دارید که در چنین مواقع، وسعت نظر واندیشه، همان که برای مرد مؤمن به خدا، تا بینهایت امتداد دارد بسیار لازم است، شما و کلیه دوستان لابد توجه دارید که آنچه در این مدت کردید و کردند نه نخستین کار در عمر جهان بوده و نه آخرین، نه تنها در عمر جهان بلکه در عمر مسلمانان، و در عمر مردان هدف، در عمر کسانی که به زندگی از دریچه گذران نمینگرند بنابراین همه، بهخصوص رفقای جوان نباید به هیچ وجه خستگی بهخود راه دهند باید تجربه آموزند و خوشحال باشند که این آزمونهای بزرگ اجتماعی در طلايع سنین بلوغ علمی و اجتماعی آنها رخ داده و میتواند برای باقیمانده درس گرانبهائی باشد، درس و کار و تلاش مشکلتر و اصولیتر، جامعتر،... تحقیقشدهتر و از معرض شکوک و شبهات نسبتاً قابل توجه دورتر.
با این سفر، من از حلقه شما دوستان عزیز قدری دور شدهام ولی از یکطرف آنچنان به کار با رفقای اصولی دلبستهام که با همه دوری راه خود را در حلقه مییابم. بنابراین حلقه گستردهتر شده و یک گوشهاش تا به ماورای بحار رسیده بخصوص که اگر از همه آثار این سفر بگذرم تاثیری روشن که در شناخت صحیحتر راه و رسم آینده داشته خود اثری بس ارزنده است. در این سفر خیلی زود با مطالب بسیار آشنا شدم، مخصوصاً مطالب مربوط به دنیای اسلامی خودمان، این مطالب آنقدر برای من جالب بوده که شناخت آنها را بر شناخت دنیای غرب مقدم شمرده و میشمرم و سهمی را که از وقت خود به آن اختصاص دادهام باید از سهام اساسی وقت تنگ و محدود من دانست. ده روز پیش در یک انجمن علمی و ادبی که دستهای1 از فارغالتحصیل ارزنده ایرانی در هامبورگ تشکیل دادهاند برای ایراد یک خطابه علمی دعوت شدم. بحثی درباره «رابطه علم و دین» در اسلام طرح کردم. این بحث، بخصوص در چند تن از کسانی که سالها است در اروپا زندگی میکنند و برخی از آنها در مراکز علمی هامبورگ کار میکنند و دارای ارزش علمی هستند تاثیر عجیبی کرد. یکی از آنها که در مرکز اتمی دانشگاه هامبورگ به کار ارزندهای مشغول است دو سه روز بعد با من تماس گرفت و میگفت فلانی من بیش از یازده سال است در اروپایم و به چنین تجزیه و تحلیلی در چنین مسئله هرگز برنخوردهام و دو روز تعطیل آخر هفتهام را هم به تفکر درباره آن پرداختهام. امیدوارم این خطابه را بتوانم تنظيم و چاپ کنم. این فرصتها برای من از نظر شناسایی راه و رسم آینده ما، کسانی که در شرایط یک عالم اسلامی قرار داریم خواه شایسته این عنوان باشیم و خواه نباشیم، بسیار مؤثر است. امیدوارم شما دوستان عزیز در راهی که با هم شروع کردهایم با پایداری و همبستگی هر چه تمامتر جلو بروید. از خلاصی دوست گرم و عزیز آقای هاشمی خیلی خوشحال شدم نامهای2 در جوف خطاب به دوستان جلسه نوشتهام که قرائت شود و حالا که به دوستان دسترسی ندارم پیام علائق من به دوستان و به کار علمی دسته جمعی که با آنها شروع کردهایم باشد.
از مبلغی که خدمتتان هست هر مقدار کتاب مورد نیاز است بخرید و در اختیار دوستان بگذارید. بقیه مطالب را در نامه رفقا ملاحظه خواهید فرمود. خدمت عموم رفقایی که با آنها سابقه انس و علاقه دارم سلام معروض میدارم لطفاً بنویسید از آقایان اهل علم آیا کسی هنوز گرفتار هست یا نه همه آزاد شدهاند در حدود دو ماه پیش مقداری یادداشت با کتاب «ماوردی» توسط یک مسافر به وسیله آقای حاج آقا مهدی حائری فرستادم. در نامه خودتان رسید آنها را ننوشته بودید.
زیاده ایام سعادت مستدام باد
ارادتمند محمد حسینی بهشتی
12/6/44»3
متأسفانه با اینکه آیت الله مصباح در پایان نامهاش به شهید بهشتی امضا و نام خود را ننوشته بود، شهید بهشتی با ارسال نامهای خطاب به آیت الله مصباح و اشاره به مضامین نامه قبل، ساواک را به این ظن رساند که شاید نامه قبل، به دست خط آقای مصباح باشد. در ادامه گزارش ساواک نسبت به این نامه و نامه (14/6/44)4 را میبینیم.
متن سند: «در تاریخ 14/6/44 نامهای جهت شخصی به نام محمدتقی مصباح به تهران فرستاده و ضمن آن در مورد آزادی یکی از طلاب ناراحت به نام هاشمی رفسنجانی که چندی پیش به اتهام اخلال نظم و تحریک مردم علیه دولت زندانی بوده اظهار خوشحالی کرده و افزوده که: «من اینگونه ثباتها را در زندگی دوستانی چون تو مفید میدانم از خستگی و ملال روحی شما که خواه نا خواه نشانه ملال بسیاری از دوستان دیگر نیز هست ناراحتم و امیدوارم خدای منان بر همه شما صبر و تاب و توان و در پرتو آن نشاط روزافزون کارهای صحیح و اصولی و در عین حال متحرک و زنده عنایت فرماید.
امیدوارم دوستان عزیز در راهی که با هم شروع کردهایم با پایداری و همبستگی هر چه تمامتر جلو بروید.»
در تاریخ 16/6/44 ضمن ارسال نامهای به آدرس تهران- بازار- دالان امین الملک به عنوان صالحی نجف آبادی از نامبرده تقاضا نموده شخصی را که دارای صلاحیت باشد و بتواند در آلمان تبلیغ دینی نماید انتخاب و به ایشان معرفی تا ترتیب عزیمت وی به آلمان داده شود.»5
ساواک پس از بررسی این نامه، به علت روحیه مخفیکاری آیت الله مصباح قادر به تشخیص نویسنده نامه نشد اما همانطور که گفته شد، به علت بیاحتیاطی شهید بهشتی در جواب نامه، در گزارشی که در ادامه میآید احتمال داده است که آیت الله مصباح نویسنده آن باشد:«...: به نظر میرسد که نویسنده نامه منظورش خمینی بوده و نامه وقتی نوشته شده که خمینی در ترکیه بود. عیناً جهت اقدام به اداره 36 ارسال میگردد در شماره 23 پرونده سیدمحمد حسینی بهشتی ارائه شود در پی سؤالاتی که از ساواک تهران شده بود بررسی کنید نتیجه را توضیح دهید.
عینا جهت اقدام به اداره 316 ارسال میگردد شماره 23113/7 به نظر من نویسنده نامه یکی از افراد ذیل است. 23/7
ناصر مکارم شیرازی
هاشمی رفسنجانی
برادران حجتی
مصباح یزدی
اگر نمونه خط این افراد به دقت بررسی شود نویسنده روشن خواهد شد.»6
پانوشتها:
1- اصل: دسته یی
2- اصل: نامه یی
3- همان، صص 469-470
4- این نامه خطاب به مجموع اعضای گروه ولایت بوده است که در همان بخش در این نوشتار آورده شده است.
5- آرشیو بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
6- ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک ج3: شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، ص466