kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۰۴۳۳
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۹
نگاهی به فیلم «سرزمین کوچک من»

هویتی که مهاجرت می‌بلعد

 
 
 
فاطمه قاسم‌آبادی
معمولا در دنیای فیلم و سریال، در مورد قوم‌های مختلف، ساخته‌های متفاوتی وجود دارد. البته شدت تمرکز فیلمسازان معمولا روی قوم‌هایی است که مانند قوم یهود، به قدرت و ثروت رسیده‌اند و توانسته‌اند آن داستانی را از خود به مردم دنیا قالب کنند که خودشان می‌خواسته‌اند.
در مورد کردها اما ساخته‌های بسیار کمتری وجود دارد. این قوم در حال حاضر و به صورت پراکنده در کشورهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه زندگی می‌کنند. عده‌ای از قوم کرد که در این چهار کشور به صورت مسالمت‌آمیز زندگی می‌کنند، زندگی راحت تری دارند و آن دسته که سعی در تجزیه‌طلبی و توسل به اسلحه و زور دارند، معمولا با دفاع کشورهایی که در آن هستند، رو‌به‌رو شده‌اند.
فیلم «سرزمین کوچک من» به کارگردانی «اما کاواوادا» محصول کشور ژاپن است که به بررسی زندگی عده‌ای از پناهندگان کرد در ژاپن و مشکلات بی‌شمارشان می‌پردازد.
داستان آوارگی در ژاپن
داستان فیلم «سرزمین کوچک من»، در مورد یک خانواده کُردتبار اهل ترکیه است که به خاطر برخی فعالیت‌های به ظاهر سیاسی پدر خانواده «مظلوم»، به ژاپن پناهنده می‌شوند.
حدود ده تا یازده سال از پناهندگی مظلوم و خانواده اش به ژاپن می‌گذرد و در این مدت مادر خانواده «فاطمه» فوت کرده و دختر بزرگ آنها «ساریا» که داستان حول او می‌چرخد هم هفده‌ساله شده است و امیدوار است بتواند در دانشگاه، در رشته مورد علاقه‌اش درس بخواند. او که دختر بزرگ خانواده است، هیچ علاقه‌ای به پایبندی بر آداب و رسوم خانوادگی‌اش ندارد و با پسری ژاپنی وارد رابطه شده است و دوست دارد از هویت کردی‌اش که مورد علاقه پدرش است، فاصله بگیرد.
در این بین زندگی روال عادی‌اش را دارد تا اینکه بعد از سال‌ها ویزای این خانواده بدون هیچ دلیل خاصی از طرف دولت ژاپن، باطل می‌شود و پدر خانواده مجبور می‌شود به کشور اولیه‌اش یا ترکیه برگردد. تلاش‌های وکیل ژاپنی هم به جایی نمی‌رسد و ساریا در این بین مجبور می‌شود وظیفه مراقبت از خواهر و برادرش را در نبود پدر بر عهده بگیرد، به امید اینکه شاید در زمانی دیگر، کل خانواده دور هم جمع شوند....
واقعیت‌های پناهندگی
در فیلم «سرزمین کوچک من»، مخاطبین از همان ابتدا می‌بینند که حتی بعد از گذشت بیش از یک دهه، این خانواده کُرد نتوانسته در یک کشور شرقی جا بیفتد و وضعیت دیگر پناهندگان هم به همین منوال است. 
پسر کوچک خانواده مانند ساریا خواهرش، توسط همکلاسی‌هایش به خاطر متفاوت بودن ظاهر و لهجه‌اش، مسخره و مورد آزار قرار می‌گیرد. از طرف دیگر تمام اعضای خانواده مجبور به کار هستند چرا که در یک کشور سرمایه‌داری مانند ژاپن، درآوردن خرج زندگی بسیار سخت است و تنها با کار کردن پدر خانواده که یک کارگر روز مزد است، چرخ زندگی نمی‌چرخد.
از طرف دیگر بر خلاف تبلیغات بسیار زیادی که در مورد رسیدگی به پناهندگان می‌شود، در فیلم نشان داده می‌شود که زندگی این پناهندگان بسیار با مراقبت می‌گذرد و اگر در این بین پروژه پناهندگی شکست بخورد، اوضاع بسیار بدتر می‌شود. 
در جایی از فیلم، زمانی که ویزای این خانواده باطل می‌شود، وکیل به آنها توصیه می‌کند که تا جایی که می‌توانند سعی کنند مریض نشوند! چون بدون بیمه درمان، یک سرماخوردگی کوچک هم می‌تواند آنها را ورشکسته کند!
در فیلم «سرزمین کوچک من»، مخاطبین می‌بینند که در ژاپن هم مانند تعداد زیادی از کشورهای سرمایه‌داری غربی، دختران برای در آوردن هزینه دانشگاه خود مجبور می‌شوند تن فروشی کنند و یا در بهترین وضعیت ممکن گیشا (در ژاپن به زنانی گفته می‌شود که برای رقص و آواز، سرگرمی، حاضرجوابی و پذیرایی از مردان متمول تربیت می‌شوند و هنرهای آنها شامل هنرهای مختلف ژاپنی مانند رقص و موسیقی کلاسیک و...می‌شود) شوند.
این وضعیت حتی از زیر سن قانونی دختران، در این کشور وجود دارد و دوست دبیرستانی ساریا او را هم مانند خودش تشویق به روی آوردن به این کار می‌کند....
در فیلم سرزمین کوچک من، بینندگان می‌بینند، افرادی که در فروشگاه‌های بزرگ کار می‌کنند، معمولا اجناس تاریخ مصرف گذشته یا اجناسی که تاریخ مصرفشان در مدت کوتاهی منقضی می‌شود را به عنوان غذا استفاده می‌کنند و خریدن اجناس تازه برای شان بسیار سخت است. در این فیلم چهره خشن پناهندگی برای قشر متوسط که تخصص خاصی ندارند و سرمایه‌دار هم نیستند، به خوبی به تصویر کشیده می‌شود.
قومیت بدون مذهب
واقعیت این‌جاست که معمولا آن دسته از کرد‌های تجزیه‌طلب که در کشورهای مختلف زندگی می‌کنند، به شدت روی قومیت خود منهای مذهب تاکید دارند و در فیلم «سرزمین کوچک من» هم این مسئله دیده می‌شود. پدر خانواده که به شدت خانواده اش را دوست دارد، روی آداب غذا خوردن و دعای سفره و پوشیدن لباس‌های کردی مخصوص، در عروسی‌ها حساس است اما در عوض هیچ نشانی از مذهب در این فرد دیده نمی‌شود و او به‌راحتی مشروب می‌خورد و با زنان دیگر میرقصد و هیچ تاکیدی هم بر حجاب دخترانش ندارد.
در فیلم «سرزمین کوچک من»، سازنده به هیچ وجه در مورد گذشته مظلوم و دلیل فرارش از کشور ترکیه چیزی نمی‌آورد و تنها با این جمله که «برای آزادی ملت کرد مبارزه می‌کردم» مخاطبین را در علامت سؤال بزرگی قرار می‌دهد، چرا که اگر مظلوم جزو تجزیه‌طلبان و گروه‌های تروریستی نبوده و صرفا برای حقوق واقعی شان مبارزه می‌کرده، چرا باید تا این حد از برگشت به ترکیه بترسد و اصلا دلیل فرارش به کشوری مانند ژاپن (که در ذهن کسی به عنوان کشوری که بشود به آن مهاجرت کرد نیست) دقیقا چیست؟
تمام این سؤالات برای مخاطبین تا آخر فیلم، بی‌جواب می‌ماند و سازنده تنها روی مظلومیت و بیچارگی این پناهندگان کرد تاکید می‌کند تا برایشان از مخاطبین ترحم بخرد.
فیلم به صورت کلی در مسیری قرار می‌گیرد که هویت این خانواده را در آستانه نابودی نشان دهد و ابتدا از فروپاشی خانواده و آرمان‌های با ارزش آنها شروع می‌کند و مخاطبین را به این فکر می‌اندازد که چرا باید این خانواده به آن سر دنیا فرار کنند و هیچ دلیل درستی هم برای این فرار بیان نشود....
چند پارچه شدن 
در واقعیت و تاریخ، تمامی مناطق کُردنشین به غیر از مناطقی واقع در سوریه امروزی، تا دوران صفویان، جزئی از ایران بودند که بخش‌های بزرگی از این مناطق طی جنگ چالدران، در سال‌های ۱۵۱۲–۱۵۲۰ میلادی، به دولت عثمانی واگذار شد. 
به ‌دنبال شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول و ایجاد کشورهای کوچک‌تر توسط انگلستان، در اوایل قرن بیستم، این مناطق در سه کشور ترکیه، عراق و سوریه قرار گرفتند.
این مسئله نشان از این مطلب دارد که قوم کرد، هرگز در طول تاریخ کشوری جداگانه نداشته است و بعد از تجزیه عثمانی، این چند پارچگی به خاطر مرزبندی انگلیسی‌ها که احتمالا به دنبال ایجاد چند دستگی در کشورهای غرب آسیا بودند، به وجود آمد.
حالا هم بین این قوم، توسط غربی‌ها که خودشان آنها را در مرزبندی‌های متفاوت از یکدیگر جدا کرده‌اند، جریان نفوذ وارد شده، تا با حمایت‌های ظاهری، در واقع کشورهایی را که در آنها ساکن هستند، به سمت ناآرامی ببرند و در این مورد توانسته‌اند قسمتی از قوم کرد در کشورهای مختلف را، با خود همراه کنند.
جالب است که در سریال «سوران» که به تازگی از شبکه 1 سیما پخش می‌شود، به خوبی این جریان نفوذی و تجزیه‌طلب را در ایران نشان داده است و مخاطبین می‌بینند که وقتی در یک کشور عده‌ای به سمت تجزیه‌طلبی می‌روند، چه مخاطراتی را برای هم ولایتی‌ها و قوم خود به‌وجود می‌آورند. ولی در فیلم «سرزمین کوچک من»، هیچ یک از فعالیت‌ها و تصاویر ذهنی پدر خانواده که باعث و بانی این فرار و در به دری است، برای مخاطب روشن نمی‌شود و همین امر باعث می‌شود که فیلم نتواند تاثیر عمیق تری روی مخاطبینش بگذارد.
متفاوت ولی بی‌مخاطب
فیلم «سرزمین کوچک من»، با وجود نکات قابل توجه و تصویر صادقانه‌ای که از مشکلات پناهندگان به کشور ژاپن داشت، نتوانست نظر مخاطبین را به خود جلب کند و منتقدین هم از این فیلم استقبال چندانی نکردند.
این فیلم که محصول سال 2022 کشور ژاپن بود، با توجه به دید بسیار محدود سازنده اش از اقوام کرد و دلایل پناهندگی شان، نتوانست مخاطبین را با داستان خود بیشتر از این همراه کند و در حد یک فیلم گنگ و سطحی که قرار است مشکلات پناهندگان را به صورت دوست داشتنی به خورد مخاطبین خود بدهد، باقی ماند.