اخبار ویژه
خسارت برجام پیشکش لااقل سخنگوی آمریکا نشوید!
عضو تیم مذاکرهکننده برجام میگوید: اکنون با توجه به مجموعه شرایط منطقهای و بینالمللی فرصت خوب و مناسبی است که یک گفتوگوی همهجانبه سیاسی با غرب اعم از اروپا و آمریکا داشته باشیم.
علی اکبر صالحی در گفتوگو با یک سایت غربگرا گفته است:
- «وزیر خارجه آمریکا خانم آلبرایت یک بار گفت که قبول داریم این کار را کردهایم و اینکه این کار درستی نبوده. ما باید همان موقع آن را یک عذرخواهی تلقی میکردیم. بالاخره یک فرصتی بود. اما ما اصرار داشتیم که کلمه عذرخواهی هم باشد.
- بالاخره ما چنین گلهمندی و اعتراضهایی را به طور جدی از آمریکاییها به خاطر دخالتهایی که قبل از انقلاب در امور سیاسی ما و در کشور ما داشتهاند، داریم. اما یک طرف قضیه را هم فراموش نکنیم. شوروی بعد از جنگ جهانی دوم در بخشی از ایران حضور داشت. جنگ تمام شده بود، اما شورویها در بخش قابل توجهی از ایران در تبریز، کردستان و حتی اگر اشتباه نکنم تا زنجان و قزوین هم بودند. این تهدید ترومن علیه شورویها بود که باید خاک ایران را ترک کنید. این موضوع را هم باید از حیث قضاوت تاریخی در نظر بگیریم. این خودش یک نکته مثبت است. اگر خدای نکرده، ما بخش دیگری از سرزمینمان را از دست داده بودیم، در چه وضعیتی بودیم؟ لذا نباید فراموش کنیم که در زمان ترومن، رئیسجمهور آمریکا، نیروهای ارتش سرخ شوروی در بخشی از سرزمین کشور عزیزمان ایران حضور داشتند و اگر تهدید ترومن علیه شوروی نبود، چه بسا امروز شاهد جدا بودن بخش دیگری از سرزمینمان بودیم.
- البته این را هم باید بگوییم که در طول این ۴۴ سال متاسفانه در برخی امور به خاطر ناکارآمدیهایی که در حوزههای مختلف مدیریتی داشتیم -بنده هم یکی از آنها- خیلی نتوانستهایم موفق عمل کنیم. ناگفته پیداست که شرایط اقتصادی و به طور کلی معیشتی مردم، شرایط خوبی نیست و وقتی که شرایط معیشتی مردم خوب نباشد، ما احادیث فراوان داریم مبنی بر اینکه اگر از دری فقر وارد شد، از در دیگر دین خارج میشود. الان به تبع این وضعیت معیشتی سختی که اکثر هموطنانمان از آن رنج میبرند، شرایط اجتماعی ما خیلی سخت شده است. در وضعیت مطلوبی نیستیم و باید از این وضعیت خارج شویم.
- یک زمانی قرار بود که برجام این مسئله را حل کند، ولی دیدید که ترامپ مانع آن شد. نه به ما اجازه میدهند ارتباط بانکی داشته باشیم،
نه صادرات و واردات درست و حسابی داشته باشیم. به خاطر شرایط سیاسی و چالشی که ما با غرب و در راس آنها با آمریکا داریم، از هر راهی که بتوانند میخواهند ما را تحت فشار قرار دهند. این یک چالش جدی است بین ما و غرب و در راس آنها آمریکا... چینیها خودشان به ما میگویند – حداقل در زمانی که من مسئول بودم – که رابطهتان را با آمریکا تنظیم کنید تا مشکل ما حل شود. این را به ما گفتهاند. روسها هم این را به ما گفتهاند. خیلی جالب و قابل تأمل است!
- برجام راهی بود که قرار بود برخی از این بنبستها را رفع کند. به هر حال شرایط جهانی در حال تغییر است، دنیا دارد عوض میشود. الان جنگ اوکراین یک بحث جدی است. نیاز چین به انرژی جدی است. چین دارد
تند و تند با کشورهای حوزه خلیجفارس قرارداد انرژی میبندد. با عربستان قرارداد نفتی میبندد... الان ایران یک قدرت منطقهای است و این حقیقت را دوست و دشمن اذعان دارد. چون الان ما قدرت منطقهای هستیم، فرصت خوبی است که بنشینیم با غرب و در راس آنها آمریکا یک گفتوگو و یک مذاکره وسیعتری را انجام دهیم. ما تا الآن با آمریکا چندین بار مذاکره مستقیم داشتهایم، اما مذاکره حول محورهای خاص بوده مثلا افغانستان، عراق، آزادسازی زندانیها و برجام.
- بعضیها بر اساس شواهدی معتقدند آمریکا در حال افول است. باشد افول کند، ولی چه زمانی افول میکند؟ اگر تا سال دیگر افول کند میارزد تا یکسال صبر کنیم. اما آمدیم و تا ۳۰ سال دیگر افول نکرد. ما باید در این
۳۰ سال چه کار کنیم؟ بالاخره ما باید مشکلمان را حل بکنیم. من فکر میکنم شاید الان وقتش باشد که بتوانیم یک گفتوگوی همهجانبهای داشته باشیم که شاید اگر عنوانی برایش داشته باشیم، همان گفتوگوی سیاسی باشد. چون گفتوگوی سیاسی دربردارنده همه جوانب است. برجام هم میتوانید در زمره همین گفتوگوهای سیاسی باشد. امنیت منطقه هم میتواند در آن باشد. مسائل اقتصادی هم میتواند باشد. همه موضوعات مبتلا به میتواند در این گفتوگو لحاظ شود».
متاسفانه سخنان آقای صالحی، خبر از عبرت نیندوختن و اصرار بر تکرار چندباره یک خطای فاحش در اثر میدهد. مشابه همین استدلالها و قویتر از آن هنگام جذابسازی برجام عنوان میشد اما دیدیم که تمام پیشبینیها و دعاوی بانیان برجام غلط از آب در آمد و ایران با وجود واگذاری یا تعطیلی 95 درصد برنامه هستهای، با کارشکنی و خدعه قابل پیشبینی آمریکا و
دو برابر شدن تحریمها مواجه شد. متاسفانه امثال آقای صالحی به جای عذرخواهی درباره خسارتی که در آن سهیم بودهاند، همواره فشارهای آمریکا را به رخ میکشند بیآن که از ندانمکاریهای خود درس بیاموزند. ایشان گویا فراموش کرده که دولت متبوعشان با همین وعدهها، بدترین رکوردهای اقتصادی را به ارث گذاشت.
آقای صالحی ملت ایران را بدهکار دولت آمریکا در جنگ جهانی دوم هم میکند و حال آن که آمریکا یکی از سه اشغالگر آن روز ایران بود که به مدت 37 سال، دیکتاتور جنایتکار و بیکفایتی به نام محمدرضا پهلوی را بر گرده ملت ایران نشاند. همچنین با فشار آمریکا و انگلیس بود که بحرین از تمامیت ارضی ایران جدا شد. صالحی در عین حال به ابراز تاسف آلبرایت اشاره و وانمود میکند که کشور ما صرفا منتظر عذرخواهی از کودتای 28 مرداد 1332 برای احیای روابط بود! این در حالی است که آمریکا بارها پس از انقلاب در تدارک کودتا و براندازی بود که آقای صالحی از آنها غفلت میکند همچنان که غفلت میکند که پاداش فشار و خباثت دشمن مذاکره برای واگذاری امتیاز و تکرار این چرخه خسارتبار نیست.
نکته بعدی این است که صالحی درست در شرایطی که آمریکا حاضر نیستند کمترین تضمینی برای بازگشت به برجام ارائه دهند و از تحریمها بکاهند، خواستار قمار بزرگتر (طبعا واگذاری امتیازات بیشتر) میشوند، و حال آن که جنازه عبرتآموز برجام (حاصل از قمار قبلی) پیش چشمان همه است. در واقع اگر قرار بود کسانی را به خدمت بگیرد که در دوره افول قدرتش، ضرورت کوتاه آمدن طرف ایرانی را با وجود وقوع شکست در دیوار تحریمها توجیه کند، ادبیاتش با توجیهات آقای صالحی چندان توفیری نمیکرد و این مایه تاسف درباره کسی است که هم بانی خسارات برجام است
و هم 100 سکه طلا برای آن توافق پرمنفذ دریافت کرده و حالا هم همان خسارات پدید آمده را بهانهای برای دعوت به تکرار قمار بزرگتر با آمریکا و اروپا میکند!
وقتی شرق، ناتوانی دولت قبل را هم فاکتور میکند!
روزنامه شرق با انتشار تحلیلی سعی کرد جهش صادرات نفت و به صفررسانی ذخائر میعانات روی آب، سعی کرد این اقدام را کم اهمیت جلوه دهد.
این روزنامه در مطلبی با عنوان « بازارگرمی نفتی؟»، نوشت: افزایش درآمدهای ناشی از صادرات نفت و میعانات گازی دولت سیزدهم، نکتهای است که بارها در رسانههای حامی دولت بر آن اصرار شده است اما این تمام واقعیت نیست.
وزیر نفت، پس از آنکه سکان وزارت نفت را بر دست گرفت بارها از تریبونهای مختلف به ذخیره 87 میلیون بشکه میعاناتگازی ایران روی آب اشاره و هزینه نگهداری این مقدار میعانات گازی را سالانه بین 460
تا 480 میلیون دلار اعلام کرد. او بهتازگی (26 تیرماه) عنوان کرد: «با آغاز به کار وزارت نفت دولت سیزدهم با ۸۷ میلیون بشکه میعانات گازی ذخیرهشده روی آب روبهرو بودیم که هزینه اجاره نفتکشها 460 میلیون دلار در سال بوده است». وزیر نفت دوم تیرماه 1402 هم در گفتوگو با ایرنا بیان کرد: «۴۸۰ میلیون دلار هزینه اجاره ۸۷ میلیون میعانات گازی شناور روی آب میشد که این هزینه در دولت سیزدهم برطرف شده و کشتیها آزاد و به ناوگان حمل نفت اضافه شدهاند».
شایان ذکر است که موضوع ذخایر میعانات گازی، دو روی یک سکه است؛ روی نخست آن چیزی است که وزیر نفت و معاونش در شرکت ملی نفت ایران در حدود دو سال گذشته بارها بیان کردهاند و روی دیگر آن درآمد و افزایش صادرات نفتی است که این مقدار ذخایر برای کشور به همراه داشته
و وزارت نفت دولت سیزدهم کمتر از آن سخن گفتهاند.
شرق در ادامه مینویسد: «انباشت میعانات گازی روی دریا موضوع جدیدی در ایران نیست؛ ایران بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز جهان که سالهاست تحت شدیدترین تحریمها قرار دارد، هرازگاهی با چنین مشکلی مواجه میشود. سال 92 زمانیکه دولت یازدهم کارش را آغاز کرد، وزارت نفت نیز با چالش ذخایر میعانات گازی روی آب روبهرو بود. بیژن زنگنه، وزیر وقت نفت، شهریور سال 94 در گفتوگویی با بلومبرگ این ذخایر را 60 میلیون بشکه اعلام کرد و علی کاردر، مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران، بهمن 1395 در نشست خبری به مناسبت دهه فجر این رقم را بیش از 75 میلیون بشکه عنوان کرد: «در سال 92 بالغ بر 75 میلیون بشکه میعانات گازی روی آب ذخیره داشتیم که با رفع تحریمها و صادرات این مقدار میعانات، ذخایر کنونی به 25 میلیون بشکه رسیده و پیشبینی میکنیم ذخایر روی آب میعانات گازی تا پایان فروردین سال آینده صفر شود».
فروش 87 میلیون بشکه میعانات گازی حتما تأثیر بسزایی در افزایش صادرات نفت ایران داشته است و سبب شده دولت سیزدهم بدون افزایش تولید به درآمد بیشتری دست یابد. بدون تولید بیشتر را آمارهای اوپک میگویند؛ بر اساس گزارش ماهانه اوپک، میانگین تولید نفت ایران در سالهای 2021 و 2022 به ترتیب دومیلیونو 392 هزار بشکه در روز و دومیلیون و 554 هزار بشکه در روز بوده است که با توجه به مصرف حدود دو میلیون بشکه آن در پالایشگاههای داخلی، رقم زیادی برای صادرات نمیماند که وزارت نفت دولت سیزدهم از جهش صادرات بگوید. وزارت نفت دولت سیزدهم بارها و بارها از افزایش صادرات نفت ایران در دوران تحریم گفته است که بدون تردید بخشی از این جهش صادرات مربوط ذخایر بهجامانده از دولت گذشته است که نهتنها دستاوردی برای وزارت نفت دولت سیزدهم محسوب نمیشود، بلکه بیشتر شبیه خوشاقبالی بوده است. با پایان میعانات گازی باید دید صادرات نفت به چه سمتی میرود؟».
چنان که از نوشته شرق پیداست، نویسنده هم انباشت میعانات فروش نرفته در دولت قبل را موضوعی عادی و کم اهمیت وانمود میکند و هم منت درآمدهای حاصل از آن را بر سر دولت فعلی میگذارد و اصل افزایش صادرات نفت را هم زیر سؤال میبرد.
این در حالی است که اولا ذخیره 87 میلیون بشکه میعاناتگازی ایران روی آب و هزینههای حاصل از آن، خود یک اقدام خسارتبار بود که متاسفانه در دولت برجام رخ داد و دولت جدید توانسته این چالش را بدون نیاز به برجام مرتفع کند.
ثانیا صادرات نفت در دولت برجام تا زیر 300 هزار بشکه هم پایین آمد و بنا بر اذعان محافل تخصصی جهانی، هم اینک با رسیدن به 1/5 تا حدود
دو میلیون بشکه در ماههای مختلف، رکورد پنج سال گذشته را شکسته است. در همین مدت تولید هم رکوردهای جدیدی بر جا گذاشته و افزایش صادرات و درآمدها صرفا به خاطر صادرات میعانات مانده روی آب نبوده است.
نهایتا این که انباشت میعانات روی آب در دولت برجام، قطعا نقض غرض و نشانه ناکارآمدی بوده؛ همچنان که امکان صادرات و به صفررسانی این ذخائر انباشته نشانه تکاپوی دولت فعلی برای احیای صادرات و درآمدهای نفتی در دوره جدید است. به بیان دیگر این موضوع یک رویداد واقعی است، برخلاف برجام که ادعاهای عجیب و غریبی درباره نتایج آن میشد اما سرانجام، به شکایت آقای نوبخت مبنی بر عدم امکان صادرات حتی یک بشکه نفت دراثر تحریمها ختم شد.
صادرات ایران در اثر جنگ اوکراین رکورد 12ساله را شکست
«جنگ اوکراین، ارزش صادرات ایران را به بالاترین حد از سال ۱۳۹۰ رساند».
وبسایت بیبیسی ضمن انتشار خبر فوق نوشت: ارزش کالاهای صادراتی ایران در سال ۱۴۰۱ به بیش از ۹۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار رسید که بالاترین رقم در بیش از یک دهه گذشته است. این کشور پارسال ۵۵ میلیارد و ۴۱۰ میلیون دلار نفت و فرآوردههای نفتی، و ۴۲ میلیارد و ۲۴۶ میلیون دلار
کالاهای غیرنفتی صادر کرده است.
گمان میرود دلیل اصلی این افزایش درآمد، نه رشد حجم صادرات، بلکه بالا رفتن قیمت جهانی اقلام صادراتی ایران باشد. از زمان آغاز جنگ اوکراین، قیمت حاملهای انرژی، محصولات پتروشیمی، مواد معدنی از جمله فلزات، و نیز مواد غذایی افزایش قابلتوجهی داشته است؛ اقلامی که بخش اعظم صادرات ایران را تشکیل میدهند.
بالاترین رقم صادرات ایران مربوط به سال ۱۳۹۰ است که به لطف درآمد ۱۱۸ میلیارد دلاری صادرات نفتی، ایران در مجموع بیش از ۱۴۵ میلیارد دلار
درآمد خارجی داشت.
از پنج سال پیش که آمریکا از توافق برجام خارج شد و تحریمهای گستردهای را علیه ایران وضع کرد، حجم صادرات نفتی ایران کاهش شدیدی یافت و بخش قابلتوجهی از نفت صادراتی ایران با تخفیف در بازار خاکستری فروخته میشود.
در کنار این، تحریمها و حضور ایران در لیست سیاه افایتیاف، دسترسی به سیستم بانکی بینالمللی و درآمدهای خارجیاش را محدود کرده است.
طبق گزارش بانک مرکزی، پارسال ۷۵ میلیارد و ۱۸۲ میلیون دلار کالا هم وارد ایران شده که بالاترین رقم از سال ۱۳۹۶ است.
افزایش قیمت جهانی اقلام صادراتی ایران، احتمالاً یکی از عوامل مهم افزایش نرخ رشد اقتصادی به ۴.۸ درصد در سال ۱۴۰۱ است.
یادآور میشود بخشی از تحلیل بیبیسی که ادعا میکند افزایش درآمد ایران بهخاطر رشد حجم صادرات نیست، خلاف واقع است. چه اینکه صادرات نفت ایران، در یک سال اخیر رکورد پنج سال گذشته را شکسته و در حوزه صادرات غیرنفتی نیز با جهش صادراتی مواجه بودهایم.