سالگرد کودتای موسوم به نقاب
قرار بود میلیونها ایرانی قربانی شوند
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
وقتی حمله نظامي به طبس در 5 اردیبهشت 1359 شکست خورد، از سوی کاخ سفید برای پاسخ به آن شکست دو طرح در نظر گرفته شد:
۱- انجام يك كودتـاي نظامي با هدف سـرنگوني نظام جمهوري اسـلامي با همكاري فرماندهان سابق ارتش شاهنشـاهي، نيروهاي ساواك، گروههاي ضدانقلاب، متحدين آمريكا در منطقه و از طريق دريافت كمكهاي مالي، نظامي و فني آمريكا و اعوان و انصارش.
۲- حمایت از طرح حمله نظامي و تجاوز گسترده صدام به خاك ايران.
زبیگنیو برژينسكي (مشاور امنيت ملي جیمی كارتر) در کتاب خاطراتش به نام «قدرت و اصول»، بحثهاي خود با جیمی كارتر رئيسجمهور وقت آمريكا و ديگر اعضاي كابينه وي را مطرح نموده که در آنها به لزوم انجام يك عمليات تلافيجويانه در مقابل شكسـت طبس تاکید داشتهاند. برژینسکی در اینباره نوشته است:
«... براون (وزير دفاع آمريكا) و ترنر (رئيس سازمان سيا) با عمليات تلافيجويانه در صورت شكسـت مأموريت نجات (عملیات طبس) موافـق بودند... در هر حال، در پايان ايـن گفتوگوها به ما اجـازه داده شـد طرحهايي را براي عمليـات تلافيجويانه در نظر بگيريـم، ولي تصميم اجراي اين نقشهها به بعد موكول شد...»1
براساس اسناد موجود و اعترافات برخی از افراد موثر در طرح کودتا، قرار بود رژیم بعثی صدام در هر عملیات تلافیجویانه و انتقامی، حضوری فعال داشته باشد، چه در کودتا و چه در آغاز یک جنگ گسترده.
دیدارهای محرمانه با صدام
پیش از این مقامات آمریکایی برای عملیشدن طرح یادشده، دیدارهای محرمانهای با صدام و دیگر سران حزب بعث داشتند که روزنامه «Eight Days» در 11 اکتبر 1980 به دو مورد از آنها اشاره کرد. این روزنامه نوشت:
«... برژینسکی برای آمادهسازی و اطلاع از وضع عراق برای شروع جنگ، سفرهای محرمانه مکرری به بغداد کرد، بهطوری که مجله ژورنالاستریت مورخ 8 فوریه 1980 یکی از این سفرهای محرمانه را فاش ساخت و تایمز لندن مورخ 17 ژوئن 1980 به ملاقات برژینسکی و صدام اشاره کرد.»2
از همین روی بود که در جلسات طراحی کودتا، نمایندگان صدام از جمله برادرش حضور داشتند. از طرف دیگر برخی فرماندهان فراری ارتش شاه و آخرین نخستوزیرش یعنی شاپور بختیار نیز در آن جلسات حاضر بودند که نشانگر ابعاد گسترده کودتا بود. نصیرخانی یکی از خلبانانی که قبل از کودتا در جلسهای با بختیار ملاقات داشت، در یک مصاحبه حاضرین آن جلسه را چنین معرفی کرد:
«... ساعت 5 بعدازظهر در پاریس به منزل دکتر بختیار رفتم، از ما بازرسی بدنی شد و بعد وارد اتاق شدیم. علاوهبر دکتر، آقای منوچهر قربانیفر و 4 نفر دیگر هم بودند که یکی از آنها را برادر صدام معرفی کردند. آنها اسامی کامل شرکتکنندگان در کودتا را میخواستند که با مخالفت من بهدلیل سری بودن اسامی روبهرو شدند، برادر صدام ناراحت شد و خواست اتاق را ترک کند، ولی با اصرار دکتر بختیار باز نشست و آقای قربانیفر، اسامی و طرح کودتا را به آنها داد...»3
حضور برزان تکریتی، معاون سازمان امنیت عراق، برادر صدام حسین، در جلسات کودتا برای برخی شگفتآور بود و حتی اعتراض برخی خلبانان ایرانی را که میخواستند در کودتای نوژه شرکت کنند، برانگیخت. اما شاپور بختیار از همکاری با خونخوارترین دشمنان مردم ایران همچون صدام ابایی نداشت. خودش اعتراف کرده است:
«... منافع مشترکی هست مابین افکاری که من دارم و دولت صدام، ما هر دو مخالف رژیم خمینی هستیم...»4
او از کنار صدام و ژنرالهایش پیام وحشیانهای فرستاد و گفت:
«... ایران را از پای درآورید، عیب ندارد که یک میلیون یا دو میلیون ایرانی بمیرند، ایدهآل ما، ایدهآل دیگر و بزرگتری است...»5
مجموعهای از همه دشمنان ایران
مارک گازیوروسکی، نویسنده و پژوهشگر معروف آمریکایی در کتاب «کودتای ایرانی» که مجموعهای از مقالات و مصاحبههای او با مقامات سیاسی و امنیتی و نظامی کشورهای مختلف است، درباره ارتباطات خارجی بختیار مینویسد:
«... در طول این دوره، بختیار با دولتهای خارجی در ارتباط ماند. اصلیترین ارتباط خارجیاش با عراق بود... از طریق رابطش در CIA ارتباطش با ایالات متحده برقرار بود... به بنیعامری گفت: ایالات متحده حامی عملیات نظامی اوست... بختیار همچنین در کل این دوره ارتباطش را با دولتهای اسرائیل، بریتانیا و فرانسه حفظ کرد...»6
پس از سـفر سرهنگ بازنشسته احسان بنيعامري(از سـران كودتا) به پاريس، سفيران آمريكا و انگليس در فرانسه با بختيار ملاقات و تقدم انجام کودتا نسبت به طرحهای دیگر، چگونگي اجرا و تاريخ وقوع آن را مشخص کردند.7
نام کودتا را «نقاب» مخفف «نجات قیام ایران بزرگ» گذارده بودند و با یک شاخه نظامی به سرکردگی سپهبد سابق مهدیون و سرتیپ سابق آیت محققی، همچنین شاخه سیاسی با مسئولیت رضا مرزبان و قادسی قرار بود شاپور بختیار را بهعنوان اصلیترین مهره آمریکا برای هدایت رژیم پس از کودتا، به حکومت برسانند. از همین روی مجموعهای از اعوان و انصار داخلی و خارجی و بهخصوص منطقهای آمریکا، بختیار را از لحاظ مالی و نظامی حمایت میکردند.
منوچهر رزمآرا، وزیر بهداشت کابینه شاپور بختیار که پس از انقلاب به همراه همسر فرانسویاش به فرانسه گریخت و تا زمان مرگ بختیار در کنار او بود، اعتراف کرده است:
«بختیار در مجموع پنجبار به عراق سفر کرد و با صدام حسین ملاقات کرد. عراق بین 60 تا 100 میلیون دلار به بختیار کمک کرد؛ و بعد هم هر ماه بهطور مستقیم، چیزی در حدود دویستهزار دلار تا این سالهای آخر قبل از ترور بختیار میداد.»
رزمآرا دیگر حامیان مالی کودتا را اسدالله رشیدیان (از جاسوسان قدیمی و پیشانیسفید انگلیس در ایران و عنصر فعال در کودتای 28 مرداد 1332) با پرداخت 500 هزار دلار، اشرف پهلوی با 700 هزار دلار و خیامی (از سرمایهداران وابسته به شاه) با 700 هزار دلار معرفی کرد.8
براساس مدارک و اسناد به دست آمده و همچنین اعترافات سران و عوامل اصلی اجرای کودتای موسوم به «نقاب»، این کودتا از لحاظ تجهیزات نظامی که قرار بود از داخل و خارج در جریان آن بهکار گرفته شود، در تاریخ کودتاهای جهان بیسابقه بهشمار آمده و چنان دقیق طراحی گردیده بود که سازمان سیا موفقیت آن را قطعی میدانست. امید به موفقیت کودتا تا بدان حد بود که حتی اعلامیه پیروزی آن نیز آماده شده بود.9
معجزهای رخ میدهد
18 تیر 1359: طبق برنامههای دقیق تعیینشده عدهای از خلبانان برای عزیمت به طرف پایگاه هوایی شهید نوژه همدان، در حال تجمع در پارک لاله بودند، بیش از 200 نفر از جمله منوچهر قربانیفر در منزلی حوالی جامجم با لباس نظامی اجتماع کرده بودند تا با دریافت علامت رمز به تصرف ساختمان صداوسیمای جمهوری اسلامی اقدام نمایند و از طرف دیگر در پایگاه شهید نوژه همدان هم نیز هواپیماهایی آماده پرواز برای بمباران اهداف تعیین شده بودند.10
سحرگاه همان روز، زنگ منزل آیتالله خامنهای، امام جمعه تهران به صدا درمیآید. فردی که خود را خلبان معرفی کرده، پشت در ایستاده و در انتظار دیدار آقای خامنهای به سر میبرد. او اظهار داشت خبر مهمی دارد و اتفاق سنگینی قرار است در همان روز بیفتد که کیان نظام نوپای جمهوری اسلامی را تهدید خواهد نمود.
آیتالله خامنهای ماجرای دیدار آن خلبان با ایشان در آن سحرگاه را چنین توضیح میدهند:
«... یک شبى من حدود اذان صبح دیدم که در منزل ما را مىزنند... مىگویند که یک ارتشى آمده و میگوید با شما کار واجب دارد... دیدم یک نفر همان دم در تکیه داده به دیوار، با حال کسل و آشفته و خسته و سرش را فرو برده بود... گفتم: شما با من کار دارید؟ بلند شد و گفت: بله. گفتم: چکار دارید؟ گفت: کار واجبى دارم و فقط به خودتان مىگویم... یک جایى گوشه حیاط نشستیم... آثار بیخوابى و خیابانگردى و خستگى و... ضمنا هم سراسیمگی و هیجان در او پیدا بود... خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان اجتماعى تشکیل شده و تصمیم بر کودتایى گرفته شده... و پولهایى به افراد زیادى دادهاند، به خود من هم پول دادهاند... جماران و چند جاى دیگر را بمباران میکنند... پرسیدم: «کى قرار است انجام بگیرد این کودتا؟» گفت: امشب... من دیدم مسئله خیلى جدى است و باید آن را پیگیرى کنیم...»11
خلبان یادشده انگیزه عجیبی برای افشای عملیات کودتای یادشده داشت. او گفت سه روز قبل از موعد مقرر، متوجه شد مأموریتش، بمباران بيت امام است و به او گفته شد که در طی عملیات کودتا تا ۵ ميليون نفر کشته میشوند. او از این حجم و تعداد بسیار بالای مردمی که طی عملیات یادشده کشته میشدند، غافلگیر و دچار تردید گردید. اما بهدلیل ترس از فرماندهان و سران کودتا، جرأت نکرد که پای پس بکشد تا اینکه این تردیدها که در جسم و جانش رسوخ کرده بود، باعث شد ماجرای کودتا را در شب اجرای عملیات با مادرش در میان بگذارد. مادر بهشدت او را از ارتکاب چنان جنایتی بازداشت و تشویقش نمود تا موضوع را به اطلاع مقامات کشور برساند.
در آن ساعات و لحظات خطیر که جان میلیونها تن از مردم در معرض تهدید قرار داشت، به نظر آن خلبان، بهترین و موثرترین فردی که میتوانست خبر را به اطلاعش برساند، امام جمعه تهران بود. البته بعضی از ارگانهای نظامی و امنیتی و همچنین برخی در نیروی هوایی نیز از طرق مختلف در جریان کودتایی احتمالی قرار گرفته بودند اما از کیفیت و روز اجرای آن، اطلاعی نداشتند.
به اين ترتيب به فاصله چند ساعت قبل از انجام عملیات کودتا، عملیات ضربتی و گسترده ضد كودتا آغاز شد و انقلاب از خطري كه در چند قدمياش كمين كرده بود، رهایی یافت.
___________________________
1- قدرت و اصول: خاطرات برژینسکی مشاور امنیت ملی 1977- 1981- ترجمه مرضیه ساقیان- وزارت امور خارجه- چاپ اول- 1380 2- مجموعه مستند «راز آرماگدون»- قسمت 22- شبکه خبر- تیرماه 1387 3- مستند شاپور بختیار- ساخته حسن یوسفی- خانه تولیدات جوان- صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران 4- همان 5- همان 6- مارک گازیوروسکی- کودتای ایرانی- ترجمه بهرنگ رجبی- نشر چشمه- چاپ اول- 1398- صفحه 120 7-کودتای نوژه- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی- چاپ چهارم- بهار 1384- صفحه 266 و 267 8- مستند شاپور بختیار- پیشین 9- کودتای نوژه- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی- پیشین 10- همان 11- همان