kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۸۳۴۱
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۴
مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- ۱۱

رأی مردم؛ پایان منازعه درباره «جمهوری اسلامی» 

 
 
 
سید یاسر جبرائیلی
اگر امام(قدّس‌سرّه) به استناد تعالیم قرآن، اسلام و قوانین آن را برنامه‌ای برای زندگی بشر می‌دانستند، و در تبیین مسئله‌ ولایت فقیه، تصریح داشتند که بدون وجود تشکیلات حکومتی اساساً امکان اجرای قوانین الهی وجود ندارد و «رسول اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) علاوه ‌بر ابلاغ وحى و بیان و تفسیر عقاید و احکام و نظامات اسلام، به اجراى احکام و برقرارى نظامات اسلام همّت گماشته بود تا دولت اسلام را به‌وجود آورد.»1‌، مهندس بازرگان هدف بعثت انبیا را نه سامان دادن به زندگی دنیا، که آباد کردن آخرت می‌دانست و بعدها این باور خود را علنی کرد که سیاست و حکومت مورد توجّه قرآن و دین و رسالت انبیای الهی قرار نگرفته، اصولاً دین کاری به حکومت ندارد و هدف انبیا نه تشکیل حکومت، که مبارزه با ظلم حکومت‌ها است.2 
در مجموع می‌توان گفت که اعضای دولت موقّت و شخص مهندس بازرگان، نه‌تنها اعتقادی به ولایت فقیه و تشکیل نظام اسلامی نداشتند، بلکه دست به مخالفت و ممانعت نیز زدند. 
لذا در آن شرایط آشفته‌ پس از پیروزی انقلاب که ناگهان طیف وسیعی از خرابکاری‌ها و ناآرامی‌ها و اختلاف‌ها و توطئه‌های داخلی و خارجی برای ناکام گذاشتن انقلاب اسلامی شکل گرفت، در دل تیم مدیریّتی انقلاب نیز جریانی با محوریّت دولت موقّت به‌وجود آمد که به دنبال تغییر مسیر انقلاب در جهتی متضاد با اهداف مردم و برنامه‌های امام(قدّس‌سرّه) بود. 
اعضای دولت موقّت به‌جای انجام امور محوّله از جانب امام(قدّس‌سرّه)، تصمیم گرفتند پروژه متفاوتی را درباره‌ ساختار نظام سیاسی در ایران بعد از انقلاب اسلامی دنبال کنند؛ به‌گونه‌ای که امام(قدّس‌سرّه) هشدار دادند: «یک دسته‌ای افتاده‌اند توی کار و این انقلاب را می‌خواهند آلوده بکنند... اینها برای عمّال غیر هستند؛ اینها آمده‌اند با یک صورت ملّی الان دارند... عمله‌ای هستند برای غیر، و می‌خواهند وضع ایران را باز به همان حال اوّل برگردانند منتها با یک صورت دیگری.»3 
برگزاری رفراندوم درباره‌ نظام جمهوری اسلامی، تبدیل به اوّلین عرصه‌ بروز و ظهور این تضادّ فکری نخست‌وزیر و اعضای دولت موقّت با امام(قدّس‌سرّه) شد. «جمهوری اسلامی» در واقع نظریّه‌ای سیاسی مبتنی بر‌اندیشه سیاسی اسلام و الگویی برای پیاده‌‌سازی حکومت اسلامی بود. امام(قدّس‌سرّه)‌ وقتی در 11 آبان‌ماه 1357 در گفت‌وگو با تلویزیون لوکزامبورگ هدف نهضت را برقراری جمهوری اسلامی و برنامه را تحصیل استقلال و آزادی اعلام کردند،4 این هدف و برنامه، تبدیل به یک شعار و مطالبه‌ فراگیر مردمی شد که در همه‌ راه‌پیمایی‌های سراسری در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی به گوش می‌رسید: «استقلال، آزادی، 
جمهوری اسلامی».
درباره مبانی و محتوای جمهوری اسلامی نیز امام(قدّس‌سرّه) مکرّراً تصریح و تأکید می‌کردند که «این جمهوری بر یک قانون اساسی‏ای متّکی است که قانون اسلام است.»5 ایشان در مقطع پس از پیروزی انقلاب و ناظر به رفراندوم درباره‌ نظام سیاسی جدید، ضمن دعوت مردم به رأی به جمهوری اسلامی، تصریح داشتند که رأی به جمهوری اسلامی، رأی به حکومت اسلام است و مردم را دعوت می‌کردند که در رفراندوم به جمهوری اسلامی رأی دهند.6 
با این ‌وجود امّا اعضای دولت موقّت که مشخّصاً از جانب امام(قدّس‌سرّه) مأمور برگزاری رفراندوم درباره‌ «جمهوری اسلامی» شده بودند، در زمره‌ مخالفان جمهوری اسلامی قرار گرفته و شروع به موضع‌گیری علیه ایده‌ جمهوری اسلامی و ارائه‌ مدل‌های حکومتی جایگزین کردند. 
شخص مهندس بازرگان آشکارا موضع می‌گرفت که باید به جمهوری اسلامی صفت «دموکراتیک» را اضافه کرد؛7 یا احمد صدر حاج‌سیّد‌جوادی وزیر کشور دولت موقّت که متولّی برگزاری انتخابات بود، پا را فراتر گذاشت و پیشنهاد حذف کلمه اسلام را داد: «مناسب آن است که فقط مفهوم جمهوری دموکراتیک باشد تا در تدوین قانون اساسی بتوانیم آن را به هر شکلی درآوریم.»8
 پانوشت‌ها:
1- امام خمینی، ولایت فقیه، ص 17
2- مهدی بازرگان، آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، ماهنامه کیان، شماره 28
3- صحیفه‌ امام خمینی، ج 6، ص 162، 27/11/1357
4- همان، ج 4، ص 263، 11/8/1357
5- همان، ص 479، 22/8/1357
6- همان، ج 6، ص 353، 17/12/1357
7- روزنامه‌ کیهان، 4/12/1357
8- روزنامه‌ اطّلاعات، 8/1/1358