kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۸۳۳۹
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۴
مقاومت در فضای مجازی

فداکاری در نهایت درجه خود

 
 
 
تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در گزارشی از عملیات «کربلای یک» نوشت: حوالی ظهر روز دوشنبه ۱۶تیر ۱۳۶۵ (روز هفتم عملیات) بار دیگر مواضع لشکر ۲۷ زیر آتش شدید دشمن قرار می‌گیرد و متعاقب آن، نیرو‌های پیاده‌ عراق که به نظر می‌رسد به استعداد یک تیپ باشند، تظاهر به تک می‌کنند. لشکر ۲۷ که بار دیگر در یک عمل انجام‌ شده قرارگرفته است، تمام انرژی خود را برای مقابله و دفع پاتک دشمن به کار می‌برد. رزمندگان گردان کمیل بااستعداد ۷۰ رزمنده در نهایت ایثارگری مقاومت می‌کنند.
از جنگ دو طرف در سخت‌ترین و طاقت‌فرساترین موقعیت زمانی به لحاظ گرمای شدید هوا و تشنگی، دو ساعت و نیم است که می‌گذرد. فضای منطقه را دود و آتش و هیاهوی مداوم گلوله‌های تیربار‌ها و مسلسل‌ها و به‌خصوص انفجار گلوله‌های توپ پرکرده است. هر چه عملیات به طول می‌انجامد، رمق دو طرف بیش‌تر کاهش می‌یابد. باگذشت سه ساعت، اکنون بیش‌تر صدای انفجار مهیب گلوله‌های توپ و خمپاره است که به گوش می‌رسد. در این هنگام فرماندهی تیپ ۷۱ عراق به پشتیبانی گردان توپخانه‌ خود رفته و به ستاد اعلام می‌کند تا تکلیف را برای جلو رفتن یا عقب‌نشینی مشخص کنند، چراکه تعداد زیادی از نیرو‌ها کشته و یا زخمی شده‌اند و فرماندهان گروهان‌ها و دسته‌ها پی‌درپی تقاضای آب و آذوقه دارند.
آن‌ها به‌شدت در سختی و تنگنا به سر می‌برند. البته تلاش‌هایی برای رفع این مشکل انجام می‌شود، اما خودرو‌های حامل آب و آذوقه بر اثر آتش سنگین نیرو‌های ایرانی منهدم شده‌اند و شدت عطش و تشنگی نیرو‌ها به حدی رسیده که برخی فرماندهان به مقام ارشد خود در قرارگاه اعلام کرده‌اند در صورت تأخیر در ارسال نیازها، ناچار عقب‌نشینی می‌کنند. در جبهه‌ خودی نیز وضع بهتر از این نیست. تنها وجه تمایز رزمندگان با نیرو‌های عراقی، ریشه‌های اعتقادی‌شان در مبارزه با نیرو‌های ‌اشغالگر و روحیه‌ فداکاری و ایثارشان در برابر دشمن است. جلوه‌ این فداکاری در زمان نبرد و هنگامی‌که رزمندگان عطش شدید دارند، کاملاً مشهود است. یعنی زمانی که قمقمه‌های آنان خالی است و همه تشنه‌اند؛ فقط یکی از رزمندگان در قمقمه‌اش کمی آب هست که آن را به دیگری می‌دهد و او نیز به دیگری و...
عباس پورمحمدی (از رزمندگان حاضر در این عملیات) در تشریح این وضعیت می‌گوید:
همه تشنه بودند. یکی از هم‌رزمان، چون تشنگی بسیار زیاد دوستان را شاهد بود، آب را نمی‌خورد و به دیگران تعارف می‌کند. بچه‌ها ردیف به روی زمین نشسته بودند. اولی قمقمه را از دست او گرفت، اما نیاشامید. آن را به هم‌رزم دیگر تعارف کرد او هم آب نخورد و به دوست دیگرش که کنار او قرار داشت، داد.
باورم نمی‌شد در این هوای گرم و با شدت عطش، کسی در فکر خود نیست. قرار بر این شد هر کس جرعه‌ای آب بیاشامد و آن را به نفر بعدی بدهد. باور کنید از ترس این‌که مبادا آب به همه‌ بچه‌ها نرسد، قمقمه به دست هرکسی که می‌رسید، فقط لبان خود را‌ تر می‌کرد؛‌ اندکی آب می‌چشید و بعد به نفر بعدی می‌داد.
قمقمه‌ آب به آخرین نفر رسید، اما هنوز آب به‌اندازه‌ چند نفر دیگر در داخل آن بود. آب ‌اندک قمقمه را ۱۰ تا ۱۵ نفر از بچه‌ها می‌خوردند، ولی آن‌قدر بااحتیاط که از مقدار آن کم نمی‌شد.
در این زمان به‌خوبی مشاهده کردم که ایثار در اوج قله‌ امکان ایستاده است و فداکاری در نهایت درجه‌ خود میان دوستان می‌درخشید. سرانجام این تهاجمِ متجاوزان که پنج ساعت ادامه یافته است، بر اثر جسارت و مقاومت سرسختانه‌ رزمندگان به شکست انجامید.