اعتراضات فرانسه مردمی است نه شورش اراذل و اوباش(خبر ویژه)
در حالی که برخی رسانههای غربگرا تقلا میکنند تا اعتراضات فرانسه را منطبق با ادبیات دولتمردان فرانسوی به اراذل و اوباش و شرارت نسبت دهند، روزنامه سازندگی اذعان کرد این اعتراضات، عدالتخواهانه است.
ارگان حزب کارگزاران در گزارشی نوشت: شورشی که در فرانسه برای عدالت شکل گرفته، آتش عدالتخواهی است که اینک برافروخته شده است. مخالفان تبعیض بهویژه تبعیض نژادی، چهره شهرهای فرانسه را متغیر کردهاند و حال آتش تبعیض فرو نمینشیند. اینکه جنس وقایع فرانسه و آشوبهای آن با سایر کشورها فرق دارد، بدیهی است. در فرانسه اعتراضات ریشه در نژادپرستی و تفاوت آشکار در جامعه فرانسه به ویژه بین مهاجران، سیاهپوستان و طبقات فقیر با سایر طبقات دارد. پذیرش بیش از حد مهاجر از کشورهای دیگر عامل مهمی در شدت بخشیدن به این وقایع است. نه از نظر اقتصادی و نه از منظر رفاه اجتماعی. این اتفاقات موجب میشود تا مردمی که در حومه شهرها احساس تبعیض و نابرابری میکنند، خشم و اعتراض خود را نشان
دهند.
نشریه آبزرور در تحلیلی درباره اعتراضات در فرانسه و مسائل آن نوشت: سیاستمداران راست و چپ، دانشمندان علوم اجتماعی، تحلیلگران و مفسران بهگونههای مختلف عجله کردهاند تا خشم و خشونتی که در بسیاری از شهرهای فرانسه پس از تیراندازی مرگبار پلیس به ناهل مرزوک، پسر ۱۷ ساله به وقوع پیوست را محکوم، توضیح، بهرهبرداری و توجیه کنند. از سال ۲۰۲۰ تاکنون ۲۱ تیراندازی مرگبار پلیس در ایستگاههای مربوط به ایست و بازرسی رخ داده است. اکثر قربانیان نیز اصالتاً سیاهپوست یا عرب بودهاند یا نسل پیش آنها مهاجر بودند. مرگ جوان ۱۷ ساله، پرسشهای آزاردهندهای در مورد اصرار تندروانه فرانسه بر همسانسازی نژادی را زنده کرده است.
این واقعیت که این یک حادثه مجزا نبود بلکه منعکسکننده مشکلات گستردهتری در پلیس فرانسه و روابط نژادی و جامعه است باید برای همه آشکار شود. در گستردهترین مفهوم، مرگ مرزوک پرسشهای آزاردهندهای را در مورد پافشاری تندروهای فرانسه بر همسانسازی نژادی، سکولاریسم و هویت یکسانی ایجاد کرده است. روشهای تهاجمی و گاه وحشیانهای که توسط پلیس خشن فرانسوی به کار میرود، یک مشکل دیرینه است. این موضوع در جریان اعتراضات خیابانی «جلیقهزردها» در سالهای ۱۹ - ۲۰۱۸ زمانی که هزاران تظاهرکننده و (بسیاری از افسران) زخمی شدند، برجسته شد. مشکلات مشابهی در جریان اعتراضات اصلاحات بازنشستگی در سال جاری به وجود آمد. ناظر حقوق بشر سازمان ملل هفته گذشته مجدداً مسئله را بررسی کرد و گفت، تیراندازی به مرزوک «لحظهای برای [فرانسه] جهت رسیدگی جدی به مسائل عمیق نژادپرستی و تبعیضنژادی در اجرای قانون است.» شکست طبقات سیاسی فرانسه در برخورد با این موضوع یکی از دلایلی است که بسیاری از جوانان، بهویژه رنگینپوستان، خود را در جنگ با رژیم میدانند. با این حال امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه نیز از این چاه بیرون نمیآید. او که در کنسرت التون جان، در حالی که پاریس در حال سوختن بود، عکس گرفته است اکنون به بیمسئولیتی متهم شد.
از سوی دیگر اینکه رهبران پلیس شورشگران نوجوان را بهعنوان «موجودات موذی» و «انبوهی وحشی» توصیف میکنند، نشاندهنده شکاف خطرناک و همیشه گستردهای است که بین طبقات برخوردار و غیربرخوردار فرانسه به وجود آمده است. فقر، املاک حومهای مانند گتو، بیکاری و فرصتهای زندگی محدود، مشکلاتی هستند که جوانان در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، بهویژه بریتانیا و فرانسه، با آن مواجه هستند. وقتی نژادپرستی نهادی مزمن و بدون توجه در سیستم قضایی در سایر ساختارهای دولتی و جامعه بهطور کلی به این ترکیب ناپایدار اضافه شود، جای تعجب نیست که انفجارهای مهارنشده، رخ دهد. آنچه در فرانسه اتفاق میافتد یک هشدار
برای همه است.
نیویورکتایمز هم در تحلیلی درباره وقایع فرانسه، موضوع نژادی را مورد توجه قرار داده و نوشت: در سالهای اخیر، مطالعات نشان دادهاند که تبعیض نژادی در فرانسه، بهویژه در میان پلیس، چقدر رایج است. در سال ۲۰۱۷ تحقیقاتی که توسط نهاد مدافع آزادیهای مدنی فرانسه انجام شد، نشان داد «مردان جوانی که سیاهپوست یا عرب تصور میشوند» ۲۰ برابر بیشتر از بقیه مردم تحت بررسی هویت پلیس قرار میگیرند.