غربگرایانِ داخلی، اعتراضات فرانسه را سانسور کردند
سرویس سیاسی-
طی روزهای گذشته و در جریان قتل یک نوجوان 17 ساله فرانسوی به دست پلیس این کشور، شهرهای مختلف این کشور از جمله پاریس به صحنه آشوب و آتش خشم مردم معترض فرانسه تبدیل شد و همچنان ادامه دارد. اعتراضاتی که تاکنون صدها زخمی و بیش از هزار بازداشتی داشته است. ماکرون نیز برای کنترل اوضاع دهها هزار نیرو در سراسر این کشور مستقر و با اعلام حکومت نظامی در پاریس و 20 شهر دیگر، عملا فرانسه را به پادگان نظامی تبدیل کرده است. همچنین دستور محدودیت در فعالیت شبکههای اجتماعی نیز صادر شده است.
بهت عمومی از رفتار وحشیانه دولت فرانسه
با معترضان فرانسوی
در این میان اما رفتار وحشیانه و شدت برخورد پلیس فرانسه با معترضان فرانسوی به حدی بود که منجر به بهت عمومی شد و بسیاری از رسانههای جهان ضمن پوشش گسترده آشوبها و اعتراضات فرانسه، از شدت سرکوبها و برخوردهای نژادپرستانه پلیس این کشور علیه متعرضان انتقاد کردند. به اذعان رسانههای غربی، اعتراضات اخیر در فرانسه حداقل در ۲۰ سال اخیر بیسابقه بوده است و به جهت حساست موضوع و همینطور مطالبه مخاطبین رسانههایی مانند بیبی سی فارسی نیز خود را ملزم به اطلاعرسانی درباره اعتراضات فرانسه دانستند.
جریان غربگرا، از سانسور خشونت بیسابقه در فرانسه
تا تمجید سرکوب معترضان!
اما متاسفانه طیف مدعی اصلاحات که همواره اینگونه القا کرده که غرب مهد آزادی و حقوق بشر است و با توهین و تحقیر ملت ایران، زندگی شهروندان غربی را زندگی نرمال جا زده است، این روزها از غربزدگی و غربگرایی هم عبور کرده و به غربپرستی رسیدهاند و برای پنهان کردن چهره واقعی دولتهای غربی در رسانههای خود دست به سانسور گسترده سرکوبها و خشونتهای بیسابقه علیه مردم فرانسه زدند.
حتی در مواردی برخی از این رسانههای به نقطهای از حقارت رسیدند که در اشارات ضمنی خود به اعتراضات فرانسه در مقام توجیه بلکه تحسین و تمجید از نوع مواجه وحشیانه دولت فرانسه با معترضان برآمدند.
در همین رابطه روزنامه هممیهن در سرمقاله خود نوشت: «دولتهایی که اعتمادبهنفس کافی دارند، اجازه نمیدهند که این اعتراضات با خونریزی همراه شود، زیرا پس از آن جمع کردن سیاسی ماجرا سختتر و حتی ممتنع میشود. تردیدی نیست که این حد از خرابی، بهویژه در کشوری که میتوان اعتراض مدنی کرد، پذیرفتنی نیست؛ ولی به صرف قابل قبول نبودن یک رفتار، نمیتوان به آن انگ زد و به مقابله سخت پرداخت. مهمتر اینکه اینها محصول تعارضات درونی یک کشور است و هیچ حکومت قدرتمندی نمیپذیرد که این نوع اعتراضات درونزا را تماماً متأثر از حضور دستهای خارجی معرفی کند.»
طوق غربپرستی
بر گردن آتشبیاران اغتشاشات پاییز 1401
رسانههای مدعی اصلاحات که در جریان اغتشاشات طراحی شده از سوی غرب علیه ملت ایران در پاییز سال گذشته، در نقش پادو و آتشبیار معرکه ظاهر شده بودند و از هیچ شناعتی برای دمیدن در آتش فتنه و به
هرج و مرج کشاندن کشور فروگذار نکرده بودند، در نهایت حقارت حتی گوی سبقت را از رسانههای بدنامی همچون بیبیسی فارسی ربوده و آنچنان سرکوب معترضان در فرانسه را سانسور میکنند که ثابت کنند شایسته طوق غربپرستی بر گردن خود هستند.
نکته قابل تامل و البته قابل تاسف دیگر اینکه این رسانهها برای فرار از بیآبرویی بیشتر حتی اظهارات رئیسجمهور فرانسه درباره نقش و تاثیر شبکههای اجتماعی و بازهای در شکلگیری و شدت اعتراضات در فرانسه را نیز سانسور کردند.
در روزهای اخیر فیلمی از اظهارات رئیسجمهور فرانسه منتشر شد که وی میگوید شبکههای اجتماعی نقش موثری در حوادث چند روز گذشته داشتهاند و درواقع شبکههای اجتماعی و بازیهای ویدئویی ذهن نوجوانان و جوانان فرانسوی را مسموم کرده و باعث شده شورش کنند.
اظهارات ماکرون درباره شبکههای اجتماعی
و وضعیت اَرّهنشینی جریان غربگرا
اما این رسانههایی که در جریان اغتشاشات پاییز سال گذشته که شبکههای اجتماعی به بستری برای تحریک، تهییج و حتی آموزش شیوههای مختلف آشوبگری شده بودند، هرگونه اقدامی در جهت محدود یا ضابطهمندی این شبکهها را ظلم به جوانان و بیاحترامی به مردم القا میکردند، پس از این اظهارات مکرون در وضعیت اَرّهنشینی قرار گرفتند و ناچار به سانسور آن شدند.
نوع مواجه با اعتراضات گسترده در فرانسه تنها یکی از نمونههایی است که هویت غربی طیف مدعی اصلاحان را نشان میدهد و نمونههای مشابه این را به کرات میتوان در رسانههای جریان مذکور دید؛ تا جایی که به راحتی میتوان اثبات کرد که ستون فقرات فکری رسانههای این جریان بر اساس انگارههای غربی بنا شده است.
مقایسه واکنش رسانههای غربگرا
به ماجرای واگنرها در روسیه و اعتراضات در فرانسه
به عنوان نمونه پس از شورش واگنر علیه ارتش روسیه، برخی از غربگرایان از شدت اشتیاق خود برای ضربه خوردن دولت روسیه شورش یکروزه علیه دولت این کشور را ثانیه پوشش میدادند. اصلاحطلبان که عمده اندیشهورزان آنها هیچ شناختی از اتمسفر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جوامع شرقی ندارند و صرفا در آرمان شهر آمریکا و اروپای غربی، مستحیلاند، درباره حوادث فرانسه کوشیدند با لفاظی و کمک گرفتن از عبارات و واژگانی نظیر کودتا، نظام سیاسی در روسیه را نالایق، دیکتاتوری و فاقد خصیصههای لازم برای حکمرانی متناسب با خواست عموم مردم جلوه بدهند.
در سازمان فکری جریان غربگرای داخلی، واژگان علم سیاست به طرز فجیعی، ناراست و دمدستی شده و دستمایه اغراض و اهداف سیاسی هستند. در وقایع اخیر روسیه نیز بار دیگر واژگان سطحی به خدمت اصلاحطلبان درآمدند. غربگرایان بدون فهم مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در روسیه تلاش کردند اینگونه جا بیندازند که شورش یک گروه اقلیت زیر نظر ارتش روسیه، مقدمهای برای بحران در نظام سیاسی این کشور است و پوتین، دیر یا زود دچار تنگنا خواهد شد. اقدامی که در ابتدای راه شکست خورد و مدعیان اصلاحات یا همان غربگرایان داخلی سنگ روی یخ شدند.
سانسور اقدامات امیدآفرین در داخل
و بزک چهره کریه غربیها، کارویژه جریان غربگرا
از سوی دیگر به هر میزانی جریان غربگرا در بزک چهره واقعی دولتهای غربی در تلاش است، به هماناندازه و چهبسا بیشتر در سانسور اخبار مثبت و نشان دادن چهرهای منفی و پرنقص از داخل ایران تلاش میکند.
نشان به آن نشان که هر بار رئیسجمهور به استانهای مختلف سفر کرده و پروژههایی که در دولتهای قبلی به دلیل قصور و تقصیرها و کمکاریها، نیمه کاره و بر زمین مانده و در این دولت با همت و تلاش شبانهروزی به سرانجام رسیده را افتتاح میکند، این رسانهها با تمام توان به سانسور آن میپردازند.
در جدیدترین نمونه، رئیسجمهور با سفر به کرمان، 12 پروژه مهم آب و برق را افتتاح کرد. برخی از این پروژهها حداقل 10 سال بر زمین مانده بود و مردم را چشم انتظار گذاشته بود. اما رسانههای جریان غربگرا این رویداد مهم را به سکوت برگزار کردند.
پیش از این نیز دولت سیزدهم طرحهای مهم و بزرگی را در استانهای خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان، همدان و سایر استانها افتتاح و بهرهبرداری کرده بود اما مطلقا در رسانههای این طیف نمودی نداشت.