kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۶۸۹۲
تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۰

بادهای سرکش هندوکُش روایتــی از فرمانــده فاطمیــون

 

«بادهای سرکش هندوکُش» روایتگر زندگی علیرضا توسلی (ابوحامد)، اولین فرمانده‌ لشکر فاطمیون در سوریه است. این کتاب که اولین کتاب از مجموعه‌ فرماندهان مقاومت انتشارات خط مقدم است، در ۴۸ فصل زندگی شهید توسلی را از ابتدای تولد در روستایی از افغانستان تا شهادت او در تپه‌های سوریه و به دست گروه‌های تکفیری را به تصویر کشیده است. نویسنده برای روایت زندگی شهید ابوحامد به شهرهای متعدد و البته کشور سوریه سفر کرده و افراد مختلفی را دیده و با ساعت‌ها مصاحبه، ابوحامد را به عنوان یک وطن‌دوست واقعی می‌شناساند.
در این کتاب، مخاطب با مردی رو‌به‌رو می‌شود که در جنگ‌‌های مختلفی از خاورمیانه شرکت داشته و طعم شکست و پیروزی را توأمان چشیده است. ابوحامدی که در برهه‌ای از دوران نوجوانی برای تحصیل به ایران آمده، اما با حمله طالبان به موطن اصلی‌اَش بازگشته، در کنار احمدشاه مسعود و به عنوان نیروی سپاه محمد‌(رسول‌الله) جنگیده، پیروز شده، شکست خورده و با دلی غمگین دوباره به ایران بازگشته است. اما شاید آنچه بیش از پیش برای مخاطب جلب توجه کند چگونگی حضور او در سوریه و تشکیل گروه فاطمیون است، گروهی که با قدرت و صلابت خود توانست پیروزی‌های چشمگیری را در جنگ با داعش به دست آورده و به یکی از بازوهایِ دفاعیِ مقتدرِ مدافعان حرم تبدیل شود.
نویسنده در این کتاب اما تنها به روحیه‌ جنگی ابوحامد بسنده نکرده و با مصاحبه با همسر او و خواندن و آوردن بخش‌هایی از دفترچه‌ خاطرات که در تمام آن سال‌ها می‌نوشته، جنبه‌ دیگری از ابوحامد را برایمان رو می‌کند. از برخوردهایش در خانه و شهر می‌گوید و شخصی را نشان می‌دهد که توکل و امید جزئی جداناشدنی از او بوده است.
جواد افهمی نویسنده اثر در نشست معرفی این کتاب در نمایشگاه کتاب تهران‌، درباره چگونگی نگارش کتاب و تحقیق درباره شخصیت ابوحامد گفت: قبل از آنکه نوشتن این کتاب به من پیشنهاد شود یک ذهنیت مختصر نسبت به ابوحامد داشتم اما برای نوشتن آن تحقیق مفصل انجام دادم و اطلاعات بسیار جمع‌آوری شد که برای به دست آوردن آنها سه ماه به سوریه سفر کردم.
وی ادامه داد: در مجموع دو سال برای نگارش این کتاب وقت گذاشتم و آنچه را نهایی شد دو بار تعدیل کردیم که در نتیجه بخش زیادی از صفحات کتاب حذف شد تا کتاب برای مخاطب خسته‌کننده نباشد. اما این کتاب هم مثل هر کتاب دیگری بخشی از وجود من را به عنوان نویسنده در خود جای داده و تکه‌ای از وجودم در این کتاب جا مانده! شاید این همان چیزی است که به کتاب روح می‌بخشد تا وقتی مخاطب آن را می‌خواند فکر نکند که وقتش تلف شده است.