معیارهای انتخاب دوست در قرآن
حسین شیرازی
چيستي دوستي
دوستي به معناي ياري، رفاقت، عشق، مهر و محبت و آشنايي است. اصولا انسان موجودي سرشار از عاطفه و احساس است و اين احساس هر چند كه در مردان كمتر است ولي با اين همه بسيار ديده و يا شنيده شده كه عاطفه و احساس حتي بر عقلاني ترين مردان چيره شده و رفتار و كردارشان را تحت كنترل و مهار در آورده است. انسان نه تنها نسبت به همنوع خود عشق مي ورزد و مي كوشد تا با ايجاد رابطه اي به نام دوستي آن را آشكار سازد بلكه اين عشق و محبت و دوستي خويش را حتي نسبت به ديگر موجودات نيز بروز ميدهد و مي كوشد تا رابطه اي دوستانه ميان خود و ديگري و يا چيزهايي از جهان ايجاد كند.
دوستي رابطه اي است كه ميان دو نفر بر اساس مهر و محبت و عواطف ايجاد مي شود. اين رابطه بيش از آنكه به امري وابسته باشد به قلب آدمي وابسته است و رشته محكم و ناپيداي آن را مديريت و به ديگر متصل مي کند، به گونهاي كه در صورت فقدان آن احساس كمبود و خلأ عجيبي ميكند و ممكن است كه از حالت تعادل روحي و رواني بيرون رفته و دچار افسردگي و بيمارهاي روحي و حتي جسمي متاثر از آن شود.
آثار دوستی
در آيات قرآن از دوستي به عنوان امري طبيعي و فطري ياد شده است و به سبب اينكه عنصر عاطفه و احساس در انسان قوي و شديد است انسانها به طور طبيعي گرايش به مهر و محبت دارند و اصولا زندگي خانوادگي و زوجيت ميان زن و مرد براي دستيابي به آرامشي است كه از راه محبت و دوستي خاص ميان دو جنس به دست مي آيد.
با اين حال از نگاه قرآن تنها دوستي خاصي مورد تاييد است. به اين معنا كه دوستي به جهت آثار و كاركردهاي متعددي كه بر جسم و روح و دين و دنيای آدمي به جا مي گذارد باید هدايت شده باشد. بسيار ديده شده است كه نوجوانان و جواناني كه در دام فساد و تباهي مي افتند به دوستان نابابي اشاره مي كنند كه آنان را از راه به در بردهاند. از اين رو دوستي با هركسي مورد تاييد آموزههاي دینی قرار نگرفته است و حتي آموزههاي عرفي و هنجارهاي عقلايي نيز از بسياري ازرابطهها و دوستيها به جهت همين آثار مخرب وزيانبار پرهيز دادهاند. قرآن براي دوستي ملاكهای خاص معرفی میکند تا ارتباط طبيعي و فطري كه مي بايست در راستاي تكامل روحي و شخصيتي انسان باشد دچار اختلال نگردد و موجب نشود تا آدمي را به هلاكت و تباهي افكند.
براي اينكه شناخت درستي از مسئله دوستي و آثار و تبعات آن داشته باشيم پيش از آنكه به اقسام دوستي و بهترين گزينهها و معيارهاي آن بپردازيم نگاهي كوتاه و گذرا به مسئله آثار دوستي با برخي از اشخاص بر اساس آيات قرآن داشته باشيم.
دوستي آثار و تبعات متعدد و متنوعی دارد. از جمله آثاري كه براي دوستي گفته شده است تاثيرپذيري از دوستان است. آدمي به طور طبيعي كساني را به دوستي برميگزيند كه بخشي از عواطف و احساسات او را پاسخ دهند و نيازهاي روحي و حتي مادي وي را برآورده سازند.
هر چند كه اساس دوستي رابطه اي بر پايه مهر و محبت است و آنچه در دوستي جستوجو مي شود مهر و محبت و پاسخگويي به نيازهاي عاطفي و روحي چون آرامش است ولي بازتابهايي نيز در حوزه برآوردن نيازهاي جسمي و مادي نيز خواهد داشت. آدمي موجودي وابسته و نيازمند به ديگري است و هرگز به تنهايي نميتواند نيازهاي مادي و جسمي و روحي خود را برآورده کند. از اين رو خداوند براي انسان جفت قرار داد تا به اين روش نيازهاي مختلف و گوناگون خويش را برطرف سازد.
انسان با معيارهايي که براي خود تعریف میکند دوستي مناسب میيابد تا پاسخگوي اين نيازهاي مختلف و متنوع او باشد. اين دوستان در بسياري اوقات كساني هستند كه ازنظر وي به جهت شخصيتي از برتريهاي خاص برخوردارند. اين گونه است كه هركسي دوستي را بر مي گزيند كه به نظر وي داراي خصوصيات و ويژگيهايي است كه مطلوب است و شخص ميكوشد تا آن را به دست آورد. از اين رو همواره تحت تاثير ديگري به عنوان دوست و الگو و سرمشق قرار ميگيرد و رفتار و كنشها و واكنشهاي او را نيز سرمشق خود ميسازد و بدین ترتیب تحت تاثير دوستان قرار مي گيرد و خلق و خوي آنان را ميگيرد. بنابراين تاثيرپذيري از دوستان مهمترين اثر دوستي و رفاقت است.
ديگر اثاري كه قرآن براي دوستي بر مي شمارد مي تواند زير مجموعه و يا مصاديقي از همين اثر ونقش اساسي و اصلي باشد. از اين رو با توجه به آن، در اين نوشتار به بازخواني ديدگاههاي قرآن درباره معيارهاي دوستي و مصاديق دوست خوب و دوست بد مي پردازيم:
معيارهاي دوستي و رفاقت
از آنجا كه قرآن كتاب هدايت انسان به سوي كمال و تقرب به مطلق خوبيها و كمالات يعني خدا مي باشد، عنصر ايمان همواره نقش كليدي را به عنوان معيار در آن مطرح است. از اين رو در معيارهاي دوستي نيز اين عنصر به عنوان مهمترين معيار مطرح مي باشد. خداوند در آيه 72 سوره انفال و نيز 71 سوره توبه ايمان را معياري تعيين كننده براي دوستي با افراد و اشخاص برميشمارد.
با توجه به اینکه شناخت ايمان از راههاي عادي ممكن نيست و نميتوان دانست شخصي مومن است يا ادعای ایمان دارد، معياري ديگر را به عنوان راه شناخت معيار اساسي و اصلي مطرح میکند و آن تقواست؛ زيرا كسي كه در زندگي فردي و اجتماعي اهل تقواست و از هنجارهاي اجتماعي (عقلي و شرعي ) پيروي مي كند و از نابهنجاريهاي اخلاقي و اجتماعي دوري مي نماید انساني مومن است. از اين رو در آيه 67 سوره زخرف تقوا را معياري ارزشمند براي انتخاب دوست خوب مطرح مي کند و از مومنان مي خواهد كه تنها چنين اشخاصي را به عنوان دوست برگزينند؛ زيرا كساني كه تابع هنجارهاي اخلاقي و اجتماعي هستند واز نابهنجاريها پرهيزمي كنند در حقيقت انسان ملتزم به اصول اخلاقي در عمل هستند و اهل ريا و دغل و دورويي نمي باشند تا آنان را به سوي پستيها و بزهكاريها و تباهيها سوق دهند.
اين همان تعبير به صداقت و راستگويي است كه در آيه 69 سوره نساء به عنوان معياري ديگر در انتخاب دوست مطرح شده است؛ زيرا كسي كه متقي است و از ايمان واقعي برخوردار است ميان كلام و سخن وي (ايمان ) و عمل وي كه كارهاي نيك و پسنديده و هنجاري و معروف است تفاوتي نيست و همان چيزي را كه ميگويد و ايمان دارد در عمل نشان ميدهد؛ لذا صداقت كه به معناي مطابقت سخن با عمل است بهترين معيار دوستي است. انسانها باید كساني را به دوستي برگزيند كه ميان سخن و عملشان تفاوتي نباشد و از اهل صداقت باشند.
اين صداقت همان صلاح و درستكاري در كنش و واكنشهاي انساني است كه درآيه 69 سوره نساء به شكلي ديگر بر آن تاكيد شده است. در حقيقت ارتباط تنگاتنگي ميان معيارهاي پيش گفته است و هر يك راهي براي شناخت انسان خوب از انسان بد و دوست خوب از دوست بد مي باشد.
اگر از علم و دانش واقعي به عنوان معياري براي دوستي در همين آيه ياد شده از آن روست كه انسان جاهل ناخواسته يا از روي ناداني كاري را انجام ميدهد و يا سخني را به ميان ميآورد كه آثار نابهنجار و زشتي را به دنبال خواهد داشت؛ از اين رو علم و دانش معياري ميشود تا با هر كسي كه اهل جهل و ناداني است دوستي نکنند و گرفتار تبعات و پيامدهاي زيانبار آن نشوند.
تاثير دوستان در يكديگر چنان است كه قرآن به اين معيار شناختی توجه مي دهد كه اشخاص را مي توان با توجه به دوستان آنان شناخت و نوعدوستي در حقيقت بازگو كننده اشخاص و شخصيت آنان است. در آيه 25 سوره فصلت بيان مي كند كه كافران و دشمنان دين با دوستاني اغواگر و همفكر و متناسب با خودشان دوستي مي کنند. اين بدان معناست كه كبوتر با كبوتر باز با باز دوستي مي کند و هر جنسي به همجنس خود ميل و گرايش دارد. از اين رو يكي از معيارهاي شناخت شخص مي تواند دوستان وي باشد.
اگر به مجموعه معيارهاي قرآني پيش گفته توجه شود به روشني به دست مي آيد كه اين معيارها مي تواند حتي در ميان غير مومنان نيز مطرح باشد؛ زيرا دوستي كه دروغگو باشد و صداقت نداشته و يا شخص را به گمراهي و تباهي و نابهنجاري بكشاند دوست دين و جان وي نيست بلكه دشمن جان و مال و آبروي اوست.
بنابراين هركسي به طور طبيعي و عقلي باید اين معيارها را به عنوان معيارهاي انسان سالم و شخصيت كامل بپذيرد و از آن پيروي كند. همچنين با بيان اين معيارها دانسته شد كه چرا نباید با شيطان و يا با كافران دوستي كرد و آنان را به عنوان دوستان خود انتخاب نمود. به عنوان نمونه اگر خداوند در آيه 18 سوره مائده از دوستي با برخي از يهوديان و مسيحيان بر حذر ميدارد علت آن را نيز بيان مي كند و ميفرمايد كه آنها ادعاي دوستي و عشق به خداوند را ميكنند ولي در عمل اين گونه نيستند و صداقت ندارند؛ بنابر اين علت اصلي، همان عدم صداقت در كلام و عمل آنهاست كه مدعي دوستي هستند و در اين سخن خويش راست نميگويند.
كساني كه با افراد ناباب دوستي و ارتباط دارند در دنيا به خاطر افتادن در بدبختيها و در آخرت به خاطر رفتن به دوزخ اظهار تاسف ميكنند و يكديگر را لعن و نفرين ميكنند كه چرا بلا و عذابي چنين بر سرشان آوردهاند.(فرقان آيه 27 و 28 و نيز زخرف آيه 66 و 67) ذلت و خواري (فرقان آيات 28 و 29) و گمراهي و تباهي (همان ) و هلاكت و مرگ (صافات آيه 51 تا 56) از آثاراين دوستي مخرب و زيانبار است.
اين مطالب بخشي از مباحثي است كه در قرآن درباره مسئله دوستي بیان شده ذکر همه مسائل مربوطبه دوستي در آيات قرآن حوصله و فرصت ديگري را ميطلبد.